کلمه جو
صفحه اصلی

obstetric


معنی : زایمانی
معانی دیگر : وابسته به زایمان (obstetrical هم می گویند)
obstetric(al)
وابسته به مامایی، مربوط به قابلگی

انگلیسی به فارسی

زایمانی


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
مشتقات: obstetrically (adv.)
• : تعریف: of or pertaining to childbirth or obstetrics.

• of or pertaining to childbirth or obstetrics
obstetrics is the branch of medicine that is concerned with pregnancy and childbirth; a medical term.
obstetric means concerned with obstetrics; a medical term.

مترادف و متضاد

زایمانی (صفت)
obstetric

جملات نمونه

1. In an area with no obstetric service there is logic in this, but babies get the worst start in life.
[ترجمه ترگمان]در یک منطقه بدون خدمات زایمان هیچ منطقی وجود ندارد، اما نوزادان بدترین نوع زندگی را در زندگی به دست می آورند
[ترجمه گوگل]در منطقه بدون خدمات مامایی منطقی در این وجود دارد، اما نوزادان بدترین شروع در زندگی است

2. Most obstetric reviews recommend no new, strenuous or aerobic exercise during pregnancy.
[ترجمه ترگمان]اکثر بررسی های زایمان هیچ ورزش جدید، طاقت فرسا و یا هوازی را در دوران بارداری توصیه نمی کنند
[ترجمه گوگل]اکثر بررسی های زنان و زایمان در طول حاملگی نیازی به ورزش جدید، شدید و یا هوازی ندارند

3. Key obstetric and fetal outcomes were not significantly different.
[ترجمه ترگمان]outcomes مهم زایمان و جنین به طور معنی داری متفاوت نبودند
[ترجمه گوگل]نتایج کلیدی زنان باردار و جنین به طور قابل توجهی متفاوت نبود

4. I later learned that it's an old obstetric trick to threaten the mother oftwins with a C-section in order to get her to push out the second baby, but Dr.
[ترجمه ترگمان]بعدها فهمیدم که این حقه old obstetric برای تهدید مادر oftwins با یک قسمت C به منظور وادار کردن او به بیرون آوردن بچه دوم است، اما دکتر
[ترجمه گوگل]بعدا متوجه شدم که این یک ترفند قدیمی مامایی است که می تواند مادر و مادران را با بخش C تهدید کند تا بتواند او را به خارج کردن کودک دوم ببرد، اما دکتر

5. Methods: Retrospectively analyze the obstetric materials of 112 cases newborn asphyxia.
[ترجمه ترگمان]روش ها: retrospectively، مواد زایمانی را از ۱۱۲ مورد به نوزاد تازه متولد شده تجزیه و تحلیل می کند
[ترجمه گوگل]روشها: از لحاظ یکپارچگی مواد زایمان از 112 مورد آسفیکسی نوزادان را تجزیه و تحلیل کرد

6. Despite obstetric advances, pre - term birth - before 37 weeks of gestation - remains a major problem.
[ترجمه ترگمان]با وجود پیشرفت زایمان، تولد پیش از دوره بارداری - قبل از ۳۷ هفته بارداری - همچنان یک مشکل بزرگ باقی می ماند
[ترجمه گوگل]علیرغم پیشرفت های مادری، زایمان قبل از زایمان - قبل از 37 هفته بارداری - یک مشکل عمده باقی مانده است

7. C. Maternal weight, height, previous obstetric history, fundal height, and the presence of gestational diabetes should be evaluated.
[ترجمه ترگمان]ج وزن مادر، ارتفاع، سابقه زایمان قبلی، ارتفاع fundal، و حضور دیابت حاملگی را باید ارزیابی کرد
[ترجمه گوگل]C وزن مادر، قد، سابقه زایمان قبلی، قد و وزن و همچنین وجود دیابت حاملگی باید مورد بررسی قرار گیرد

8. The primary obstetric causes of death were preterm labour (34%) and intrapartum asphyxia (21%).
[ترجمه ترگمان]عوامل اولیه زایمان مرگ عبارت بودند از نیروی کار preterm (۳۴ %)و intrapartum asphyxia (۲۱ %)
[ترجمه گوگل]علل اولیه زایمان زایمان زودرس زایمان (34٪) و آسفیکسی داخل بطنی (21٪) بود

9. When the obstetric conjugata and BPD difference & lt ; ( 1 ) cm, the happenness of operation delivery increased.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که conjugata obstetric و بی پی دی، &؛ (۱)cm، the انتقال عملیات افزایش یافت
[ترجمه گوگل]وقتی هموژن مادری و تفاوت BPD * lt؛ (1) سانتی متر، وقوع تحویل عملیات افزایش یافته است

10. For a child to be born with this disability indicates a defect in obstetric care.
[ترجمه ترگمان]برای کودکی که با این معلولیت به دنیا می آید، نقص مراقبت زایمان را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]برای یک کودک متولد شده با این معلولیت، یک نقص در مراقبت های زایمان را نشان می دهد

11. In line with EEC directives, the programme now includes experience of geriatric, paediatric, obstetric, psychiatric and trauma care.
[ترجمه ترگمان]این برنامه در راستای رهنمودهای اقتصادی اورآسیا، اکنون شامل تجربه of، اطفال، زایمان، روان پزشکی و مراقبت های اورژانسی می شود
[ترجمه گوگل]در راستای دستورالعمل های EEC، این برنامه در حال حاضر شامل تجربه مراقبت های سالمندان، اطفال، زنان، روانپزشکی و تروما است

12. Asphyxia in labour and immaturity are more directly affected by obstetric and paediatric management.
[ترجمه ترگمان]asphyxia در کار و عدم بلوغ به طور مستقیم تحت تاثیر مدیریت اطفال و اطفال قرار می گیرند
[ترجمه گوگل]آسفکسی در کار و نارسایی بیشتر به طور مستقیم تحت تاثیر مدیریت زنان و زایمان قرار می گیرد

13. Perhaps its wider implementation in early pregnancy should be an aim of all obstetric departments.
[ترجمه ترگمان]شاید اجرای گسترده تر آن در دوران بارداری زودهنگام باید هدف تمام بخش های زایمان باشد
[ترجمه گوگل]شاید استفاده گسترده تر از آن در دوران بارداری، هدف از همه بخش های وابسته به جنین باشد

14. CONCLUSION Remifentanil, one of the opioids, has a vast prospect in obstetric anesthesia and analgesia.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری remifentanil، یکی از the، چشم انداز وسیعی در بی هوشی زایمان و analgesia زایمان دارد
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: رمی فنتانیل، یکی از مواد افیونی، چشم انداز گسترده ای در بیهوشی مادرزادی و بی دردی دارد


کلمات دیگر: