کلمه جو
صفحه اصلی

noontide


معنی : اوج، ظهر، نیم روز، بالاترین نقطه
معانی دیگر : نیمروز، ظهر، اوج، بالاترین نقطه

انگلیسی به فارسی

نیمروز، ظهر، اوج، بالاترین نقطه


صبحانه، اوج، ظهر، بالاترین نقطه، نیم روز


انگلیسی به انگلیسی

• twelve o'clock in the daytime, midday, noontime (literary)

مترادف و متضاد

اوج (اسم)
acme, climax, pinnacle, culmination, zenith, top, summit, apogee, apex, tip-top, pitch, crescendo, high tide, meridian, noontide

ظهر (اسم)
dorsum, dinner hour, noon, midday, noonday, dinnertime, meridian, noontide

نیم روز (اسم)
south, noon, midday, meridian, noontime, noontide

بالاترین نقطه (اسم)
noontide

جملات نمونه

1. We left home at the noontide.
[ترجمه ترگمان]موقع ظهر به خانه برگشتیم
[ترجمه گوگل]ما در منزل مانده ایم

2. Next noontide saw the admirable woman in her usual place in the wine - shop, knitting away assiduously.
[ترجمه ترگمان]ظهر روز بعد، ظهر روز بعد، آن زن زیبا را در میخانه خود دید، با پشت کار، بافتن را کنار گذاشت
[ترجمه گوگل]بعد از ظهر، زن نجیب زاده در محل معمول خود در مغازه شراب دیدار کرد و به سختی با هم قاطی کرد

3. And shakes this fragile frame at eve With throbbings of noontide.
[ترجمه ترگمان]و این چارچوب شکننده را در شب قبل از ظهر فرا بگیرید
[ترجمه گوگل]و این چارچوب شکننده را در آستین با تکان دادن ناهنجارها لرزاند

4. " But wilt thou promise, " asked Pearl, " to take my hand, and mother's hand, to - morrow noontide? "
[ترجمه ترگمان]مروارید گفت: اما قول می دهی که دست من و مادرم را تا فردا ظهر ببری؟ \" \" \"
[ترجمه گوگل]مروارید پرسید: «اما وعده می دهید،« دست من و دست مادر، دست نزنید؟ » '

5. Wilt thou stand here with mother and me, to - morrow noontide?
[ترجمه ترگمان]- به - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
[ترجمه گوگل]آیا می خواهید با مادر و من اینجا بمانید، تا فردا صبح؟


کلمات دیگر: