1. a painstaking investigation
بازرسی دقیق
2. a painstaking work
کار مستلزم جد و جهد
3. a most painstaking worker
یک کارگر بسیار دقیق و کوشا
4. Painstaking effort, three words, a name, a hard, a called function, must keep up your spirits, work hard.
[ترجمه ترگمان]تلاش painstaking، سه کلمه، یک نام، یک وظیفه بزرگ، باید روحیه خود را حفظ کنید، سخت کار کنید
[ترجمه گوگل]تلاش تند، سه کلمه، یک نام، یک سخت، یک تابع نامیده می شود، باید ارواح شما را حفظ کند، سخت کار کنید
5. Dreams don't abandon a painstaking pursuit of the people, as long as you never stop pursuing, you will bathe in the brilliance of the dream.
[ترجمه ترگمان]رویاها، پی گیری دشوار مردم را رها نمی کنند، تا زمانی که هرگز پی گیری را متوقف نکنید، در درخشش این رویا، حمام خواهید داشت
[ترجمه گوگل]رویاها یک پیگیری دقیق از مردم را رها نکنید، تا زمانی که هرگز متوقف نشوید، درخشندگی رویا را می سوزانید
6. The work had been done with painstaking attention to detail.
[ترجمه ترگمان]کار با توجه جدی به جزئیات انجام شده بود
[ترجمه گوگل]این کار با توجه دقیق به جزئیات انجام شده است
7. Forensic experts carried out a painstaking search of the debris.
[ترجمه ترگمان]کارشناسان پزشکی قانونی جستجوی پرزحمت آوار را انجام دادند
[ترجمه گوگل]کارشناسان قضایی یک جستجوی دقیق از آوار را انجام دادند
8. He was described by his colleagues as a painstaking journalist.
[ترجمه ترگمان]همکارانش او را به عنوان یک روزنامه نگار دشوار توصیف کردند
[ترجمه گوگل]او توسط همکارانش به عنوان یک روزنامه نگار پرشور توصیف شده بود
9. She is not very clever but she is painstaking.
[ترجمه ترگمان]او خیلی باهوش نیست، اما خوب دقت می کند
[ترجمه گوگل]او بسیار هوشمندانه نیست، اما او سخت گیر است
10. Chris described in painstaking detail what had happened.
[ترجمه ترگمان]کریس به تفصیل شرح داد که چه اتفاقی افتاده است
[ترجمه گوگل]کریس در جزئیات دقیق آنچه اتفاق افتاده توصیف کرد
11. All are printed in platinum, an expensive and painstaking process that yields black-and-white prints of great textual richness.
[ترجمه ترگمان]همه اینها در پلاتین، یک فرآیند پر هزینه و پر زحمت چاپ می شوند که چاپی سفید و سفید از غنای متنی عالی را به دست می دهد
[ترجمه گوگل]همه در پلاتین چاپ شده اند، یک پردازش گران و پرکاربرد است که چاپ های سیاه و سفید از غنی متنی عالی را به دست می دهد
12. A delicate and painstaking examination with her fingertips yielded nothing.
[ترجمه ترگمان]یک معاینه ظریف و محکم با نوک انگشتان چیزی به چشم نمی خورد
[ترجمه گوگل]معاینه حساس و سختگیرانه با نوک انگشتانش چیزی نکرد
13. The teaching is just as accurate and painstaking and thorough as I have found in previous years.
[ترجمه ترگمان]تعلیم درست همان طور که در سال های گذشته فهمیده ام، دقیق و دقیق و کامل است
[ترجمه گوگل]تدریس به همان اندازه که در سال های گذشته یافت می شود، دقیق و دقیق و کامل است
14. Designing the architecture is a painstaking trial-and-error effort.
[ترجمه ترگمان]طراحی این معماری یک تلاش دشوار برای آزمون و خطا است
[ترجمه گوگل]طراحی معماری یک تلاش محکم و محرمانه است