کلمه جو
صفحه اصلی

palaver


معنی : هرزه درایی، وراجی، مکالمه، گفتگوی مفصل، پر حرفی کردن، چاخان کردن، از راه بدر بردن
معانی دیگر : (در اصل) مشاوره یا بحث میان بومیان افریقا و سوداگران اروپایی، حرف بیهوده، یاوه گویی، الم شنگه، داد و قال، چاپلوسی، سخنان فریبنده، یاوه گویی کردن، وراجی کردن، کنکاش کردن، مشاوره کردن

انگلیسی به فارسی

پائولر، گفتگوی مفصل، مکالمه، هرزه درایی، وراجی، از راه بدر بردن، پر حرفی کردن، چاخان کردن


گفتگوی مفصل، مکالمه، هرزه درایی، وراجی، پر حرفی کردن، از راه بدر بردن، چاخان کردن


انگلیسی به انگلیسی

• idle or foolish chatter; flattery; conference between two parties (especially meetings between explorers and native officials)
chatter idly; flatter; confer, negotiate
palaver is unnecessary fuss and bother about the way something is done; an informal word.

اسم ( noun )
(1) تعریف: idle conversation or discussion, esp. at length.
مشابه: gab

(2) تعریف: formerly, discussion or negotiation, as between explorers and natives.
فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: palavers, palavering, palavered
(1) تعریف: to talk idly and at length.
مشابه: gab, talk

(2) تعریف: to discuss or negotiate over some issue.

مترادف و متضاد

هرزه درایی (اسم)
frivolity, palaver, cackle, footle

وراجی (اسم)
palaver, chattiness, claver, gabble, prate, cackle, jaw

مکالمه (اسم)
talking, talk, palaver, conversation, colloquium

گفتگوی مفصل (اسم)
palaver

پر حرفی کردن (فعل)
babble, chat, palaver

چاخان کردن (فعل)
palaver, backslap, vapor, vapour

از راه بدر بردن (فعل)
inveigle, palaver

جملات نمونه

1. We could have done without all this palaver.
[ترجمه ترگمان]بدون این جر و بحث می تونستیم این کار رو بکنیم
[ترجمه گوگل]ما می توانستیم بدون این همه فراز و نشیب کار را انجام دهیم

2. We don't want all that palaver, do we?
[ترجمه ترگمان]ما همه اون جر و بحث رو نمی خوایم، مگه نه؟
[ترجمه گوگل]ما نمی خواهیم که همه چیز را فراموش کنیم، آیا ما؟

3. What a palaver there was about paying the bill !
[ترجمه ترگمان]عجب روزی بود که صورت حساب را پرداخت می کردند!
[ترجمه گوگل]در مورد پرداخت صورتحساب چه چیزهایی وجود دارد؟

4. Organizing the annual office lunch was such a palaver, I swore I'd never do it again.
[ترجمه ترگمان]من قسم می خوردم که هرگز دوباره این کار را انجام نخواهم داد
[ترجمه گوگل]سازماندهی یک ناهار دفتر سالیانه، چنین طعمه ای بود، من سوگند یاد کردم که من هرگز آن را انجام نخواهم داد

5. What a palaver it is, trying to get a new visa!
[ترجمه ترگمان]عجب دعوایی هس که می خواد یه ویزا نو گیر بیاره!
[ترجمه گوگل]چه کسی آن را می خواند، در تلاش برای گرفتن ویزای جدید!

6. There's been a lot of palaver about feminist oversensitivity to language.
[ترجمه ترگمان]بحث های زیادی درباره oversensitivity فمینیستی به زبان وجود دارد
[ترجمه گوگل]در مورد فراموشی فمینیستی نسبت به زبان، بسیار زیاد است

7. No more fuss or palaver; no more mush or blarney.
[ترجمه ترگمان]بیش از این سرو صدا و حرف زدن در کار نبود
[ترجمه گوگل]بدون اضطراب و اضطراب بیشتر؛ هیچ خنده ای و یا تلخ

8. Budget palaver and acute short-termism seem to go hand in hand.
[ترجمه ترگمان](Budget)و short شدید (termism)به نظر می رسد که دست در دست هم دارند
[ترجمه گوگل]به نظر میرسد که باقیمانده بودجه و دوره کوتاه مدت حاد به دست میآید

9. For all the palaver about men playing full parenting roles, fathers desire, seek, contrive and protect their anonymity.
[ترجمه ترگمان]برای همه کسانی که در مورد مردانی بازی می کنند که نقش پدر و مادر خود را ایفا می کنند، پدران می خواهند، به جستجو بپردازند و از آن ها محافظت کنند
[ترجمه گوگل]پدر و مادرم برای همه کودکان و نوجوانانی که نقش والدینشان را بازی می کنند، تمایل دارند، به دنبال آن هستند و از ناشناس بودنشان محافظت می کنند

10. What a palaver over nothing!
[ترجمه ترگمان]عجب دعوای حسابی ای!
[ترجمه گوگل]چه چیزی بیش از هر چیز دیگر!

11. What's all the palaver about?
[ترجمه ترگمان]راجع به چه جر و بحث و بحث و بحث چیه؟
[ترجمه گوگل]در مورد همه چیز چطور است؟

12. Can't have this sort of palaver going on, not here.
[ترجمه ترگمان]اینجا چه خبره، اینجا نه
[ترجمه گوگل]نمیتوانم این نوع فراموشی را ادامه دهم نه در اینجا

13. The boy tried to palaver his mother into letting him stay up later.
[ترجمه ترگمان]پسر سعی کرد با مادرش حرف بزند و اجازه بدهد که او بعدا در خانه بماند
[ترجمه گوگل]پسر سعی کرد مادر خود را به حال خود رها کند تا او بعدا باقی بماند

14. Between them all, they managed to get Liam to the house, the twins being much amused by all the palaver.
[ترجمه ترگمان]در میان همه آن ها، آن ها موفق شدند که لیام را به خانه ببرند، دوقلوها از همه گپ و گو سرگرم بودند
[ترجمه گوگل]بین همه آنها، آنها توانستند لیام را به خانه برسانند، دوقلوهایی که از همه طرفداران بسیار سرگرم بودند

پیشنهاد کاربران

خالی بند ، لاف زن

وراجی. پرحرفی بیهوده

an hour of aimless palaver


کلمات دیگر: