کلمه جو
صفحه اصلی

ordure


معنی : نجاست، زباله، براز
معانی دیگر : مدفوع، ککه، گه، عن، سرگین، کود (انسانی و حیوانی)، نحاست

انگلیسی به فارسی

نجاست، براز، زباله


اداری، نجاست، براز، زباله


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
مشتقات: ordurous (adj.)
• : تعریف: solid excrement; dung.

• waste; excrement
ordure is excrement; a formal word.

مترادف و متضاد

نجاست (اسم)
abomination, excrement, ordure

زباله (اسم)
ordure, sullage, garbage, rubbish, dump

براز (اسم)
ordure, wedge, fid

جملات نمونه

1. A peeling notice warned us not to throw ordure.
[ترجمه ترگمان]یک اخطار پوست شده به ما هشدار داد که ordure را پرتاب نکنیم
[ترجمه گوگل]هشدار لایه برداری به ما هشدار داد که به پرستی نرسیم

2. Even the customary dung heaps and piles of ordure had been taken away.
[ترجمه ترگمان]حتی توده های مدفوع و کپه های مدفوع از بین رفته بود
[ترجمه گوگل]حتی حباب های معمولی و شمع های رسمی از بین رفته اند

3. The reek of ordure voided from all his clothing.
[ترجمه ترگمان]بوی گند ordure از همه لباس هایش رخت بر بسته بود
[ترجمه گوگل]پادشاه اداری از تمام لباس هایش منع شده است

4. Simultaneously, the ordure draining is observed and once the drainage is completed, the valve is closed in time to stop water draining.
[ترجمه ترگمان]همزمان، ordure تخلیه مشاهده می شود و زمانی که زه کشی کامل شود، دریچه به موقع بسته می شود تا آب تخلیه شود
[ترجمه گوگل]همزمان، تخلیه اداری مشاهده می شود و پس از اتمام زهکشی، دریچه به مدت زمان بسته می شود تا از تخلیه آب جلوگیری شود

5. The unfortunate fellow is forever down among the ordure as a result of his own 'full-flush' inventive mind!
[ترجمه ترگمان]این آدم بدبخت تا ابد در میان the و در نتیجه ذهن خلاق خود در میان ordure است!
[ترجمه گوگل]همکار ترسناکی در میان مقامات ارشد به عنوان یک نتیجه از ذهن اختراع خود را 'کامل' فشرده است

6. Tallis smelled blood and the more offensive stink of ordure.
[ترجمه ترگمان]tallis بوی خون و بوی بد of را می داد
[ترجمه گوگل]تالیس خون و خونریزی وحشتناکتر از خونریزی داشت

7. Underfoot the track was dirty, caking their boots and sandals with ordure and mud.
[ترجمه ترگمان]زمین کثیف و پر گل و گل بود و با ordure و گلی پوشیده شده بود
[ترجمه گوگل]زیر پا ردیابی کثیف بود، چکمه و کفش های خود را با مقررات و گلدان

8. Locust Abortion Technician was a glorious mire, a glistening palace of ordure, a cataract of dysentery.
[ترجمه ترگمان]Locust Abortion، یک باتلاق باشکوه بود، یک قصر درخشان از ordure، یک آبشار اسهال خونی
[ترجمه گوگل]تکنسین سقط جنین یکی از غارهای شکوهمند، یک قصر زرق و برق دار، یک آب مروارید از بیماری دیازنتری بود

9. The technical proposal not only can make use of the pressure of the tap water to increase the flush pressure, but also can control the water output according to the ordure quantity.
[ترجمه ترگمان]پیشنهاد فنی نه تنها می تواند از فشار آب شیر برای افزایش فشار فلاش استفاده کند، بلکه می تواند خروجی آب را با توجه به مقدار مدفوع کنترل کند
[ترجمه گوگل]پیشنهاد فنی نه تنها می تواند از فشار آب شیر برای افزایش فشار فلاش استفاده کند، بلکه می تواند خروجی آب را با توجه به مقدار اداری کنترل کند

10. This paper aims to introduce the author's research on an improved technology of domestic waste composting with four different bulking agents: sawdust, straw, leaves, and dry ordure of horse.
[ترجمه ترگمان]هدف از این مقاله، معرفی تحقیق نویسنده درباره فن آوری پیشرفته کمپوست زباله خانگی با چهار عامل مصرف کننده مختلف می باشد: خاک اره، کاه، برگ، و مدفوع خشک اسب
[ترجمه گوگل]این مقاله با هدف معرفی تحقیق نویسنده در مورد تکنولوژی پیشرفته کمپوست زباله های خانگی با چهار عامل مختلف فله، خاک اره، نی، برگ و خشک کردن اسب


کلمات دیگر: