1. passenger ships are stabler than freight ships
کشتی های مسافربر از کشتی های باری کم نوسان تر است.
2. a passenger plane
هواپیمای مسافری
3. a passenger ship
کشتی مسافربر
4. a passenger train
قطار مسافربر
5. the passenger ship had 500 cabins each having four bunk beds
کشتی مسافربری دارای پانصد کابین بود که هر یک چهار تختخواب تاشو داشت.
6. to fit another passenger into a crowded bus
یک مسافر دیگر را در اتوبوس شلوغ چپاندن
7. we have room for only one more passenger
فقط برای یک مسافر دیگر جا داریم.
8. the boy lived in the hulk of a passenger ship
پسر در لاشه ی یک کشتی مسافری زندگی می کرد.
9. they had jammed nine people into a five- passenger car
آنها نه نفر را در اتومبیل پنج نفری چپانده بودند.
10. A sudden terrible shriek froze the passenger to the spot.
[ترجمه ترگمان]فریادی هولناک در کنار مسافر سر جایش خشک شد
[ترجمه گوگل]ناگهان ناگهان وحشتناک، مسافر را به نقطه خاموش کرد
11. They launched a new passenger liner.
[ترجمه ترگمان]آن ها یک کشتی مسافری جدید را راه اندازی کردند
[ترجمه گوگل]آنها هواپیمای مسافری جدید را راه اندازی کردند
12. The armed police rode shotgun on every passenger train during the war.
[ترجمه ترگمان]پلیس مسلح سوار بر هر قطار مسافری در طول جنگ بود
[ترجمه گوگل]پلیس مسلح در هر جنگی در هر قطار مسافربری تفنگ ساقط می کرد
13. One passenger is still unaccounted for.
[ترجمه ترگمان]هنوز یکی از مسافران هنوز به حساب نیامده است
[ترجمه گوگل]یک مسافر هنوز برای حساب نشده است
14. A passenger train smashed into a truck on a level crossing.
[ترجمه ترگمان]یک قطار مسافربری که از مرز عبور کرده بود، به داخل کامیون افتاد
[ترجمه گوگل]یک قطار مسافری به یک کامیون در یک سطح حمل و نقل متلاشی شد
15. Victoria wedged herself into the passenger seat.
[ترجمه ترگمان]ویکتوریا خود را روی صندلی کنار راننده جا داد
[ترجمه گوگل]ویکتور خودش را به سمت صندلی مسافر می برد
16. Only experienced pilots fly large passenger aircraft.
[ترجمه ترگمان]تنها خلبانان باتجربه از هواپیماهای مسافربری بزرگ پرواز می کنند
[ترجمه گوگل]فقط خلبانان با تجربه هواپیماهای مسافری بزرگ پرواز می کنند
17. The passenger were shepherd across the tarmac to the airliner.
[ترجمه ترگمان]مسافر از روی باند پرواز می کرد و به سمت هواپیما حرکت می کرد
[ترجمه گوگل]مسافر در هواپیما به هواپیما چسبیده بود