کلمه جو
صفحه اصلی

nimrod


معنی : ستمگر، نمرود
معانی دیگر : (انجیل) نمرود

انگلیسی به فارسی

نمرود، ستمگر


Nimrod، نمرود، ستمگر


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: an avid hunter or sportsman.

(2) تعریف: (cap.) in the Bible, a noted hunter descended from Noah.

• great-grandson of noah, mighty hunter, founder of nineveh (biblical); hunter .

مترادف و متضاد

ستمگر (اسم)
violator, rapist, tyrant, oppressor, despot, nimrod, represser

نمرود (اسم)
nimrod

جملات نمونه

1. He did it under the name of Nimrod.
[ترجمه ترگمان]این کار را با نام of انجام داد
[ترجمه گوگل]او آن را تحت نام Nimrod انجام داد

2. He writes under the name of Nimrod.
[ترجمه ترگمان]او تحت نام of می نویسد
[ترجمه گوگل]او تحت نام Nimrod می نویسد

3. The RAf marked the ceremony with a Nimrod flypast, finally ensuring that their colleagues are not forgotten.
[ترجمه ترگمان]The مراسم را با a Nimrod مشخص کرد و سرانجام تضمین کرد که همکاران آن ها فراموش نشده اند
[ترجمه گوگل]RAf مراسم با Nimrod Flypast را مشخص کرد، و در نهایت اطمینان حاصل کرد که همکارانشان فراموش نخواهند شد

4. Also shown Armitage's Nimrod heater at.
[ترجمه ترگمان]همچنین بخاری Nimrod Armitage را نیز نشان می دهد
[ترجمه گوگل]همچنین حرارت نیمودر Armitage را در

5. And Cush begat Nimrod : he began to be a mighty one in the earth.
[ترجمه ترگمان]و Cush را به وجود آورد: در زمین یکی از mighty بود
[ترجمه گوگل]و کوش تولد Nimrod: او شروع به یک نیرومند در زمین است

6. By the time the Marsh joins the immense Nimrod Glacier, some 35 miles from our camp, the ice is on a rapid charge to the Ross Sea Ice Shelf.
[ترجمه ترگمان]تا زمانی که Marsh به یخچال عظیم Nimrod، یعنی حدود ۳۵ مایلی از اردوگاه ما می پیوندد، یخ به سرعت به سمت فلات راس دریای راس در حرکت است
[ترجمه گوگل]با گذشت زمان مارش به یخچال بسیار بزرگ Nimrod، حدود 35 مایل از اردوگاه ما می پیوندد، یخ به اتهام سریع به یخچال دریای راس می رود

7. Stay my friend, Nimrod. It is all I asked.
[ترجمه ترگمان] دوست من بمون، Nimrod فقط همین را پرسیدم
[ترجمه گوگل]دوست من، نیمروم بمان همه چیز از من خواسته شده است

8. And Cush begot Nimrod : He began to be a mighty one on the earth.
[ترجمه ترگمان]و Cush به صورت Nimrod به دنیا آمد: او یکی از mighty بود که بر روی زمین نقش بسته بود
[ترجمه گوگل]و کوش تولد Nimrod: او شروع به یک نیروی قدرتمند در زمین است

9. Gen 10:8 And Cush begat Nimrod : he began to be a mighty one in the earth.
[ترجمه ترگمان]ژنرال ۱۰: ۸ و Cush begat Nimrod: او شروع کرد به نقش بزرگی در زمین
[ترجمه گوگل]ژنرال 10: 8 و کوش تولد Nimrod: او شروع به یک نیروی قدرتمند در زمین است

10. Seen in a radar image released last week, Nimrod Glacier in Antarctica resembles a fast-flowing river of molten metal.
[ترجمه ترگمان]در یک تصویر رادار که هفته گذشته منتشر شد، یخچال Nimrod در قطب جنوب شبیه رودخانه ای است که به سرعت جریان دارد
[ترجمه گوگل]در یک تصویر رادار که هفته گذشته منتشر شد، Nimrod Glacier در قطب جنوب شباهت به یک جریان سریع ریخته گری از فلز مذاب است

11. Thus Nimrod ascribed to himself power and authority over his fellow man and ruled them.
[ترجمه ترگمان]بدین گونه Nimrod قدرت و قدرت خود را نسبت به همنوعان خود نسبت می داد و بر آن ها حکومت می کرد
[ترجمه گوگل]بنابراین Nimrod به خود قدرت و اقتدار خود را نسبت به همنوع خود اعطا کرد و آنها را حکومت کرد

12. Nimrod a sun worshiper and hunter, see Genesis 11:1- built a tower to worship the sun and also worshiped the zodiac in a totally different way from the Hebrew system.
[ترجمه ترگمان]Nimrod (worshiper)و شکارچی، سفر پیدایش ۱۱: ۱ - را برای پرستش خورشید و همچنین پرستش زودیاک در یک روش کاملا متفاوت از سیستم عبری دیدن
[ترجمه گوگل]Nimrod یک نمازگزار و شکارچی خورشید است؛ نگاه کنید به پیدایش 11: 1- یک برج برای عبادت خورشید ساخته شده و همچنین زودیاک را به شیوه ای متفاوت از سیستم عبری پرستش می کند

13. Cush also begot Nimrod who was the first man of might on earth.
[ترجمه ترگمان]Cush نیز Nimrod را که نخستین کسی بود که می توانست روی زمین باشد به دنیا آورد
[ترجمه گوگل]کوش همچنین Nimrod را که نخستین مرد قدرت در زمین بود، اختراع کرد

14. For operation from Seeb in Oman, during Operation Desert Storm, a number of Aircraft were drawn from Nos 120 (lead), 42 and 206 Sqns to form the Nimrod MR Detachment.
[ترجمه ترگمان]برای عملیات از Seeb در عمان، در طی عملیات طوفان صحرا تعدادی از هواپیماها از Nos ۱۲۰ (سرب)، ۴۲ و ۲۰۶ Sqns برای تشکیل the آقای Nimrod MR کشیده شدند
[ترجمه گوگل]برای عملیات از Seeb در عمان، در طول عملیات طوفان صحرا، تعدادی از هواپیما از شماره 120 (سرب)، 42 و 206 Sqns گرفته شده است تا گروه Nimrod MR را تشکیل دهند


کلمات دیگر: