کلمه جو
صفحه اصلی

palestinian


معنی : فلسطینی، فلسطینی
معانی دیگر : فلسطینی

انگلیسی به فارسی

فلسطینی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a native of Palestine, esp. an Arab, or a descendant thereof.
صفت ( adjective )
(1) تعریف: of or pertaining to Palestine or its people, culture, or the like.

(2) تعریف: of or pertaining to any movement to reestablish an Arab homeland in Palestine.

• member of the palestinian people, arab who supports establishing palestine as their homeland
of the palestinian people, of the arabs who support establishing palestine as their homeland

مترادف و متضاد

فلسطینی (اسم)
palestinian

فلسطینی (صفت)
palestinian

جملات نمونه

1. Palestinian President Mahmoud Abbas gathered leaders of the Palestine Liberation Organization in the West Bank to discuss Israel's decision to end a 10-month moratorium on settlement construction.
[ترجمه ترگمان]محمود عباس، رئیس جمهور فلسطین، رهبران سازمان آزادی بخش فلسطین در کرانه باختری را گرد هم آورد تا در مورد تصمیم اسرائیل مبنی بر پایان مهلت قانونی ۱۰ ماهه در زمینه ساخت وساز بحث و تبادل نظر کند
[ترجمه گوگل]محمود عباس، رئیس جمهور فلسطین، رهبران سازمان آزادی فلسطین در کرانه باختری را گرد هم آورد تا تصمیم اسرائیل برای پایان دادن به یک مهلت قانونی 10 ماهه برای حل و فصل مسکن را مورد بحث قرار دهد

2. Those favoring a Palestinian statehood bid include Spain, Sweden and Luxembourg.
[ترجمه ترگمان]کسانی که طرفدار دولت مستقل فلسطین هستند شامل اسپانیا، سوئد و لوکزامبورگ هستند
[ترجمه گوگل]کسانی که به پیشنهاد یک کشور مستقل فلسطینی علاقه مند هستند عبارتند از اسپانیا، سوئد و لوکزامبورگ

3. Thousands of Palestinian refugees have been forced to flee from their camp in Syria, which has been hit by heavy fire from government forces bombarding the port city of Latakia.
[ترجمه ترگمان]هزاران پناهنده فلسطینی مجبور به فرار از اردوگاه خود در سوریه شده اند که از بمباران سنگین نیروهای دولتی در شهر بندری لاذفیه به شدت آسیب دیده است
[ترجمه گوگل]هزاران پناهنده فلسطینی مجبور شده اند از اردوگاه خود در سوریه فرار کنند، که توسط نیروهای دولتی بمباران شهر بندری لاتکیا توسط نیروهای سنگین به آتش کشیده شده است

4. Thanks to a group of Dutch and Palestinian activists, people can now immortalize their words on the wall without a passport or a can of Krylon.
[ترجمه ترگمان]به لطف گروهی از فعالان هلندی و فلسطینی، مردم اکنون می توانند کلمات خود را در دیوار بدون پاسپورت و یا یک قوطی Krylon جاودانی کنند
[ترجمه گوگل]با تشکر از یک گروه از فعالان هلندی و فلسطینی، مردم هم اکنون می توانند کلمات خود را بر روی دیوار بدون یک گذرنامه یا میله ای از کریلون جاودانه کنند

5. The Palestinian case for full UN recognition of its statehood is rather simple.
[ترجمه ترگمان]مورد فلسطینیان برای به رسمیت شناختن کامل سازمان ملل متحد، نسبتا ساده است
[ترجمه گوگل]پرونده فلسطین برای به رسمیت شناختن کامل ملل متحد آن کشور، بسیار ساده است

6. Like the Irish Republican Army (IRA), Palestinian militants and the forces of former Ugandan dictator Idi Amin, many of these groups underwent guerrilla training in camps in Libya.
[ترجمه ترگمان]مانند ارتش جمهوری خواه ایرلند (IRA)، شبه نظامیان فلسطینی و نیروهای دیکتاتور سابق اوگاندا آیدی آمین، بسیاری از این گروه ها تحت آموزش چریکی در اردوگاه ها در لیبی قرار گرفتند
[ترجمه گوگل]همانند ارتش جمهوری خواه ایرلند (IRA)، ستیزه جویان فلسطین و نیروهای دیویدر سابق اوگاندا، ایدی امین، بسیاری از این گروه تحت آموزش چریکی در اردوگاه های لیبی قرار گرفتند

7. Palestinian suicide bomber has struck in the Israeli resort of Eilat on the Red Sea.
[ترجمه ترگمان]بمب گذار انتحاری فلسطینی در اقامتگاه اسرائیل در دریای سرخ حمله کرده است
[ترجمه گوگل]بمب گذار انتحاری فلسطین در ساحل ایلات در دریای سرخ اسرائیل زخمی شده است

8. Mar. 6 : A Palestinian woman stands below a barrier watchtower decorated with two portraits.
[ترجمه ترگمان]۶ مارس: یک زن فلسطینی در زیر یک برج دیده بانی کوهستانی ایستاده است که با دو پرتره تزیین شده است
[ترجمه گوگل]مارس 6 یک زن فلسطینی زیر یک برج خلبان مانع در دو پرتره تزئین شده است

9. Hamas put the targeting of the Palestinian National Authority.
[ترجمه ترگمان]حماس هدف قرار دادن تشکیلات خودگردان فلسطین را اعلام کرد
[ترجمه گوگل]حماس هدف قرار دادن مقامات ملی فلسطین را قرار داده است

10. The shadow of a Palestinian Muslim praying at "fajr" or early morning prayer is cast on a pole, during the month of Ramadan at a mosque in the West Bank city of Ramallah on Tuesday, Aug. 1 20
[ترجمه ترگمان]سایه یک مسلمان فلسطینی در نماز صبح روز سه شنبه در مسجدی واقع در شهر کرانه باختری رام الله در روز یکم ماه اوت در مسجدی واقع در کرانه باختری رام الله برگزار می شود
[ترجمه گوگل]سایه یک مسلمان فلسطینی که در دعای 'فجر' یا نماز صبح بخاطر نماز صبح بخاطر ماه رمضان در یک مسجد در کرانه باختری رود اردن روز سه شنبه، 20 خرداد

11. This 16-year-old Palestinian says he was hit by a rubber bullet.
[ترجمه ترگمان]این فلسطینی ۱۶ ساله می گوید که یک گلوله لاستیکی به او اصابت کرده است
[ترجمه گوگل]این فلسطینی 16 ساله می گوید که او توسط یک گلوله لاستیکی آسیب دیده است

12. We hope the Palestinian side will pick up the ball and we will indeed see a restarting of the Middle East peace process.
[ترجمه ترگمان]ما امیدواریم که طرف فلسطینی توپ را بردارد و ما واقعا شاهد آغاز مجدد فرآیند صلح خاور میانه خواهیم بود
[ترجمه گوگل]ما امیدواریم که طرف فلسطینی توپ را انتخاب کند و در واقع شاهد باز شدن روند صلح خاورمیانه خواهیم بود

13. An Orthodox Jew investigates the scene of a Palestinian rocket attack.
[ترجمه ترگمان]یک یهودی ارتدوکس صحنه حمله راکتی فلسطین را بررسی می کند
[ترجمه گوگل]یک یهودی ارتدوکس به بررسی صحنه حمله یک موشک فلسطینی می پردازد

14. Meanwhile, Israeli - Palestinian clashes in the West Bank continued.
[ترجمه ترگمان]در همین حال، درگیری های اسرائیل و فلسطین در کرانه باختری ادامه یافت
[ترجمه گوگل]در همین حال، درگیری های اسرائیل و فلسطین در کرانه باختری ادامه یافت


کلمات دیگر: