1. new and old wines
شراب های تازه و کهنه
2. new and used cars
اتومبیل های نو و مستعمل
3. new and used clothing
لباس های نو و نیمدار
4. new changes in the capitalistic world
دگرگونی های جدید در جهان سرمایه داری
5. new cucumbers
خیار نوبر
6. new establishments
موسسات نوپا
7. new evidence impeaches his honesty
مدارک جدید درستی او را زیر پرسش می برد.
8. new houses
خانه های تازه ساز
9. new lands were uprising and high mountains were coming into existence
سرزمین های جدید مرتفع می شدند و کوه های بلند به وجود می آمدند.
10. new methods in the production of food
روش های نوین در تولید مواد غذایی
11. new methods that will save time
روش های نوینی که در وقت صرفه جویی خواهد کرد
12. new party members were disaffected by the example of the leaders
اعضای جدید حزب از رفتار رهبران ناراضی بودند.
13. new potatoes
سیب زمینی زودرس
14. new readings of canadian history
برداشت های جدیدی از تاریخ کانادا
15. new recruits were drilled five hours a day
روزی پنج ساعت به سربازهای جدید مشق نظامی می دادند.
16. new responsibilities were thrust upon him
مسئولیت های جدیدی را به گردن او انداختند.
17. new soldiers had to be armed and mounted
لازم بود که به سربازان جدید سلاح و اسب داده شود.
18. new taxes are going to be levied on cigarets
مالیات های جدیدی به سیگار بسته خواهد شد.
19. new tests can establish paternity beyond doubt
آزمایش های جدید می تواند بدون شک و تردید پدر واقعی کودک را تعیین کنند.
20. new lease on life
عمر دوباره،فرصت تازه
21. a new alignment of european nations
اتحاد نوین ملت های اروپایی
22. a new arrival
تازه وارد
23. a new brand of poetry
گونه ی تازه ای از شعر
24. a new breed of milk cow
گونه ای جدید از گاو شیرده
25. a new brood of poets
گروه تازه ای از شعرا
26. a new candidate threw his hat in the ring
نامزد انتخاباتی دیگری وارد مبارزه شد.
27. a new car factory is slated for kashan
یک کارخانه ی جدید اتومبیل سازی برای کاشان برنامه ریزی شده است.
28. a new coat of white paint will freshen the room
یک رنگ تازه ی سفید اتاق را روشن و تمیز خواهد کرد.
29. a new coin
سکه ی نو
30. a new crime wave
موج جدیدی از جنایت
31. a new crop of students
یک سری (گروه) دانشجوی جدید
32. a new device for tracking enemy missiles
اسباب جدید برای ردیابی موشک های دشمن
33. a new doubt entered his mind
تردید جدیدی به مغزش خطور کرد.
34. a new era in the composition of bilingual dictionaries
دورانی نوین در نگارش فرهنگ های دو زبانه
35. a new facility for outpatient treatment
ساختمان تازه ای برای درمان بیماران سرپایی
36. a new film
یک فیلم تازه
37. a new generator to supply electricity to the city
نیروگاه جدید برای تامین برق شهر
38. a new idea for decorating a house
تدبیر جدیدی برای تزیین خانه
39. a new industrial project
یک طرح جدید صنعتی
40. a new issue of government bonds
صدور جدید اوراق قرضه ی دولتی
41. a new jeep came ripping up the shore
یک جیپ نو به سرعت تمام در ساحل ظاهر شد.
42. a new leader erupted on the scene
رهبر جدیدی به صحنه آمد.
43. a new manager was hired to revive the moribund factory
مدیر جدیدی استخدام شد تا کارخانه ی از کار افتاده را احیا کند.
44. a new method of tax collection
شیوه ی جدید وصول مالیات
45. a new method whereby coal can be turned into petroleum
روش جدیدی که می توان از طریق آن زغال سنگ را تبدیل به نفت کرد
46. a new pair of shoes
یک جفت کفش نو
47. a new pair of spectacles
یک عینک نو
48. a new piece of furniture
یک عدد مبل جدید
49. a new plan for phased disarmament
نقشه ی جدیدی برای خلع سلاح گام به گام
50. a new planet
سیاره ی نویافته
51. a new political tangle
یک درگیری سیاسی تازه
52. a new problem has arisen
مسئله ی تازه ای به وجود آمده است.
53. a new regime
حکومت تازه روی کار آمده
54. a new russian initative must now be anticipated
اکنون باید در انتظار پیشگامی جدید روس ها بود.
55. a new scheme for rural electrification
طرحی تازه برای برق رسانی به روستاها
56. a new set of bellows for the organ
یک دسته دم نو برای ارگ
57. a new sewage line
مجرای جدید فاضلاب
58. a new shift in public opinion
دگرگونی تازه در افکار عمومی
59. a new shiny coin
یک سکه ی نو و براق
60. a new slant on the economic situation
نگرش تازه ای بر وضع اقتصادی
61. a new spread of land appeared before our eyes
سرزمین گسترده ی جدیدی جلو چشم ما ظاهر شد.
62. a new strain of viruses
یک گونه ی جدیدی از ویروس
63. a new tax bill was rammed through the senat by the republicans
جمهوریخواهان لایحه ی جدید مالیات ها را با فشار از تصویب مجلس سنا گذراندند.
64. a new telephone link between two towns
ارتباط جدید تلفنی میان دو شهر
65. a new think film
یک فیلم جدید تفکر انگیز
66. a new tomato with firm flesh
گوجه فرنگی جدیدی با گوشت سفت
67. a new track in foreign affairs
طریقه تازه ای در امور برون مرزی
68. a new tunnel was sunk into the mountain
یک تونل جدید در کوه کنده شد.
69. a new twist in the story of the film
یک دگرگونی جدید در داستان فیلم
70. a new understanding of the old problem
فهم جدیدی از آن مسئله ی قدیمی