کلمه جو
صفحه اصلی

officinal


معنی : طبی
معانی دیگر : (مهجور)، موجود در داروخانه، قابل خرید بدون نسخه ی پزشک، دارویی، دوایی، ساخته و آماده

انگلیسی به فارسی

(مهجور) موجود در داروخانه، قابل خرید بدون نسخه‌ی پزشک


(مهجور) داروی مجاز، داروی بی نسخه


افسران، طبی


انگلیسی به انگلیسی

• of substances used medicinally, pharmaceutical, kept in stock by pharmacists; medicinal, having curative properties

مترادف و متضاد

طبی (صفت)
medicinal, medic, medical, officinal

جملات نمونه

1. Objective To study Non - PVC officinal compounding velamen and glass bottle with transfuse of compatibility.
[ترجمه ترگمان]هدف مطالعه Non ترکیبات PVC و شیشه شیشه ای با transfuse سازگاری
[ترجمه گوگل]اهداف: برای مطالعه بیلی فای پلی آمید و بطری شیشه ای با انتقال از سازگاری

2. Possessing unique physiological properties and skyey officinal values, polysaccharides from edible fungi have become an existing hot spot in medicine research and development.
[ترجمه ترگمان]ویژگی های فیزیولوژیکی منحصر به فرد و مقادیر officinal officinal، polysaccharides از قارچ خوراکی، نقطه داغ موجود در تحقیق و توسعه پزشکی شده است
[ترجمه گوگل]خصوصیات فیزیولوژیکی منحصر به فرد و مقادیر افیونی اسکای، پلی ساکارید از قارچ خوراکی به عنوان یک نقطه داغ در تحقیقات و توسعه پزشکی تبدیل شده است

3. ConclusionChantui should be regarded as a new officinal part of Bufo bufo gargarizans Cantor.
[ترجمه ترگمان]ConclusionChantui باید بعنوان بخش جدیدی از Bufo bufo gargarizans در نظر گرفته شود
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری Chantiui باید به عنوان یک بخش جدید افقی از Bufo Bufo Gargarizans Cantor در نظر گرفته شود

4. Aconitum is one of an important officinal and noxious plant.
[ترجمه ترگمان]Aconitum یکی از an مهم و مهلک است
[ترجمه گوگل]Aconitum یکی از گیاهان مهم و فاسد است

5. In the present paper the technology of officinal plant cell breeding and cosmically culture was reviewed the question and future work were also included.
[ترجمه ترگمان]در مقاله حاضر، فن آوری تولید سلولی officinal و فرهنگ cosmically مورد بررسی قرار گرفت و کار آینده نیز مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه گوگل]در این مقاله فن آوری کشت سلول های گیاهی و فرهنگ کیهانی مورد بررسی قرار گرفت و کارهای آینده نیز گنجانده شده است

6. Officinal take its tender rod, leaf, bark, root regards extraction yew as mellow raw material.
[ترجمه ترگمان]Officinal چوب نرم خود را به برگ درخت، برگ درخت و پوست درخت سرخ دار را به شکل مادی نرم و لطیف بر زبان می آورد
[ترجمه گوگل]Officinal میوه های منحصر به فرد، برگ، پوست و ریشه را به عنوان مواد خام خوراکی مورد استفاده قرار می دهد

7. But be in a lot of in officinal in contain vomiting nut, how take out Where is its noxiousness ?
[ترجمه ترگمان]اما در بسیاری از officinal ها در مهار آجیل (استفراغ)باشید، این که چطور از آن استفاده کنید؟
[ترجمه گوگل]اما در بسیاری از موارد در صورت افسانه ای در مهره های تهیه استفراغ وجود دارد، چگونه از بین می رود؟

8. Betelnut have many officinal values, but often chewing resultsbuccal cancer and leads other diseases according to each kind study.
[ترجمه ترگمان]Betelnut مقادیر بسیار کمی دارند، اما اغلب در حال جویدن سرطان resultsbuccal هستند و بر طبق هر نوع مطالعه، منجر به بیماری های دیگری می شوند
[ترجمه گوگل]Betelnut دارای مقادیر افیونیتی است، اما اغلب جویدن سرطان نتایج حاصل از باکتری ها را می دهد و با توجه به هر نوع مطالعه، بیماری های دیگر را منجر می شود

9. Its are officinal value and economic value are extremely high.
[ترجمه ترگمان]ارزش officinal و ارزش اقتصادی آن بسیار بالاست
[ترجمه گوگل]این ارزش افقی و ارزش اقتصادی بسیار زیاد است

10. Develop hare bravery now popular, its officinal value is high, pharmacodynamics function and ursine courage are similar.
[ترجمه ترگمان]افزایش شجاعت خرگوش در حال حاضر محبوب است، ارزش officinal آن بالا است، عملکرد pharmacodynamics و شجاعت ursine مشابه هستند
[ترجمه گوگل]شادابی خرگوش اکنون محبوب است، ارزش افطاری آن بالا است، عملکرد فارماکودینامیک و شجاعت ursin شبیه هستند

11. It's commonly and viably to improve the officinal factors by induction of polyploidy.
[ترجمه ترگمان]متداول است که عوامل officinal را با القا polyploidy بهبود بخشد
[ترجمه گوگل]به طور معمول و بالفعل برای بهبود عوامل افسردگی با القای پلیلوئیدی است

12. Feijoa is a combination of edible, officinal and ornamental fruits and has promising economic value.
[ترجمه ترگمان]Feijoa ترکیبی از میوه های خوردنی، officinal و زینتی است و دارای ارزش اقتصادی است
[ترجمه گوگل]Feijoa ترکیبی از میوه های خوراکی، افقی و زینتی و ارزش اقتصادی امیدوار کننده است

13. Morchella spp. were edible officinal valuable fungi which distributed all of the world widely and the resource was abundant for the wild.
[ترجمه ترگمان]گونه های Morchella این قارچ، قارچ با ارزشی بود که همه دنیا را به طور گسترده توزیع می کرد و این منبع برای حیات وحش بسیار فراوان بود
[ترجمه گوگل]گونه Morchella قارچ های ارزشمند دارویی خوراکی بود که همه جهان را به طور گسترده ای توزیع می کرد و این منبع برای وحشی فراوان بود

14. Sunflower (Helianthus annuus L. ), come from the North American, was domesticated artificially to be a kind of ornamental, officinal, confectionary and oil plant resources with high economic value.
[ترجمه ترگمان]Sunflower (Helianthus annuus L)، از آمریکای شمالی آمده، به طور مصنوعی به طور مصنوعی اهلی شده است تا نوعی از منابع گیاهی، officinal، confectionary و نفت با ارزش اقتصادی بالا باشد
[ترجمه گوگل]آفتابگردان (Helianthus annuus L )، که از آمریکای شمالی می آید، به صورت مصنوعی به عنوان یک نوع از گیاهان زینتی، افسانه ای، قنادی و گیاهان دارویی با ارزش اقتصادی بالا اهلی شده است


کلمات دیگر: