کلمه جو
صفحه اصلی

obstreperous


معنی : دعوایی، پر سر و صدا، لجوج، پر هیاهو، غوغایی
معانی دیگر : (مقاوم و پر سر و صدا) گردن کش، جنجالی و ستیزگر، بد قلق

انگلیسی به فارسی

(مقاوم و پر سر‌و‌صدا) گردن‌کش، جنجالی و ستیزه‌گر، بدقلق، غوغایی، پرهیاهو، لجوج، دعوایی


ناراحت کننده، غوغایی، پر سر و صدا، لجوج، دعوایی، پر هیاهو


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
مشتقات: obstreperously (adv.), obstreperousness (n.)
(1) تعریف: hard to control, as children resisting adult discipline; unruly.
مترادف: disorderly, rambunctious, rebellious, restive, undisciplined, unruly, wild
متضاد: restrained
مشابه: contumacious, insubordinate, intractable, mutinous, problem, recalcitrant, refractory, riotous, rowdy, turbulent, unbridled

- Obstreperous children were sometimes thrashed with a cane in the old days.
[ترجمه ترگمان] بعضی از بچه ها گاهی با عصای خیزران خود را شلاق می زدند
[ترجمه گوگل] در دوران قدیم، گاهی اوقات با یک نیشکر، کودکان پرخاشگر در حال سقوط بودند

(2) تعریف: purposely noisy and boisterous.
مترادف: boisterous, raucous, roisterous, rowdy
متضاد: quiet
مشابه: clamorous, loud, noisy, rackety, tumultuous, vociferous

- She refused to baby-sit for these obstreperous boys ever again.
[ترجمه ترگمان] او از بچه به مراقبت از بچه خودداری کرد
[ترجمه گوگل] او از این پس برای این پسرها مریض، مجبور شد به تنهایی ازدواج کند

• noisy; loud; undisciplined; wild
someone who is obstreperous is noisy and difficult to control.

مترادف و متضاد

دعوایی (صفت)
bellicose, contentious, litigious, obstreperous

پر سر و صدا (صفت)
loud, tumultuous, blatant, obstreperous, noisy, piercing, deafening, unquiet, clamorous, vociferous, earsplitting, uproarious

لجوج (صفت)
persistent, opinionated, dogged, obstinate, set, stubborn, stuffy, intractable, obstreperous, pertinacious, mulish, obdurate, dour, irrefragable, waspish

پر هیاهو (صفت)
loud, rackety, obstreperous, noisy, rampageous

غوغایی (صفت)
obstreperous

noisy


Synonyms: blusterous, boisterous, booming, clamorous, disorderly, loud, out of hand, piercing, raising Cain, raising the roof, rambunctious, riotous, rowdy, screaming, strepitous, tumultous, unmanageable, unruly, uproarious, vociferous, wild


جملات نمونه

1. an obstreperous elephant
یک فیل چموش

2. the obstreperous crew of that ship
جاشویان گردن کش آن کشتی

3. He becomes obstreperous when he's had a few drinks.
[ترجمه ترگمان]وقتی چند تا نوشیدنی می خورد پر سر و صدا می شود
[ترجمه گوگل]او هنگامی که چند نوشیدنی دارد، ناراحت کننده می شود

4. Out of power, he has been just as obstreperous, if somewhat less visible.
[ترجمه ترگمان]او همیشه به همان اندازه پر سر و صدا و پر سر و صدا و پر سر و صدا و پر سر و صدا بوده
[ترجمه گوگل]از قدرت، او به همان اندازه ناراحت کننده است، اگر تا حدودی کمتر قابل مشاهده باشد

5. In the class that day was an obstreperous man who was creating turmoil.
[ترجمه ترگمان]در کلاس آن روز مردی obstreperous بود که آشوب برپا می کرد
[ترجمه گوگل]در کلاس آن روز یک مرد پر رونق که باعث ایجاد آشفتگی شد

6. You know I have no intention of being awkward and obstreperous.
[ترجمه ترگمان]می دانید که من به هیچ وجه قصد آزار و بی دست و پا چلفتی بودن را ندارم
[ترجمه گوگل]شما می دانید من قصد ندارم که بی دست و پا گیر و ناراحت کننده باشم

7. Some children placed on the drug became more subdued, less obstreperous.
[ترجمه ترگمان]برخی از کودکانی که در این مواد مخدر قرار داشتند، آرام تر و obstreperous شدند
[ترجمه گوگل]بعضی از بچه ها روی دارو قرار می گرفتند، انعطاف ناپذیرتر شدند

8. "Grown Woman" is one of her best collaborations with a rapper—Ludacris—and easily one of her most obstreperous, even though the song's theme is simply the fact that Blige is an adult.
[ترجمه ترگمان]\"زن Grown\" یکی از بهترین هم کاری های خود با یک خواننده رپ است - Ludacris - و به راحتی یکی از most او، اگرچه تم این ترانه به سادگی این واقعیت است که Blige یک فرد بالغ است
[ترجمه گوگل]'زن رشد' یکی از بهترین همکاری هایش با یک رپرو-Ludacris است و به راحتی یکی از پرطرفدارترین آنها است، حتی اگر موضوع آهنگ به سادگی این واقعیت است که Blige یک بزرگسال است

9. The Master held up a hand for silence, and called the most obstreperous of the neophytes who had mocked forward, to where he and the end user sat.
[ترجمه ترگمان]استاد دستش را برای سکوت بالا نگه داشت و the obstreperous را که جلو تمسخر گرفته بودند، به جایی که او و کاربر نهایی نشسته بودند، خواند
[ترجمه گوگل]استاد یک دست را برای سکوت برداشت و نام او را بیشتر از نوفیت هایی که به جلو گریه کرده بودند، به جایی که او و کاربر نهایی نشسته بودند، نامیدند

10. Yetthechief victim of North Korea's nuclear shenanigans appeared to be China, obstreperous country 's socialist ally and long-time big brother.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که قربانی قابلیت های هسته ای کره شمالی، متحد سوسیالیست obstreperous و برادر بزرگ زمان درازی است
[ترجمه گوگل]Yetthechief قربانی صهیونیزانهای هسته ای کره شمالی به نظر می رسد چین، متحد سوسیالیست و مشتاق کشور و برادر بزرگ و بزرگ است

11. And they are humbled by the task of transforming so many ambitious individuals and obstreperous regions into a harmonious but innovative whole.
[ترجمه ترگمان]و آن ها با این وظیفه تبدیل به بسیاری از افراد جاه طلب و مناطق obstreperous به یک کل منسجم اما نوآور شده اند
[ترجمه گوگل]و آنها توسط کار تبدیل بسیاری از افراد جاه طلبی و مناطق مبهم به یک کل هماهنگ اما نوآورانه فروتن اند

12. Mr Ban could do the same—especially if, as he claims, he wants to win the trust of the increasingly assertive and obstreperous group of developing countries known as the G7
[ترجمه ترگمان]آقای بان می تواند همین کار را انجام دهد - به خصوص اگر همانطور که او ادعا می کند، او می خواهد به گروهی از کشورهای در حال توسعه که به گروه G۷ معروف هستند، اعتماد کند
[ترجمه گوگل]آقای بانگ می تواند همین کار را انجام دهد، مخصوصا اگر، به عنوان ادعا می کند، او می خواهد اعتماد گروه های فزاینده ای که در حال رشد و تحقیر کشور های در حال توسعه به نام G7

13. How does one deal with such a difficult yet weighty neighbor, a neighbor who can cause no end of mischief if it becomes truly obstreperous?
[ترجمه ترگمان]چطور ممکن است کسی با چنین همسایه مشکل و دشواری روبرو شود که اگر پر سر و صدا و پر سر و صدا باشد، کسی از او سر در نمی آورد؟
[ترجمه گوگل]چطور می توان با یک همسایه دشوار اما جسور، یک همسایه برخورد کرد، که اگر واقعا دچار ترس و وحشت شود، می تواند بدون خشونت به سر برود؟

an obstreperous elephant

یک فیل چموش


the obstreperous crew of that ship

جاشویان گردن‌کش آن کشتی



کلمات دیگر: