1. the observance of laws
رعایع قوانین
2. the observance of norooz ceremonies
برگزاری مراسم نوروز
3. a blind observance of convention
پیروی کورکورانه از عرف
4. the strict observance of the law
پیروی بی چون و چرا از قانون
5. religious in his observance of rules of health
وسواسی در پیروی از قواعد بهداشت
6. The company holds its people to strict observance of that code.
[ترجمه ترگمان]این شرکت مردم خود را به رعایت دقیق این قانون نگه می دارد
[ترجمه گوگل]این شرکت مردم خود را به رعایت دقیق این کد نگه می دارد
7. an advocate of strict observance of ritualistic forms.
[ترجمه ترگمان]یک مدافع رعایت دقیق اشکال ritualistic
[ترجمه گوگل]یکی از طرفداران رعایت دقیق اشکال آیینی است
8. The speaker advocated a less austere observance of the sabbath.
[ترجمه ترگمان]سخنگو از مراقبت کم تر از روز سبت حمایت می کرد
[ترجمه گوگل]سخنران از رعایت دقیق تر سبت ها حمایت کرد
9. The speaker advocated a less austere observance of the Sabbath.
[ترجمه ترگمان]سخنگو از رعایت austere روز سبت حمایت می کرد
[ترجمه گوگل]سخنران از رعایت رژیم روزانه سبت حمایت کرد
10. Now that religious observance was officially discouraged only a few hundred worshippers were present.
[ترجمه ترگمان]اکنون که رعایت آن رسما منع شده بود، تنها چند صد نفر از نمازگزاران در این مراسم حضور داشتند
[ترجمه گوگل]در حال حاضر که رعایت مذهب رسما از بین رفته بود، فقط چند صد نفر از پرستاران حضور داشتند
11. Observance of reasonable guidelines designed to encourage increased and profitable participation by Network members in cross-border transactions.
[ترجمه ترگمان]Observance دستورالعمل های منطقی طراحی شده برای تشویق مشارکت فزاینده و سودآور توسط اعضای شبکه در معاملات فرامرزی
[ترجمه گوگل]رعایت رهنمودهای معقول طراحی شده برای تشویق افزایش و سودآوری مشارکت اعضای شبکه در معاملات مرزی
12. The stock market was closed Monday in observance of the Martin Luther King holiday.
[ترجمه ترگمان]بازار سهام روز دوشنبه بسته به روز تعطیلی مارتین لوتر تعطیل شد
[ترجمه گوگل]بازار سهام روز دوشنبه به رعایت تعطیلات مارتین لوتر کینگ بسته شد
13. Meticulous observance of constitutional principle is to be tempered by regard for political effectiveness.
[ترجمه ترگمان]رعایت اصول قانون اساسی باید با توجه به اثربخشی سیاسی تعدیل شود
[ترجمه گوگل]رعایت دقیق اصل قانون اساسی باید با توجه به اثربخشی سیاسی محسوب شود
14. Indeed the whole issue of Sabbath observance could be set for a return to fashion.
[ترجمه ترگمان]در واقع کل مساله بزرگداشت روز سبت می تواند برای بازگشت به مد تنظیم شود
[ترجمه گوگل]در حقیقت تمام مسائل مربوط به رعایت مهدویت برای بازگشت به مد آمده است