کلمه جو
صفحه اصلی

parametric


معنی : پارامتری
معانی دیگر : پارامتری

انگلیسی به فارسی

پارامتری


انگلیسی به انگلیسی

• of a parameter, of a factor, of a variable that changes according to the circumstances

دیکشنری تخصصی

[کامپیوتر] پارامتری
[برق و الکترونیک] پارامتری
[ریاضیات] پارامتری

مترادف و متضاد

پارامتری (صفت)
parametric

جملات نمونه

1. According to Dawes, an untrained Parametric Avalanche can balance an inverted pendulum on the first try.
[ترجمه ترگمان]بنا به گفته Dawes، یک بهمن Parametric آموزش ندیده می تواند یک پاندول معکوس را در اولین تلاش خود متعادل کند
[ترجمه گوگل]با توجه به Dawes، Avalanche Parametric Untrained می تواند یک آونگ معکوس را در اولین تلاش برای تعادل حفظ کند

2. ParaSet defines a new product class based on parametric software development, which manages the complexity of design and maintenance.
[ترجمه ترگمان]ParaSet یک کلاس محصول جدید براساس توسعه نرم افزار پارامتری تعریف می کند، که پیچیدگی طراحی و نگهداری را مدیریت می کند
[ترجمه گوگل]ParaSet یک کلاس محصول جدید را بر اساس توسعه نرم افزار پارامتری که پیچیدگی طراحی و نگهداری را مدیریت می کند، تعریف می کند

3. Development Inc. and Parametric Technology Corp., after both companies reported better-than-expected earnings.
[ترجمه ترگمان]شرکت توسعه و شرکت فن آوری پارامتریک پس از آنکه هر دو شرکت گزارش بهتری از درآمده ای مورد انتظار گزارش دادند
[ترجمه گوگل]شرکت توسعه و Parametric Technology Corp پس از هر دو شرکت درآمد بهتر از انتظار می رود

4. The stall and oscillating flow of wind turbine blade using the "Parametric Polynomial Method"are researched in this paper.
[ترجمه ترگمان]در این مقاله جریان نوسانی و جریان نوسانی تیغه توربین بادی با استفاده از \"روش Polynomial پارامتریک\" در این مقاله مورد تحقیق قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]در این مقاله استوانه و جریان نوسان پره توربین بادی با استفاده از روش چندجمله ای پارامتریک مورد بررسی قرار گرفته است

5. A general 3 D parametric modeling method of drum gear is put forward.
[ترجمه ترگمان]یک روش مدل سازی پارامتریک سه بعدی از لوازم طبل به جلو ارائه می شود
[ترجمه گوگل]یک روش کلی 3D مدلسازی پارامترهای دنده درام ارائه شده است

6. Development of fiber optical parametric amplifier(OPAs) is very fast in recent years.
[ترجمه ترگمان]توسعه تقویت کننده پارامتری اپتیکی فیبر نوری (OPAs)در سال های اخیر بسیار سریع است
[ترجمه گوگل]توسعه تقویت کننده پارامترهای فیبر نوری (OPAs) در سال های اخیر بسیار سریع است

7. The classical problem of non-linear optics is the parametric interaction of waves.
[ترجمه ترگمان]مساله کلاسیک نور غیر خطی، اثر متقابل امواج است
[ترجمه گوگل]مشکل کلاسیک اپتیکی غیر خطی، تعامل پارامتری از امواج است

8. In this paper, parametric variation method is used in kinematic equation of series excitation direct current motor with different turning velocities.
[ترجمه ترگمان]در این مقاله، از روش تغییرات پارامتری در معادله سینماتیک یک موتور جریان مستقیم تحریک ترکیبی با سرعت های چرخش متفاوت استفاده می شود
[ترجمه گوگل]در این مقاله، روش تغییر پارامتری در معادله سینماتیک موتور جریان مستقیم جریان سری با سرعت چرخش متفاوت استفاده شده است

9. Results and Conclusion:Parametric release is a more effective technique compared with traditional method during production quality control of axenic drug products.
[ترجمه ترگمان]نتایج و نتیجه گیری: انتشار پارامتریک یک روش موثرتر در مقایسه با روش سنتی در طی کنترل کیفیت تولید محصولات دارویی axenic است
[ترجمه گوگل]نتایج و نتیجه گیری آزادی پارامتریک روش موثرتری نسبت به روش سنتی در کنترل کیفیت تولید داروهای آکسنیک است

10. In order to optimize a grinder bed, a parametric finite element model is established, and two optimization strategies, namely lump-sum optimization and stepwise optimization, are discussed.
[ترجمه ترگمان]به منظور بهینه سازی بس تر grinder، یک مدل آلمان محدود پارامتری ایجاد می شود و دو راهبرد بهینه سازی به نام های بهینه سازی جمع - جمع و بهینه سازی گام به گام مورد بحث قرار می گیرند
[ترجمه گوگل]به منظور بهینه سازی تخت گرانرو، یک مدل عنصر محدودی پارامتریک ایجاد شده است و دو استراتژی بهینه سازی، یعنی بهینه سازی یکپارچه و بهینه سازی گام به گام مورد بحث قرار گرفته است

11. Initially, the SSA deployed parametric modeling on just a few dozen projects; they used the tool to determine maintenance costs and whether or not to continue development.
[ترجمه ترگمان]در ابتدا، SSA مدل سازی پارامتریک را تنها در چند پروژه مورد استفاده قرار دادند؛ آن ها از این ابزار برای تعیین هزینه های نگهداری و اینکه آیا به توسعه ادامه دهند یا نه، استفاده کردند
[ترجمه گوگل]در ابتدا، SSA مدل سازی پارامتری را فقط در چندین پروژه انجام داد؛ آنها ابزار را برای تعیین هزینه های تعمیر و نگهداری و یا ادامه توسعه استفاده می کردند

12. Photon statistics of non-degenerate optical parametric processes is discussed, making use of Taylor series approximation.
[ترجمه ترگمان]در این تحقیق از تخمین تیلور سری تیلور و استفاده از تقریب تیلور با استفاده از تقریب تیلور استفاده شده است
[ترجمه گوگل]آمار فوتون فرآیندهای پارامتری ناپایدار نانو مورد بحث قرار گرفته است، و استفاده از تقریب مجموعه تیلور

13. In addition, a quadrilateral parametric model was proposed to solve the intersecting problem of a free-form surface and a line, and it was successfully applied to calculating tool center.
[ترجمه ترگمان]به علاوه، یک مدل پارامتری چهار ضلعی برای حل مساله متقاطع یک سطح آزاد و یک خط پیشنهاد شد، و به طور موفقیت آمیز برای محاسبه مرکز ابزار اعمال شد
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، یک مدل پارامتری چهار ضلعی برای حل مسئله تقاطع یک سطح آزاد و یک خط پیشنهاد شده و برای محاسبه مرکز ابزار موفقیت آمیز است

14. Parametric and bottom - up cost estimation.
[ترجمه ترگمان]برآورد هزینه با هزینه بالا و پایین
[ترجمه گوگل]برآورد هزینه پارامتریک و پایین - بالا

15. The parametric method is used in the process of turbine parts modeling and tip clearance analysis.
[ترجمه ترگمان]روش پارامتریک در فرآیند مدل سازی قطعات توربین و تحلیل سطح آب مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]روش پارامتری در فرایند مدل سازی قطعات توربین و تجزیه و تحلیل نهایی استفاده می شود

پیشنهاد کاربران

شاخصی، متغیری، نمایه ای، مولفه ای، فرا سَنجه ای


کلمات دیگر: