کلمه جو
صفحه اصلی

nighttime


معنی : شب، شبانگاه
معانی دیگر : شب تا صبح، غروب تا سحر، شب هنگام، شبگاه، شبانگاه یعنی ازمغرب تاسپیده دم

انگلیسی به فارسی

شب، شبانگاه (یعنی ازمغرب تاسپیده دم)


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: the time between sunset and dawn.
متضاد: light
مشابه: dark

• time between evening and morning, night
night-time is the part of the day between the time when it gets dark and the time when it gets light again.

مترادف و متضاد

شب (اسم)
evening, night, eve, nighttime, nox

شبانگاه (اسم)
nighttime, nightfall

جملات نمونه

1. animals that hunt in the nighttime
جانورانی که شب هنگام به شکار می روند

2. During the riots last year, the nighttime patrol force was beefed up with volunteers.
[ترجمه ترگمان]در طی شورش ها در سال گذشته، نیروی گشت شبانه با داوطلبان تشدید شد
[ترجمه گوگل]در طول شورش در سال گذشته، نیروی گشت شبانه با داوطلبان افزایش یافت

3. On the starry nighttime side of human consciousness, myth still lives and reigns.
[ترجمه ترگمان]در طرف شب پر ستاره آگاهی انسان، افسانه همچنان زندگی می کند و حکومت می کند
[ترجمه گوگل]اسطوره در حقیقت شبح ستاره ای از آگاهی انسان هنوز زنده است و حاکم است

4. A typical nighttime movement like rolling over can irritate the inflamed joints and awaken the sleeper.
[ترجمه ترگمان]یک حرکت شبانه معمولی مانند غلت زدن می تواند مفاصل ملتهب را تحریک کرده و خفته را بیدار کند
[ترجمه گوگل]یک حرکت معمولی شبانه مانند نورد کردن می تواند مفاصل ملتهب را تحریک کند و خواب را بیدار کند

5. The resulting pain can cause a nighttime awakening.
[ترجمه ترگمان]درد حاصل می تواند منجر به بیدار شدن شبانه شود
[ترجمه گوگل]درد ناشی می تواند باعث بیداری شبانه شود

6. The nighttime cold had a new bite.
[ترجمه ترگمان]سرما شبانه یک گاز جدید به خود گرفته بود
[ترجمه گوگل]سردی شبانه یک نیش تازه داشت

7. Nighttime smells, nighttime sights and sounds as well.
[ترجمه ترگمان]بوی عطر و مناظر شبانه و صداها هم به گوش می رسد
[ترجمه گوگل]بوی شب، مناظر شبانه و صداها نیز هست

8. We were out of phase with the usual nighttime crowd.
[ترجمه ترگمان]ما با ازدحام مردم عادی از مرحله خارج شده بودیم
[ترجمه گوگل]ما با جمعیت معمولی شبانه خارج از فاز بودیم

9. What do people do at nighttime?
[ترجمه ترگمان]مردم در شب چه می کنند؟
[ترجمه گوگل]مردم چه زمانی در شب انجام می دهند؟

10. And nighttime, he is not sleep in regular bed.
[ترجمه ترگمان] و یه شب، توی تخت معمولی نمی خوابه
[ترجمه گوگل]و در شب، او در رختخواب معمولی خواب نیست

11. Nighttime temperatures dipped below freezing.
[ترجمه ترگمان]دمای هوا در زیر صفر درجه کاهش یافت
[ترجمه گوگل]دماهای شبانه زیر انجماد پایین میرود

12. The adjustable IR illuminator provides nighttime and low-light video surveillance, illuminating distances from 100 to 660 feet.
[ترجمه ترگمان]The IR قابل تنظیم، نظارت ویدیویی شبانه و کم نور را فراهم می کند، فواصل را از ۱۰۰ تا ۶۶۰ پا تشخیص می دهد
[ترجمه گوگل]چراغ روشنایی IR قابل تنظیم نوردهی تصویری شبانه و نور کم را فراهم می کند، فاصله های روشنایی از 100 تا 660 فوت را فراهم می کند

13. Finally, apply Time Defiance Nighttime Renewal Creme or Lotion according to your skin type.
[ترجمه ترگمان]در نهایت، درخواست زمان Defiance یا Lotion را مطابق با نوع پوست خود اعمال کنید
[ترجمه گوگل]در نهایت، با توجه به نوع پوست خود، کرم مرطوب کننده یا ضدعفونی کننده Time Defiance را تجویز کنید

14. Valerian Nighttime contains lemon balm extract to soothe the stomach before bedtime.
[ترجمه ترگمان]Valerian Nighttime حاوی عصاره لیمو برای تسکین شکم قبل از خوابیدن است
[ترجمه گوگل]Night Valerian شامل عصاره مرهم لیمو می شود تا قبل از خواب، معده را تسکین دهد

15. And as I gradually learned, nighttime hours are not the same as daytime hours when you live in a monophasic world.
[ترجمه ترگمان]و همانطور که به تدریج یاد گرفتم، ساعات شب مانند ساعات روز وقتی که در دنیای monophasic زندگی می کنید، نیست
[ترجمه گوگل]و همانطور که من به تدریج آموختم، ساعت شبانه همان ساعت های روزی است که شما در یک جهان مونوفیزیک زندگی می کنید

animals that hunt in the nighttime

جانورانی که شب‌هنگام به شکار می‌روند


پیشنهاد کاربران

شبانگاه

شب هنگام، زمان تاریکی میان غروب تا طلوع

شبانگاە، شب هنگام


کلمات دیگر: