1. patience and triumph are two old friends . . .
صبر و ظفر هر دو دوستان قدیم اند . . .
2. patience is her strongest suit
شکیبایی برجسته ترین ویژگی اوست.
3. patience will always help
صبر همیشه کمک است.
4. extreme patience
بیشترین شکیبایی
5. his patience was spent
صبرش تمام شد.
6. his patience was wearing away
صبرش داشت تمام می شد.
7. inexhaustible patience
صبر بی پایان
8. my patience was being exhausted
صبرم داشت تمام می شد.
9. my patience was exhausted
حوصله ی من سررفت.
10. my patience was wearing thin
داشت صبرم تمام می شد.
11. the patience of job
صبر ایوب
12. try one's patience
صبر و شکیبایی کسی را تمام کردن،بی تاب کردن
13. this work demands patience
این کار صبر می خواهد.
14. a tax on someone's patience
تحمیلی برشکیبایی کسی
15. the teacher had no patience with that lazy student
معلم حوصله ی آن شاگرد تنبل را نداشت.
16. this work asks for patience and endurance
این کار نیاز به صبر و تحمل دارد.
17. she had schooled herself in patience
به خود درس شکیبایی داده بود.
18. work that requires skill and patience
کاری که مستلزم مهارت و شکیبایی است
19. i am beginning to lose my patience
صبرم دارد تمام می شود.
20. the delay was a test of our patience
آن تاخیر صبر ما را در بوته ی آزمایش قرارداد.
21. this noise is enough to try the patience of a saint
این سر و صدا کافی است که یک آدم صبور (مقدس) را هم بی تاب کند.
22. at this juncture in the negotiations we must all show patience and flexibility
در این نقطه ی حساس مذاکرات همه ی ما باید صبر و انعطاف داشته باشیم.
23. if you do it once again, he is going to lose his patience
اگر یکبار دیگر این کار را بکنی از کوره در خواهد رفت.
24. Patience is bitter, but its fruit is sweet. Aristotle
[ترجمه ترگمان]صبر تلخ است، اما میوه آن شیرین است ارسطو
[ترجمه گوگل]صبر تلخ است، اما میوه آن شیرین است ارسطو
25. Only those who have the patience to do simple things perfectly ever acquire the skill to do difficult things easily.
[ترجمه ترگمان]تنها کسانی که صبر و حوصله انجام کاره ای ساده را دارند، به آسانی مهارت لازم برای انجام کاره ای سخت را به دست می آورند
[ترجمه گوگل]فقط کسانی که صبر دارند کارهای ساده ای را انجام می دهند، مهارت هایی را به راحتی انجام می دهند
26. Patience and application will carry us through.
[ترجمه ترگمان]صبر و کاربرد ما را از بین می برد
[ترجمه گوگل]صبر و آرامش ما را از طریق
27. He that can have patience, can have what he will.
[ترجمه ترگمان]او می تواند صبر داشته باشد، می تواند آنچه را که می خواهد داشته باشد
[ترجمه گوگل]او که می تواند صبر داشته باشد، می تواند آنچه را که می خواهد انجام دهد
28. With time and patience the leaf of the mulberry becomes satin.
[ترجمه ترگمان]با گذشت زمان و شکیبایی، برگ the به ساتن تبدیل شد
[ترجمه گوگل]با گذشت زمان و صبر برگ توبره ساتن می شود
29. Patience, time, and money overcome everything.
[ترجمه ترگمان]صبر، زمان و پول بر همه چیز غلبه می کند
[ترجمه گوگل]صبر، زمان و پول بر همه چیز غلبه می کند
30. Fortune often rewards with interest those that have patience to wait for her.
[ترجمه ترگمان]بخت اغلب با کسانی که صبر می کنند تا منتظر او بمانند، پاداش می دهد
[ترجمه گوگل]فورچون اغلب با علاقه علاقه دارند کسانی که صبر دارند برای او صبر کنند