1. nod off
چرت زدن،پینکی زدن،به خواب فرو رفتن
2. nod out
(خودمانی) از حال رفتن (در اثر استعمال مواد مخدر)،بی هوش شدن
3. a nod is as good as a wink (to a blind horse)
عاقل را اشاره ای بس است،اشاره نیاز به توضیح ندارد
4. on the nod
(انگلیس - خودمانی) 1- با توافق رسمی و بدون جر و بحث،(به تصویت رسیده) با سرتکان دادن حضار 2- نسیه،پسادست،(خرید)قسطی
5. to get the nod
با توافق روبرو شدن،پذیرفته شدن
6. to give the nod
رضایت دادن
7. she gave an ambiguous nod
سرش را به طور مبهمی تکان داد.
8. to buy something on the nod
چیزی را نسیه خریدن
9. A single nod implies an affirmation.
[ترجمه ترگمان]یک تکان اشاره به تایید دارد
[ترجمه گوگل]یک نکته مستلزم تایید است
10. She could only nod, because her mouth was full.
[ترجمه Ebadi] او ( مؤنث ) تنها میتوانست سرش را تکان دهد چون دهانش پر بود. . .
[ترجمه ترگمان]فقط سرش را تکان می داد، چون دهانش پر بود
[ترجمه گوگل]او فقط می توانست بمیرد، چون دهانش پر بود
11. With a curt nod, he turned away and sat down.
[ترجمه ترگمان]سرش را به علامت تایید تکان داد و برگشت و نشست
[ترجمه گوگل]با یک کت کوتاه، او برگشت و نشست
12. The report gives a brief nod in the direction of green issues before coming down firmly on the side of the market.
[ترجمه ترگمان]این گزارش اشاره مختصری به مسیر مسائل سبز قبل از پایین آمدن از طرف بازار می دهد
[ترجمه گوگل]این گزارش قبل از فروپاشی در کنار بازار، به سمت مسائل سبز حرکت می کند
13. With a nod of his head, the drummer cued the lead singer in.
[ترجمه ترگمان]طبال سری تکان داد و طبال را به صدا درآورد
[ترجمه گوگل]با یک نوک سرش، درامر خواننده اصلی را در
14. She noticed him merely with a nod.
[ترجمه ترگمان]فقط سرش را تکان داد
[ترجمه گوگل]او متوجه شد که او فقط با یک گره است
15. She answered with an almost imperceptible nod of the head.
[ترجمه ترگمان]جما با اشاره تقریبا نامحسوس سر جواب داد:
[ترجمه گوگل]او با تقریبا ناخودآگاه سرش جواب داد
16. He gave me an approving nod.
[ترجمه ترگمان]او با تایید سر تکان داد
[ترجمه گوگل]او به من یک مهر تایید داد
17. My teacher gave me a nod of reassurance and I began.
[ترجمه ترگمان]معلم مرا به علامت تایید تکان داد و من شروع کردم
[ترجمه گوگل]معلم من به من یک انگیزه اطمینان داد و من شروع کردم