کلمه جو
صفحه اصلی

stylist


معنی : متخصص مد، آرایشگر، سبک دار، قاضی سلیقه
معانی دیگر : (نویسنده یا نقاش و غیره) دارای سبک مشخص، صاحب سبک، سبکی، از نظر سبک ادبی، خوش سلیقه

انگلیسی به فارسی

سبک، متخصص مد، آرایشگر، سبک دار، قاضی سلیقه


سبک دار، سبکی، از نظر سبک ادبی، قاضی سلیقه، خوشسلیقه، متخصص مد


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: a consultant or designer, esp. in the areas of fashion, beauty, or interior design.

(2) تعریف: a person, esp. a writer or speaker, who develops a distinctive style.

• writer or speaker who has mastered a particular style; member of the fashion industry (fashion designer, beauty consultant, hairdresser, etc.)
a stylist is a hairdresser.
a stylist is also someone who pays a lot of attention to the way they write, say, or do something, so that it is attractive and elegant.

دیکشنری تخصصی

[نساجی] مد پرست - مد ساز - مدیست

مترادف و متضاد

متخصص مد (اسم)
stylist

آرایشگر (اسم)
stylist

سبک دار (اسم)
stylist

قاضی سلیقه (اسم)
stylist

جملات نمونه

1. Choose a stylist recommended by someone whose hair you like.
[ترجمه ترگمان]یک متخصص مد را انتخاب کنید که موهای آن ها را دوست دارید
[ترجمه گوگل]یک سبک را که توسط کسی که موهای شما را دوست دارد توصیه کنید

2. Renee was the top stylist at the salon.
[ترجمه ترگمان]رنه بهترین متخصص این سالن بود
[ترجمه گوگل]رنه سبک برتر در سالن بود

3. She was the salon's top stylist.
[ترجمه ترگمان]او طراح زیبایی سالن بود
[ترجمه گوگل]او سبک برتر سالن بود

4. He is a protean stylist who can move from blues to ballads and grand symphony.
[ترجمه ترگمان]او یک متخصص مد protean است که می تواند از افسردگی به اشعار و سمفونی بزرگ حرکت کند
[ترجمه گوگل]او یک سبک پروتئین است که می تواند از بلوز به صداهای بلند و سمفونی بزرگ تبدیل شود

5. She dreams to be a stylist.
[ترجمه ترگمان]اون آرزوش رو داره که یه آرایشگر باشه
[ترجمه گوگل]او آرزو دارد که یک سبک باشد

6. She is now a writer and fashion stylist.
[ترجمه ترگمان]او اکنون متخصص مد و طراح مد است
[ترجمه گوگل]او اکنون نویسنده و سبک مد است

7. I've been going to the same stylist for years.
[ترجمه ترگمان]من سال ها به همون stylist می رفتم
[ترجمه گوگل]من سالهاست به یک سبک مدرن می روم

8. She's no stylist, but she writes very exciting stories.
[ترجمه ترگمان]او متخصص stylist نیست، اما داستان های بسیار جالبی می نویسد
[ترجمه گوگل]او هیچ سبک است، اما او داستان های بسیار هیجان انگیز را می نویسد

9. Individually, each was a stylist with a voice and approach so distinctive they could never be mistaken for anyone else.
[ترجمه ترگمان]هر یک از آن ها یک آرایشگر بود و با صدایی که به قدری مشخص بود که هیچ کس دیگر اشتباه نمی کند
[ترجمه گوگل]به طور جداگانه، هر کدام یک سبک با صدا و رویکردی متمایز بود که هرگز نمی توانستند برای هر کسی اشتباه بگیرند

10. His wife, Darlene, was a fashion stylist and coordinator.
[ترجمه ترگمان]همسرش، \"دارلین\"، یه متخصص مد و هماهنگ کننده بود
[ترجمه گوگل]همسرش دارلین، سبک و هماهنگ کننده مد بود

11. Helfet: X100 stylist Current debate at Browns Lane has turned to the engine's power output.
[ترجمه ترگمان]Helfet: متخصص مد X۱۰۰ debate در براونز بری به خروجی قدرت موتور تبدیل شده است
[ترجمه گوگل]مدل Helfet X100 در حال حاضر بحث در Browns لین به قدرت خروجی موتور تبدیل شده است

12. We have eight of these stylist fifties retro inspired ties from Thomas Pink Shirtmakers to give away.
[ترجمه ترگمان]ما هشت تا از این stylist (مد)با الهام از \"توماس پینک\" (Thomas Pink)را در اختیار داریم تا از آن ها صرفنظر کنیم
[ترجمه گوگل]ما هشت نفر از این پنجاه سبک را داریم که روابط الهام گرفته از Thomas Pink Shirtmakers را در اختیار دارند

13. Kathie Takach, hair stylist and mountain biker.
[ترجمه ترگمان]kathie Takach، متخصص مد مو و دوچرخه سواران کوهستان
[ترجمه گوگل]کتی توک، سبک مو و دوچرخه کوهستانی

14. Midfield stylist McAllister will keep the captaincy tonight if Strachan is again left on the bench.
[ترجمه ترگمان]اگه \"Strachan\" دوباره روی نیمکت بمونه McAllister captaincy رو نگه می داره
[ترجمه گوگل]امیدواریم که کاپیتانی تیم Midlider McAllister را حفظ کند اگر Strachan دوباره روی نیمکت نشسته باشد

پیشنهاد کاربران

stylist ( باستان شناسی )
واژه مصوب: سبک آور
تعریف: شخصی که سبک یا طرح جدیدی را بنیاد می نهد و گسترش می دهد

کسی که موهای شما را کوتاه می کند

اریشگر

She had her hair dressed by a stylist
اون دختر/خانم موهاشُ یه آرایشگر صاحب سبک درست کرده بود


کلمات دیگر: