کلمه جو
صفحه اصلی

cyclist


معنی : دوچرخه سوار
معانی دیگر : (دوچرخه و موتورسیکلت) راننده، سوار، سوارکار

انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
مشتقات: cycler (n.)
• : تعریف: one who rides a bicycle, motorcycle, or the like.

• one that rides a bicycle
a cyclist is someone who rides a bicycle.

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] دوچرخه سوار - موتورسیکلت سوار

مترادف و متضاد

دوچرخه سوار (اسم)
bicyclist, cyclist, wheelman, wheelsman

جملات نمونه

1. The taxi-driver beeped impatiently at the cyclist.
[ترجمه ترگمان]راننده تاکسی با بی صبری به دوچرخه سوار خیره شد
[ترجمه گوگل]راننده تاکسی با بی حوصله در دوچرخه سواری بیدار شد

2. A good cyclist can cover distances of over a hundred miles a day.
[ترجمه ترگمان]یک دوچرخه سوار خوب می تواند مسافت ۱۵۰۰ مایل در روز را پوشش دهد
[ترجمه گوگل]دوچرخهسواری خوب می تواند مسافت بیش از صد مایل در روز را پوشش دهد

3. Two pedestrians and a cyclist were injured when the car skidded.
[ترجمه ترگمان]دو عابر پیاده و یک دوچرخه سوار زمانی که ماشین متوقف شد زخمی شدند
[ترجمه گوگل]دو ماشین پیاده و یک دوچرخه سوار مجروح شدند

4. Pot-holes can be lethal for the unwary cyclist.
[ترجمه ترگمان]سوراخ Pot میتونه برای دوچرخه unwary ها هم کشنده باشه
[ترجمه گوگل]حفره های حفاری می تواند برای دوچرخه سوار ناامید کننده باشد

5. The driver shouted rudely at the cyclist and gave her a/the V-sign.
[ترجمه ترگمان]راننده با بی ادبی به دوچرخه سوار داد زد و علامت V را به او داد
[ترجمه گوگل]راننده با دوچرخه سواری در دوچرخه سوار سر داد و به او یک علامت V اشاره کرد

6. The car narrowly missed a cyclist.
[ترجمه ترگمان]ماشین به سختی یک دوچرخه سوار را از دست داد
[ترجمه گوگل]این خودرو به شدت از دوچرخه سواری رد شد

7. He beeped his horn at the cyclist.
[ترجمه ترگمان]بوق دوچرخه را پشت سر گذاشته بود
[ترجمه گوگل]او شاخ خود را در دوچرخه سواری بیدار کرد

8. A cyclist crashed when he touched wheels with another rider.
[ترجمه ترگمان]یک دوچرخه تصادف کرد که با یک سوار دیگر چرخ ها را لمس کرد
[ترجمه گوگل]دوچرخه سوار در هنگام برخورد با چرخ های دیگر با سوار دیگر سقوط کرد

9. Overtaking the next cyclist on an Alpine climb is a dozen times harder than on the flat.
[ترجمه ترگمان]دوچرخه سوار بعدی در صعود به قله آلپ، دوازده برابر سخت تر از اسکیت بازها است
[ترجمه گوگل]دور زدن دوچرخه سوار بعدی در صعود Alpine چندین بار سخت تر از تخت است

10. A helmet affords the cyclist some degree of protection against injury.
[ترجمه ترگمان]کلاه ایمنی به دوچرخه سوار درجه حفاظت در برابر آسیب را می دهد
[ترجمه گوگل]یک کلاه ایمنی دوچرخهسواری را به برخی از حفاظت در برابر آسیب می رساند

11. The cyclist was in collision with a bus.
[ترجمه ترگمان]دوچرخه سوار در برخورد با یک اتوبوس بود
[ترجمه گوگل]دوچرخه سوار در برخورد با اتوبوس بود

12. The cyclist was run down by a lorry.
[ترجمه ترگمان]دوچرخه سوار در کنار یک کامیون نشسته بود
[ترجمه گوگل]دوچرخه سوار توسط کامیون رانده شد

13. He was riding in the slipstream of the cyclist in front.
[ترجمه ترگمان]او داشت در مسیر حرکت دوچرخه سوار در جلو حرکت می کرد
[ترجمه گوگل]او در دامنه ی دوچرخه سوار در جلو سوار شد

14. As a "born-again" cyclist I had decided that this season I would ride in a few races.
[ترجمه ترگمان]به عنوان یک دوچرخه سوار، من تصمیم گرفته بودم که در این فصل در چند مسابقه اسب سواری کنم
[ترجمه گوگل]به عنوان یک متقلب 'متولد دوباره' تصمیم گرفتم که در این فصل در چند نژاد سوار شوم

15. A young cyclist is fighting for his life after the accident.
[ترجمه ترگمان]دوچرخه سوار جوان پس از حادثه برای زندگی اش مبارزه می کند
[ترجمه گوگل]دوچرخه سواری جوان پس از تصادف برای زندگی خود می جنگد

پیشنهاد کاربران

دوچرخه سوار

موتورسوار

دو چرخ سوار


کلمات دیگر: