کلمه جو
صفحه اصلی

grounds


تفاله، نخاله، حیاط

انگلیسی به فارسی

زمینه، زمین، خاک، پایه، میدان، اساس، پا، سبب، ملاک، مستمسک، کف دریا، بناء کردن، بگل نشاندن، بزمین نشستن، فرود امدن، اصول نخستین را یاد دادن


انگلیسی به انگلیسی

اسم جمع ( plural noun )
(1) تعریف: tiny pieces of solid matter, such as coffee, that settle at the bottom of a liquid.

(2) تعریف: an area of land around a large building or institution such as a school or prison.

- We took a walk around the grounds of the hospital.
[ترجمه ترگمان] در محوطه بیمارستان قدم زدیم
[ترجمه گوگل] ما در حیاط بیمارستان پیاده روی کردیم

• sediment (as in coffee grounds); basis, reason; property, plot of land

جملات نمونه

1. grounds consecrated by the blood of our soldiers
زمین هایی که با خون سربازان ما تبرک شده است

2. church grounds
محوطه ی کلیسا

3. coffee grounds
رسوب قهوه

4. the grounds for his argument
اساس استدلال او

5. adultry can be grounds for divorce
رابطه ی نامشروع جنسی می تواند (به عنوان دلیل کافی در دادگاه) منجر به طلاق شود.

6. swamps are breeding grounds for flies and mosquitoes
باتلاق ها پروردگاه مگس و پشه اند.

7. slums are often breeding grounds of crime
محله های فقیرنشین اغلب بستر جنایت هستند.

8. he got this job on grounds of deserts rather than family connections
او این شغل را به واسطه ی لیاقت به دست آورد نه رابطه ی خانوادگی

9. he was refused burial in consecrated grounds
از دفن او در امکنه ی مقدسه خودداری کردند.

10. to object to something on religious grounds
بنا به ملاحظات مذهبی با چیزی مخالف بودن.

11. Such action can be justified on the grounds of greater efficiency.
[ترجمه ترگمان]چنین عملی را می توان براساس کارایی بیشتر توجیه کرد
[ترجمه گوگل]چنین اقداماتی می تواند بر مبنای کارایی بیشتر موجه باشد

12. The building was closed purely on the grounds of safety.
[ترجمه ترگمان]ساختمان فقط در محوطه امن و امان بود
[ترجمه گوگل]این ساختمان صرفا بر اساس ایمنی بسته شد

13. The plan had to be abandoned on grounds of cost.
[ترجمه آبدیده] این طرح می بایست به دلایل مربوط به هزینه کنار گذاشته شود.
[ترجمه ترگمان]این برنامه باید در زمینه هزینه رها شود
[ترجمه گوگل]این طرح باید بر اساس هزینه ها رها شود

14. There were good grounds for pessimism about future progress.
[ترجمه ترگمان]در مورد پیشرفت آینده دلایل خوبی برای بدبینی وجود داشت
[ترجمه گوگل]زمینه های خوبی برای بدبینی در مورد پیشرفت های آینده وجود داشت

15. The house stands in extensive grounds.
[ترجمه ترگمان]خانه در زمین های وسیع قرار دارد
[ترجمه گوگل]خانه در محدوده وسیعی قرار دارد

پیشنهاد کاربران

فضاى سبز اطراف ساختمان

زمینه، علل

مدرک

محوطه

دلیل

براساس

موجبات

اتهام


کلمات دیگر: