1. a dimple on the chin
چال زنخدان
2. a dimple on the chin
چاه زنخدان،چال چانه
3. Blind love mistakes a harelip for a dimple.
[ترجمه ترگمان]عشق کور و کور برای یک چاه زنخدان …
[ترجمه گوگل]عاشق کریسمس یک هالپیپ را برای گریختن اشتباه اشتباه گرفته است
4. She had a dimple which appeared when she smiled.
[ترجمه ...] او چالی داشت که وقتی میخندید ظاهر می شد
[ترجمه ترگمان]چاه زنخدان داشت که وقتی لبخند می زد، ظاهر می شد
[ترجمه گوگل]او تا به حال کمی که ظاهر شد که او لبخند زد
5. The pane of glass had a small dimple in it.
[ترجمه ترگمان]شیشه پنجره چاه زنخدان داشت
[ترجمه گوگل]پنجره شیشه ای در آن کوچک بود
6. Elbow of the leg leaves a dimple.
[ترجمه ترگمان]پای پای آن چاه زنخدان دارد
[ترجمه گوگل]آرنج پا حاوی کمر است
7. Its microstructure include: dimple, plastic intererystalline, cleavage and mixed fracture.
[ترجمه ترگمان]ریزساختار آن شامل: چاه، intererystalline پلاستیک، تقسیم و شکست مخلوط می شود
[ترجمه گوگل]ریزپردازنده آن عبارتند از: مقعد، intererystalline پلاستیکی، شکاف و شکستگی مخلوط
8. His steel blue eyes smiled and the dimple in his cheek stood out as he asked the boy what he could do for him.
[ترجمه ترگمان]چشمان آبی His تبسم کرد و چاه زنخدانش را نشان داد و از پسر پرسید که چه کاری می تواند برای او انجام دهد
[ترجمه گوگل]چشمان آبی فولادی او لبخند زد و کمر روی گونه اش ایستاد و او را از پسر پرسید که چه می تواند برای او انجام دهد
9. The fracture of composites assumes toughness dimple.
[ترجمه ترگمان]شکست کامپوزیتها dimple سختی را در بر می گیرد
[ترجمه گوگل]شکست کامپوزیت ها، کاهش سختی را به همراه دارد
10. The fractography of this steel changes from dimple fracture into cleavage fracture and inter - granular rapture.
[ترجمه ترگمان]The این فولاد از شکستگی چاه در شکست تقسیم و شور inter حاصل می شود
[ترجمه گوگل]فراکتوگرافی این فولاد از شکستگی کمر به شکستگی شکاف و جذب بین گرانشی تغییر می کند
11. A novel apparatus is developed for automatic dimple contact force measurement.
[ترجمه ترگمان]یک دستگاه جدید برای اندازه گیری دقیق نیروی تماس ایجاد می شود
[ترجمه گوگل]یک دستگاه رمان برای اندازه گیری نیروی تماس اتوماتیک کمر طراحی شده است
12. That's a dimple in her cheek.
[ترجمه ترگمان]این چاه زنخدانش است
[ترجمه گوگل]این یک نازک در گونه او است
13. Doesn't dimple plastics cut have fine line to drop meeting effect effect?
[ترجمه ترگمان]آیا کاهش تاثیر عمل باعث کاهش تاثیر عمل پلاستیک شدید؟ ؟؟ ؟؟ ؟؟ ؟؟ ؟؟ ؟؟ ؟؟ ؟؟ ؟؟ ؟؟ ؟؟ ؟؟ ؟؟ ؟؟ ؟؟ ؟؟ ؟؟
[ترجمه گوگل]آیا برش پلاستیکی کمرنگ خط نازک نیست تا جلوه اثر جلسه را کاهش دهد؟
14. So the triangle distribution dimple jacket is feasible in structure.
[ترجمه ترگمان]بنابراین ضریب توزیع مثلثی در ساختار امکان پذیر است
[ترجمه گوگل]بنابراین توزیع زاویه مثلث در ساختار امکان پذیر است