کلمه جو
صفحه اصلی

endomorphism


معنی : تشکیل از روپوست، رویش از روپوست، درون دگرگونی
معانی دیگر : (سنگ شناسی) درون سازگی، تشکیل اندام های داخلی از روپوست

انگلیسی به فارسی

تشکیل (اندام‌های داخلی) از روپوست، رویش از روپوست، درون دگرگونی


اندومورفیسم، تشکیل از روپوست، رویش از روپوست، درون دگرگونی


انگلیسی به انگلیسی

• change which occurs within an endomorph (petrology)

دیکشنری تخصصی

[زمین شناسی] آندومورفیسم ،درون دگرگونی
[ریاضیات] درونریختی

مترادف و متضاد

تشکیل از روپوست (اسم)
endomorphism, endomorphy

رویش از روپوست (اسم)
endomorphism, endomorphy

درون دگرگونی (اسم)
endomorphism, endomorphy

پیشنهاد کاربران

endomorphism ( ریاضی )
واژه مصوب: درون‏ریختی
تعریف: یک همریختی از یک ساختار ریاضی به خود آن ساختار


کلمات دیگر: