کلمه جو
صفحه اصلی

goldsmith


معنی : زرگر، طلا ساز
معانی دیگر : اولیور گلداسمیت (نویسنده ی انگلیسی)

انگلیسی به فارسی

زرگر، طلا ساز


انگلیسی به انگلیسی

• one who specializes in creating jewelry and other items out of gold
a goldsmith is a person whose job is making jewellery and other objects using gold.

اسم ( noun )
• : تعریف: one who makes or sells objects of gold.

دیکشنری تخصصی

[زمین شناسی] زرگر، طلاساز

مترادف و متضاد

زرگر (اسم)
goldsmith, smith, jeweller, jeweler

طلا ساز (اسم)
goldsmith

جملات نمونه

1.
زرگر،طلا کار

2. Goldsmith has repaired the roof to ensure the house is wind-proof.
[ترجمه ترگمان]گولدسمیث سقف را تعمیر کرده است تا اطمینان حاصل کند که خانه ضد باد است
[ترجمه گوگل]Goldsmith سقف را تعمیر کرده تا اطمینان حاصل شود که خانه ضد باد است

3. Indianapolis mayor Stephen Goldsmith found that government must focus on fewer things and do them better.
[ترجمه ترگمان]شهردار ایندیاناپولیس، استفن Goldsmith دریافت که دولت باید بر روی چیزهای کم تر تمرکز کند و آن ها را بهتر انجام دهد
[ترجمه گوگل]شهردار ایندیاناپولیس استیفن گلدسمیت متوجه شد که دولت باید روی موارد کمتر تمرکز کند و آنها را بهتر کند

4. A goldsmith has his mark, leaves his insignia on a plate.
[ترجمه ترگمان]یک نقره اثر خود را دارد، و نشانه های خود را بر روی یک بشقاب می گذارد
[ترجمه گوگل]یک طلسم دار علامت خود را دارد، نشانهای خود را بر روی یک صفحه قرار می دهد

5. Allied-Lyons was also said to be on the Goldsmith hit list.
[ترجمه ترگمان]همچنین گفته می شد که متفقین - لیون در فهرست هدف گلد اسمیت قرار دارند
[ترجمه گوگل]متفقین-لیون نیز گفته شده است که در فهرست ضربه Goldsmith

6. Essentially, Goldsmith had invented the basic formula for Three's Company.
[ترجمه ترگمان]گلد اسمیت اساسا فرمول اصلی برای شرکت سه را اختراع کرده بود
[ترجمه گوگل]اساسا، Goldsmith فرمول اصلی برای شرکت سه را اختراع کرد

7. Does this mean there aren't any, or was Goldsmith merely worried about upsetting old friends?
[ترجمه ترگمان]این به این معنا است که هیچ یک یا گلد اسمیت فقط نگران دوستان قدیمی upsetting؟
[ترجمه گوگل]آیا این بدان معناست که هیچ کدام از اینها وجود ندارد، یا گلدسمیت صرفا در مورد ناراحتی دوستان قدیم نگران بود؟

8. To relate Leapor to Goldsmith on the issue of enclosure, especially in light of Sambrook's extensive claims, requires caution.
[ترجمه ترگمان]برای ارتباط دادن Leapor به گولدسمیث در مساله محوطه محصور، به خصوص در پرتو ادعاهای گسترده Sambrook، نیاز به احتیاط دارد
[ترجمه گوگل]برای ارتباط Lepor به Goldsmith در مورد محوطه، به ویژه در برابر ادعاهای گسترده Sambrook، احتیاط لازم است

9. Goldsmith, for example, paroled in 198 was arrested on the firearms charge in 1992 and convicted in 199
[ترجمه ترگمان]برای مثال، گولدسمیث در ۱۹۸ مورد اتهام سلاح های گرم در سال ۱۹۹۲ و در ۱۹۹ مورد مجرم شناخته شد
[ترجمه گوگل]برای مثال Goldsmith در سال 198 در سال 1992 دستگیر شد و در سال 1992 دستگیر شد و در سال 199 محکوم شد

10. Goldsmith has very strong feelings about protecting the environment.
[ترجمه ترگمان]گولدسمیث احساسات بسیار قوی در مورد حفاظت از محیط زیست دارد
[ترجمه گوگل]Goldsmith احساسات بسیار قوی در مورد حفاظت از محیط زیست دارد

11. Edited by Jerry Mander and Edward Goldsmith.
[ترجمه ترگمان]ویرایش شده توسط جری Mander و ادوارد گلداسمیت
[ترجمه گوگل]ویرایش توسط جری ماندر و ادوارد گلدسمیت

12. Most likely Goldsmith sketched his certain young fellow from life.
[ترجمه ترگمان]به احتمال زیاد گلد اسمیت این جوان را از زندگی ترسیم کرده بود
[ترجمه گوگل]به احتمال زیاد گلسمیث شخص خاصی از زندگی اش را نقاشی کرد

13. Ninety days later, true to his word, the goldsmith brought the crown.
[ترجمه ترگمان]روزی نود روز بعد سکه طلا آورد
[ترجمه گوگل]90 دقیقه بعد، درست به حرفش، طلسم دار تاج را آورد

14. This is Irving's appraisal of Oliver Goldsmith.
[ترجمه ترگمان]این ارزیابی Irving از الیور گلد اسمیت است
[ترجمه گوگل]این ارزیابی ایروینگ از الیور گلدسمیت است

15. Goldsmith, an administrator at a community college in Coalinga, Calif., said she typically hosts an "over-the-top meal" for friends and family.
[ترجمه ترگمان]Goldsmith، یک مدیر در یک کالج اجتماعی در Coalinga، کالیفرنیا او معمولا میزبان یک \"غذای بالای\" برای دوستان و خانواده هاست
[ترجمه گوگل]Goldsmith، مدیر یک کالج اجتماعی در Coalinga، کالیفرنیا، گفت که او معمولا 'غذای بیش از حد' را برای دوستان و خانواده میزبانی می کند

پیشنهاد کاربران

زر سالار

طلا سالار


کلمات دیگر: