کلمه جو
صفحه اصلی

episiotomy


(جراحی - بریدن ((پرینیوم)) به ویژه هنگام زایمان) میاندوراه بری، برش فرج، فرج بری

انگلیسی به فارسی

(جراحی - بریدن (پرینیوم) به‌ویژه هنگام زایمان) میان‌دو‌ راه بری، برش فرج، فرجبری


اپیزیوتومی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
حالات: episiotomies
• : تعریف: an incision of the vulva often made to facilitate childbirth.

• surgical incision made into the vaginal tissues during childbirth (medicine)

دیکشنری تخصصی

[زمین شناسی] برش جراحی در ناحیه پرینه یا میاندوراه (ناحیه عضلانی بین مهبل و مقعد) است و قبل از انجام برش بیحسی موضعی داده می شود.این برش جراحی کوچک در صورتی که نوزاد تحت استرس باشد و نیاز به تولد سریع داشته باشد انجام می شود. اگر ماما تشخیص دهد که نیاز به گشاد کردن واژن به وسیله برش وجود دارد، این کار را انجام می دهد. در غیر این صورت احتمال پارگی شدید واژن وجود خواهد داشت. برخی از متخصصین معتقدند که برش اپیزیوتومی بهتر از پارگی اتفاقی واژن ترمیم می شود. در عین حال این روش در بیشتر زنان باعث مشکلاتی چون درد، بی اختیاری ادرار و مدفوع و بهبودی دیر هنگام شده است. بنابراین اپیزیوتومی فقط باید برای مادرانی که از آن نفع می برند استفاده شود. پارگی های خود به خود درد کمتری داشته و حداقل در روزهای بعد از زایمان درد ندارند در حالی که پارگی اپیزیوتومی دردناک است. بررسی ها نشان داده است زنانی که برش اپیزیوتومی برای آنها داده می شود، زنانی که پارگی خودبخودی پیدا می کنند، و همچنین زنانی که هیچ آسیبی نمی بینند، همگی می توانند با انجام ورزشهای لازم 3 ماه بعداز زایمان از قدرت مناسب عضلات کف لگن برخوردار شوند.

جملات نمونه

1. An episiotomy can be disabling for several weeks after delivery.
[ترجمه ترگمان]یک episiotomy می تواند چندین هفته پس از تحویل به حالت تعلیق درآید
[ترجمه گوگل]Episiotomy می تواند برای چند هفته پس از زایمان غیر فعال شود

2. Together with the pain of an episiotomy, these feelings left her almost incapacitated.
[ترجمه ترگمان]با وجود درد یک episiotomy، این احساسات تقریبا از پا در آمده بود
[ترجمه گوگل]همراه با درد اپیزیوتومی، این احساسات تقریبا ناتوان کننده او را ترک کردند

3. As an alternative to episiotomy, the delivery of the head can be carefully controlled.
[ترجمه ترگمان]به عنوان جایگزینی برای episiotomy، تحویل سر می تواند به دقت کنترل شود
[ترجمه گوگل]به عنوان جایگزینی برای اپیزیوتومی، تحویل سر با دقت کنترل می شود

4. If the shoulder remains impacted an ample episiotomy should be cut and the posterior arm delivered.
[ترجمه ترگمان]اگر شانه باقی مانده بر یک episiotomy بزرگ تاثیر گذارد باید برش داده شود و بازوی خلفی تحویل داده شود
[ترجمه گوگل]اگر شانه باقی می ماند، اپیزیوتومی عظیم باید قطع شود و بازو خلفی تحویل شود

5. Conclusion: The metronidazole to episiotomy wound at postpartum to prevent infection is safe and effective.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: آسیب پس از خونریزی در پس از زایمان برای جلوگیری از عفونت ایمن و موثر است
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: مترونیدازول به اپی زیوتومی در زایمان پس از زایمان برای جلوگیری از عفونت امن و موثر است

6. Objective:To investigate the effectiveness of the improved episiotomy anesthesia in the eutocia puerpera.
[ترجمه ترگمان]هدف: تحقیق در مورد اثربخشی the بی هوشی improved در the eutocia
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی اثربخشی بیهوشی اپیزیوتومی بهبودی در مبتلایان به ائوتوسیا پوپرپرا

7. Author successfully treated 486 cases of lateral episiotomy with catgut encatarrhaphy.
[ترجمه ترگمان](Author)با موفقیت از نمونه های episiotomy جانبی با catgut encatarrhaphy (catgut encatarrhaphy)استفاده کرد
[ترجمه گوگل]نویسنده با موفقیت 486 مورد اپریزیوتومی جانبی با عفونت ادراری کلگوت را درمان کرد

8. The authors compared the modified lateral episiotomy and perineorrhaphy with the control group.
[ترجمه ترگمان]نویسندگان، episiotomy جانبی اصلاح شده و perineorrhaphy را با گروه کنترل مقایسه کردند
[ترجمه گوگل]نویسندگان مقایسه اپی زیوتومی لترال و پریئین ورافی را با گروه شاهد مقایسه کردند

9. Abstract: Objective : To study the effection of using metronidazole to wound to prevent episiotomy infect.
[ترجمه ترگمان]چکیده: هدف مطالعه the استفاده از metronidazole به منظور جلوگیری از آلوده کردن episiotomy
[ترجمه گوگل]چکیده: هدف: مطالعه اثر استفاده از مترونیدازول به زخم جهت جلوگیری از آلوده شدن اپی زیوتومی

10. Objective:To observe the morphology of perineal body, provide some consults for practicing episiotomy or perineorrhaphy.
[ترجمه ترگمان]هدف: مشاهده مورفولوژی بدن perineal، ارایه برخی از consults برای تمرین episiotomy و یا perineorrhaphy
[ترجمه گوگل]هدف: برای مشاهده مورفولوژی بدن پریال، ارائه مشاوره ای برای تمرین اپی زیوتومی یا پرینورفائی انجام شود

11. Objective: The study explored the clinical value of lateral episiotomy modified perineorrhaphy.
[ترجمه ترگمان]هدف: مطالعه ارزش بالینی of جانبی را بررسی کرد
[ترجمه گوگل]هدف: در این مطالعه ارزش بالینی پروینورفائی اصلاح شده اپی زیوتومی جانبی جانبی مورد بررسی قرار گرفت

12. Results Amikacin solution may reduce inflammation of incision of lateral episiotomy.
[ترجمه ترگمان]نتایج محلول نتایج ممکن است منجر به کاهش تورم برش جانبی جانبی شود
[ترجمه گوگل]نتایج: محلول آمیکازین ممکن است التهاب برش اپیزیوتومی جانبی را کاهش دهد

13. Objective: To discuss over clinical effect of iodophor hydropathic compress on lateral episiotomy wound.
[ترجمه ترگمان]هدف: برای بحث در مورد اثر بالینی of hydropathic بر روی زخم episiotomy جانبی
[ترجمه گوگل]هدف: بحث در مورد اثر بالینی فشرده سازی هیدروپاتیک یودوپور در زخم اپیزیوتومی جانبی

14. Objective : To study the effection of using metronidazole to wound to prevent episiotomy infect.
[ترجمه ترگمان]هدف: برای مطالعه the استفاده از metronidazole به منظور جلوگیری از آلوده کردن episiotomy
[ترجمه گوگل]هدف: مطالعه اثر استفاده مترونیدازول بر روی زخم برای جلوگیری از آلزایمر اپیزیوتومی


کلمات دیگر: