بیحالتی، بینوری چشم، زجاجیت، زلالی
glassiness
بیحالتی، بینوری چشم، زجاجیت، زلالی
انگلیسی به فارسی
شیشه ای
انگلیسی به انگلیسی
• state of being like glass; lack of expression, dullness
دیکشنری تخصصی
[زمین شناسی] شیشگی محتوی زیاد شیشه در یک سنگ آذرین را شیشگی گویند
پیشنهاد کاربران
بیحالی
کلمات دیگر: