فیبروبلاستی
fibroblastic
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• of or pertaining to a fibroblast, of or pertaining to a cell which participates in the production of connective tissue fibers (cytology)
دیکشنری تخصصی
[زمین شناسی] تعلق داشتن به بافت هوموبلاستیک که در سنگ دگرگونی که حاصل رشد در حین تبلور مجدد کانی ها به حالت رشته ای می باشد. مقایسه شود با: نموبلاستیک.
پیشنهاد کاربران
fibroblastic ( علوم پایۀ پزشکی )
واژه مصوب: تارتَنده ای
تعریف: مربوط به تارتَنده
واژه مصوب: تارتَنده ای
تعریف: مربوط به تارتَنده
کلمات دیگر: