کلمه جو
صفحه اصلی

firebrand


معنی : نیمسوز، اتش پاره، ادم فتنه انگیز
معانی دیگر : چوب آتش گرفته، ترکه ی مشتعل (که با آن آتش می افروزند)، اخگر، نیمسوز، اتش پاره، مج، ادم فتنه انگیز

انگلیسی به فارسی

نیم‌سوز، آتش‌پاره، آدم فتنه‌انگیز


firebrand، نیمسوز، ادم فتنه انگیز، اتش پاره


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: a piece of burning wood.
مشابه: brand

(2) تعریف: someone who passionately incites others to conflict or action, esp. illegal political action.
مشابه: agitator

- He was on the government's blacklist as a firebrand and possible revolutionary.
[ترجمه ترگمان] او در لیست سیاه دولت به عنوان یک فتنه انگیز و یک انقلابی احتمالی قرار داشت
[ترجمه گوگل] او در فهرست سیاه لیست دولت به عنوان یک علامت تجاری و انقلابی ممکن بود

(3) تعریف: an extremely intense and energetic person.

• burning stick; instigator, trouble maker; energetic and lively person (slang)
you describe someone as a firebrand when they are very active in politics and try to make other people take strong action.
burning stick; instigator, trouble maker; energetic and lively person (slang)

مترادف و متضاد

نیمسوز (اسم)
brand, firebrand

اتش پاره (اسم)
brand, firebrand

ادم فتنه انگیز (اسم)
firebrand

agitator


Synonyms: demonstrator, guerrilla, instigator, malcontent, protester, rabble-rouser, rebel, revolutionist, troublemaker


جملات نمونه

1. Iritnefert was a firebrand, but she hadn't done anything.
[ترجمه ترگمان]Iritnefert نوعی آتش بود، اما او هیچ کاری نکرده بود
[ترجمه گوگل]اریتینفرت یک فندق بود، اما او هیچ کاری نکرد

2. The malai lieutenant, a firebrand six months out of officer training school, shouted angrily at him.
[ترجمه ترگمان]ستوان بازنشسته ای که شش ماه قبل از مدرسه نظام بود، با عصبانیت به او فریاد کشید:
[ترجمه گوگل]سرپرست مالایا، شش ماه از مدارس آموزش افسر، به صورت خشمگینانه به او خندید

3. The bridge from student firebrand to policy wonk was a new career as a management consultant.
[ترجمه ترگمان]پل from از دانش آموزان برای سیاست wonk یک شغل جدید به عنوان مشاور مدیریت بود
[ترجمه گوگل]پل از دانشآموزان دانشآموختگان به شاگردان سیاسی، یک حرفه جدید به عنوان یک مشاور مدیریت بود

4. Among these was a tall firebrand of a patriot in his middle twenties.
[ترجمه ترگمان]در میان این افراد، یک جرقه بلند از یک میهن پرست در میان بیست و دو سالگی خود دیده می شد
[ترجمه گوگل]در میان این ها، یک علامت قد بلند از یک وطن در 20 ساله وسط او بود

5. Ronald Reagan was deplored as a firebrand who might bring on a nuclear war.
[ترجمه ترگمان]رونالد ریگان به عنوان یک فرد فتنه انگیز اظهار تاسف کرد که ممکن است یک جنگ هسته ای را به همراه داشته باشد
[ترجمه گوگل]رونالد ریگان به عنوان یک فریبنده که ممکن است جنگ هسته ای را به خطر بیاندازد، از بین رفت

6. He had a reputation of an ambitious firebrand.
[ترجمه ترگمان]او به منزله یک firebrand جاه طلب بود
[ترجمه گوگل]او شهرت یک عالم بلند پروازانه داشت

7. We kindled a firebrand in the cave.
[ترجمه ترگمان]آتشی در غار افروخته کردیم
[ترجمه گوگل]ما یک آتشفشان را در غار آتش زدیم

8. The young firebrand does appear to be doing a bit to restrain his more out - of - control followers.
[ترجمه ترگمان]* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد جوان کوربند کمی به دنبال محدود کردن پیروانش بیشتر از کنترل است

9. The young firebrand does appear to be a bit to restrain his more out - of - control followers.
[ترجمه ترگمان]* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد که جوانان فریبنده اندیشی بیشتری داشته باشند تا پیروان خود را بیشتر از کنترل کنترل کنند

10. Glenys, however, was not at home when the ginger firebrand and the Beatles' confidant arrived.
[ترجمه ترگمان]با این حال، Glenys در خانه نبود که فرد معروف ginger و the Beatles رسیدند
[ترجمه گوگل]Glenys، با این حال، هنگامی که گوشت زنجبیل و متقاضی بیتلز وارد شد، در خانه نبود

11. Here he meets Farrakhan face to face and finds humanity lurking under the firebrand image, along with intelligence and charm.
[ترجمه ترگمان]در اینجا او با Farrakhan روبرو می شود تا با او روبرو شود و انسانیت را در زیر تصویر فتنه انگیز، همراه با هوش و افسون پیدا کند
[ترجمه گوگل]در اینجا او با چهره به چهره فرخاهان ملاقات می کند و بشریت را در زیر تصویر فرسنگ همراه با هوش و جذابیت می بیند

12. Nowadays, however, a burning bicycle tyre was used instead of a twig firebrand.
[ترجمه ترگمان]امروزه استفاده از لاستیک در حال سوختن به جای سوزاندن چوب به کار می رود
[ترجمه گوگل]امروزه، با این حال، یک تایر دوچرخه سوزاننده به جای یک فندک شاخک استفاده شد

13. Sally, 4 was left more than £3 million when her firebrand husband died eight years ago.
[ترجمه ترگمان]سالی ۴ سال پیش، زمانی که شوهر her هشت سال پیش درگذشت، بیش از ۳ میلیون پوند باقی ماند
[ترجمه گوگل]زمانی که سالی، هشت سال پیش، شوهرش درگذشت، بیش از 3 میلیون پوند بود

پیشنهاد کاربران

آتش کم

فتنه انگیز

شورشی


کلمات دیگر: