1. he is a glutton
او شکمو است.
2. he is a glutton for punishment
هر چه تنبیهش بکنی کم اش است.
3. he is a glutton for work
در کار کردن حریص است.
4. She's a glutton for work . She stays late every evening.
[ترجمه ترگمان]برای کار پرخوری است هر شب دیر می مونه
[ترجمه گوگل]او یک شلوغی برای کار است هر شب ظهر میماند
5. You've eaten the whole pie, you glutton!
[ترجمه ترگمان]تو تمام کره را خوردی، تو خیلی تنبل هستی!
[ترجمه گوگل]شما تمام پای را خورده اید
6. Sophie is a glutton for books.
[ترجمه ترگمان]سوفی برای کتاب ها تشنه است
[ترجمه گوگل]سوفی یک پرستش برای کتاب است
7. He's a real glutton for punishment, taking on all that extra work without getting paid for it.
[ترجمه ترگمان]برای تنبیه آماده است و این همه کار اضافی را بدون پرداخت پول می گیرد
[ترجمه گوگل]او یک جادوگر واقعی برای مجازات است و تمام کار اضافی را بدون پرداخت هزینه آن انجام می دهد
8. He was a glutton for hard work.
[ترجمه فاطمه] آدم حریصی هست برای سخت کار کردن
[ترجمه ترگمان]برای کار سخت glutton بود
[ترجمه گوگل]او کار سختی بود
9. The transformation from faithful guard-dog to quivering glutton was almost instantaneous.
[ترجمه ترگمان]تغییر شکل از سگ وفادار به شدت ناگهانی بود
[ترجمه گوگل]تحول از گارد محافظ وفادار به لرزیدن شکمبه تقریبا لحظه ای بود
10. Talk about a glutton for punishment.
[ترجمه ترگمان] عاشق تنبیه شدن برای تنبیه شدنه
[ترجمه گوگل]در مورد یک شکنجه برای مجازات صحبت کنید
11. Steve Jobs is obviously a glutton for punishment.
[ترجمه ترگمان]استیو جابز بسیار شکم پرست است
[ترجمه گوگل]استیو جابز، بدیهی است که یک مجازات است
12. A glutton for punishment that man.
[ترجمه ترگمان]عجب تنبیهی برای تنبیه این مرد است
[ترجمه گوگل]یک لقمه برای مجازات این مرد
13. Glen Grimm grinned grimly at the green, gloomy glutton.
[ترجمه ترگمان]گلن گریم ویگ با ترشرویی به the سبز و عبوس لبخندی زد و گفت:
[ترجمه گوگل]گلن گریمم به طرز وحشتناکی در ناراحتی سبز، غم انگیز خندید
14. A greedy person, a glutton w ho looks the part, big belly and all.
[ترجمه ترگمان]آدم حریص و آزمند آن قسمت شکم بزرگ، شکم بزرگ و همه چیز را نگاه می کند
[ترجمه گوگل]یک شخص پر خشن، یک شلغم شکن، بخش، شکم بزرگ و همه چیز را به نمایش می گذارد
15. Indeed, this child is a glutton.
[ترجمه ترگمان]در واقع، این بچه آدم شکم پرست است
[ترجمه گوگل]در واقع، این کودک یک ناراحتی است