کلمه جو
صفحه اصلی

catechism


معنی : تعلیم و دستور مذهبی، پرسش نامه مذهبی، کتاب سوال و جواب دینی
معانی دیگر : کتاب پرسش و پاسخ در باره ی اصول مذهب مسیحی، کتاب آموزش دینی (به ویژه به صورت پرسش و پاسخ)، (کتابی که اصول علم یا موضوعی را بیان کند) کتاب راهنما، کتاب شالوده، پایه کتاب، پرسش پی در پی، یک سلسله پرسش های رسمی

انگلیسی به فارسی

پرسش‌نامه مذهبی، کتاب سؤال و جواب دینی، تعلیم و دستور مذهبی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
مشتقات: catechismal (adj.)
(1) تعریف: a summary of the principles of a religion, esp. Christianity, in the form of questions and answers.

- To be confirmed in the faith and receive Holy Communion, each young person needed to master his catechism.
[ترجمه ترگمان] برای این که به دین ایمان بیاورند و نان مقدس بگیرند، هر جوان لازم بود که اصول دین را تدریس کند
[ترجمه گوگل] برای اینکه در ایمان تایید شود و کلیسای مقدس را دریافت کند، هر جوان نیاز به تسلط بر خدای خویش را دارد

(2) تعریف: a series of questions and answers used as an examination or for giving basic instruction in a subject.

• book containing the main principles of christianity
a catechism is a series of questions and answers about the religious beliefs of a particular church which people learn before they become members.

مترادف و متضاد

تعلیم و دستور مذهبی (اسم)
catechism

پرسش نامه مذهبی (اسم)
catechism

کتاب سوال و جواب دینی (اسم)
catechism

جملات نمونه

1. We were taught to recite the catechism.
[ترجمه ترگمان]خواندن اصول دین را یاد گرفتیم
[ترجمه گوگل]به ما آموختیم که خدایی را بخوانیم

2. I had recently begun catechism classes in preparation for my first communion.
[ترجمه ترگمان]من تازه شروع کرده بودم که اصول دین را برای اولین مراسم عشا ربانی شروع کنم
[ترجمه گوگل]من اخیرا کلاسهای کاتخیمان را در آماده سازی برای اولویت اول من شروع کردم

3. Some traditional catechism to charm out the identity of a lover?
[ترجمه ترگمان]یکی از اصول دین سنتی، هویت یک عاشق را از بین می برد؟
[ترجمه گوگل]برخی از کاستی های سنتی برای جذابیت هویت یک عاشق؟

4. She knew her times tables and her Catechism.
[ترجمه ترگمان]دوران او و اصول دین را می شناخت
[ترجمه گوگل]او می دانست چهره های او و کتک زدن او

5. They are probably those with which your catechism class does not help.
[ترجمه ترگمان]احتمالا آن ها کسانی هستند که catechism شما به آن ها کمک نمی کند
[ترجمه گوگل]آنها احتمالا کسانی هستند که کلاس خود را به شما کمک نمی کند

6. Father Henry taught catechism to some classes and was, in effect, the priest in the convent chapel.
[ترجمه ترگمان]پدر هنری اصول دین را به چند کلاس درس می داد و در واقع کشیش در کلیسای صومعه بود
[ترجمه گوگل]پدر هنری تدریس در مورد بعضی از کلاسها را انجام داد و در واقع، کشیش در کلیسای کلیسا بود

7. Indeed, learning science is like learning a catechism.
[ترجمه ترگمان]در حقیقت، علم یادگیری مانند یادگیری اصول دین است
[ترجمه گوگل]در واقع، یادگیری علم مانند یادگیری زلزله است

8. Art thou a Christian child- ha?Dost know thy catechism?Or art thou one of those naughty elfs or fairies, whom we thought to have left behind us, with other relics of Papistry, in merry old England?
[ترجمه ترگمان]آیا تو یک بچه مسیحی هستی؟ catechism را می دانی؟ یا تو یکی از آن elfs شیطانی یا پری ها هستی که ما خیال می کردیم در پشت سر ما باقی مانده باشد، با بقایای دیگر of که در انگلستان قدیمی است؟
[ترجمه گوگل]آیا شما یک کودک مسیحی هستید یا دانشمند خود را می شناسید؟ آیا شما یکی از آن جن و شیطان های بی پروا یا جن، که ما فکر می کردیم که پشت سر ما با دیگر آثار پاپیستی، در انگلستان باشکوه، روبرو شویم؟

9. The catechism is used for religious instruction.
[ترجمه ترگمان]اصول دین برای آموزش مذهبی مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]کتک زدن برای آموزش مذهبی استفاده می شود

10. Dost know thy catechism?
[ترجمه ترگمان]catechism را می دانی؟
[ترجمه گوگل]آیا می دانید کجایی؟

11. The duty of a godmother is to make you learn your catechism.
[ترجمه ترگمان]وظیفه مادرخونده است که اصول دین و اصول دین را یاد بگیری
[ترجمه گوگل]وظیفه یک مادر کرمی این است که شما را به زادگاه خود یادآوری کنید

12. The law now explicitly states that the study of any such catechism or formulary is not prohibited.
[ترجمه ترگمان]این قانون اکنون به صراحت بیان می کند که مطالعه هر کدام از این اصول مذهبی یا فرمولی ممنوع است
[ترجمه گوگل]قانون اکنون صریحا بیان می کند که مطالعه هر نوع کتک زنی یا فرمول ممنوع است

13. For the next few years, Sister Teresa taught geography, history and catechism, and performed several other duties besides.
[ترجمه ترگمان]در چند سال بعد، خواهر ترزا جغرافیا، تاریخ و اصول مذهبی را تدریس کرد و به علاوه وظایف دیگری نیز انجام داد
[ترجمه گوگل]خواهر ترزا در چند سال آینده به جغرافیا، تاریخ و کتک زنی درس می زند و علاوه بر آن چندین وظیفه دیگر نیز انجام می دهد

14. As a very small girl, I was impressed by the story a nun told to our catechism class.
[ترجمه ترگمان]به عنوان یک دختر کوچک، از داستانی که یک راهبه به کلاس catechism ما گفته بود تحت تاثیر قرار گرفتم
[ترجمه گوگل]به عنوان یک دختر بسیار کوچک، من تحت تاثیر قرار داستان یک راهبه به کلاس کابوس ما گفت

پیشنهاد کاربران

کلیات یا مبانی یا اصول هر چیزی، مثلاً catechism of Fiqh: اصول فقه.
توضیح المسائل.


کلمات دیگر: