کلمه جو
صفحه اصلی

enhancement


معنی : افزایش، بالا بردن
معانی دیگر : افزایش، بالابردن

انگلیسی به فارسی

افزایش، بالابردن


تقویت، افزایش، بالا بردن


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: the act or result of heightening, improving, or increasing, as in quality, value, attractiveness, or reputation.

• intensification; improvement; increasing of the value of
the enhancement of something is the improvement of it in relation to its value, quality, or attractiveness.

دیکشنری تخصصی

[برق و الکترونیک] افزایش، ارتقا

مترادف و متضاد

افزایش (اسم)
amplification, augmentation, increase, addition, gain, intensification, accession, increment, growth, addendum, accretion, summation, enhancement, adjunction, auxesis, multiplication, scale-up

بالا بردن (اسم)
enhancement

augmentation


Synonyms: intensification, enrichment, improvement, increase


جملات نمونه

1. He was concerned with the enhancement of the human condition.
[ترجمه ترگمان]او نگران افزایش شرایط انسانی بود
[ترجمه گوگل]او با افزایش شرایط انسان مواجه بود

2. The most popular purposes for the grants are enhancement of the landscape and the creation of new wildlife habitats.
[ترجمه ترگمان]رایج ترین اهداف این کمک ها، افزایش چشم انداز و ایجاد زیستگاه های حیات وحش جدید است
[ترجمه گوگل]محبوب ترین اهداف برای کمک هزینه ها، افزایش چشم انداز و ایجاد زیستگاه های حیات وحش جدید است

3. According to the first view, inspiration is an enhancement of natural, rational discernment, not a suspension or abolition.
[ترجمه ترگمان]با توجه به دیدگاه اول، الهام از قدرت تشخیص صحیح، عقلانی، و نه تعلیق و یا لغو است
[ترجمه گوگل]با توجه به دیدگاه اول، الهام بخش افزایش تمایز طبیعی و منطقی، نه تعلیق یا لغو است

4. This rejection of a distant headquarters and enhancement of their own special identity occurred some seven years after the last amalgamation.
[ترجمه ترگمان]این رد دفاتر مرکزی و تقویت هویت خاص خودشان در حدود هفت سال پس از ادغام قبلی رخ داد
[ترجمه گوگل]این رد یک مرکز دوردست و افزایش هویت خاص خود، حدود هفت سال پس از آمدن اخیر رخ داده است

5. Such reductions might be marginal and therefore the enhancement tended to have less impact than when it was used for cross-school initiatives.
[ترجمه ترگمان]چنین کاهشی ممکن است حاشیه ای باشد و بنابراین افزایش تاثیر کمتری نسبت به زمانی دارد که برای طرح های مربوط به مدرسه استفاده می شود
[ترجمه گوگل]چنین کاهش هایی ممکن است حاشیه ای باشد و بنابراین افزایش آن تمایل کمتری نسبت به زمانی که برای ابتکارات بین مدرسه استفاده می شود

6. Enhancement techniques spread the range of pixel values so that they cover the full dynamic range of the image display system.
[ترجمه ترگمان]تکنیک های ارتقا دامنه مقادیر پیکسل را گسترش می دهند تا محدوده دینامیکی کامل سیستم نمایش تصویر را پوشش دهند
[ترجمه گوگل]تکنیک های ارتقاء طیف وسیعی از ارزش های پیکسل را به طوری که آنها طیف گسترده ای از سیستم نمایش تصویر را پوشش می دهد

7. The Automatic Contrast Enhancement feature lifts flat, under-exposed pictures, boosting mid-tones without sacrificing shadows or highlights.
[ترجمه ترگمان]ویژگی ارتقا اتوماتیک Contrast، بدون از دست دادن سایه ها یا هایلایت ها، بدون قربانی کردن سایه ها یا هایلایت ها، صاف و under را بالا می برد
[ترجمه گوگل]ویژگی ارتقاء کنتراست خودکار، عکس های مسطح، زیر در معرض نمایش را افزایش می دهد، باعث افزایش وضوح می شود بدون اینکه سایه ها یا برجستگی ها را قربانی کند

8. An alternative explanation for the general enhancement of performance is simply that the subject populations differ between the studies.
[ترجمه ترگمان]یک توضیح جایگزین برای افزایش کلی عملکرد این است که جمعیت سوژه بین مطالعات تفاوت دارد
[ترجمه گوگل]یک توضیح جایگزین برای افزایش کلی عملکرد به سادگی این است که جمعیت موضوع در بین مطالعات متفاوت است

9. The most significant enhancement is the inclusion of Wysiwyg add-in which does allow reports from the spreadsheet to be rather more stylish.
[ترجمه ترگمان]مهم ترین افزایش، گنجاندن of است که در آن به گزارش ها از صفحه گسترده اجازه می دهد تا نسبتا شیک باشند
[ترجمه گوگل]مهمترین پیشرفت شامل افزودن Wysiwyg است که اجازه می دهد که گزارش ها از صفحه گسترده به جای شیک تر باشد

10. This enhancement of the greenhouse effect leads to increasing Earth-surface temperatures and global climate change.
[ترجمه ترگمان]این افزایش اثر گلخانه ای منجر به افزایش دمای سطح زمین و تغییر آب و هوای کره زمین می شود
[ترجمه گوگل]این افزایش اثر گلخانه ای منجر به افزایش درجه حرارت زمین سطح زمین و تغییرات اقلیمی جهانی می شود

11. Happy Chip: The 810 enhancement and back-up is a circuit board which plugs into the standard disc drive for Atari computers.
[ترجمه ترگمان]چیپ های شاد: ۸۱۰ افزایش و بازگشت به بالا یک تخته مدار است که به دیسک استاندارد برای آتاری رایانه وصل می شود
[ترجمه گوگل]تراشه مبارک: 810 بهبود و پشتیبان یک تخته مدار است که به درایو دیسک استاندارد برای رایانه Atari وصل می شود

12. In three-phase scanning, no enhancement was seen in areas of liquefy and necrosis in vomica.
[ترجمه زهره] . In three - phase scanning, no enhancement was seen in areas of liquefy and necrosis in vomica.
[ترجمه ترگمان]در اسکن سه بعدی، هیچ افزایشی در مناطق of و نکروز تومور مشاهده نشد
[ترجمه گوگل]در اسکن سه فاز، در مناطق مایع سازی و نکروز در وومیکا هیچ پیشرفتی مشاهده نشد

13. In a steam power plant, after enhancement of process control and administration, medium-loss at boiler unit is obviously reduced; scar-removing ratio is reduced from
[ترجمه ترگمان]در یک نیروگاه بخار پس از افزایش کنترل فرآیند و مدیریت، کاهش متوسط در واحد دیگ بخار به وضوح کاهش می یابد؛ نسبت حذف جای زخم از بین می رود
[ترجمه گوگل]در یک نیروگاه بخار، پس از افزایش کنترل و کنترل فرآیند، متوسط ​​افت در واحد بویلر به وضوح کاهش می یابد؛ نسبت حذف اسکار از بین می رود

14. The result suggests that the post-tetanic enhancement process might be associated with the preganglionic acetylcholine content available for the stimulus-induced release.
[ترجمه ترگمان]نتایج حاکی از آن است که فرآیند بهبود پس از tetanic ممکن است با محتوای استیل کولین acetylcholine در دسترس برای انتشار تحریک شده، مرتبط باشد
[ترجمه گوگل]نتیجه نشان می دهد که فرایند افزایش پس از تتانیک ممکن است با محتوای استیل کولین preganglionic موجود برای انتشار ناشی از محرک همراه باشد

پیشنهاد کاربران

تقویت کننده

به هنگام ساز:توسعه نرم افزاری و سخت افزاری

افزایش اضافه

در پزشکی به معنای بقای طولانی مدت سلول های توموری است

انهانسمان
افراختگی
افروختگی

ترقی - پیشرفت - بهبود


تقویت
تشدید

بازدهی

1. He was concerned with the enhancement of the human condition.
او نگران بهبود شرایط انسانی بود.
2. The enhancement of online learning through interaction comes in both synchronous and asynchronous exchanges.
افزایش یادگیری آنلاین از طریق تعامل در هر دو مبادله همزمان و غیر همزمان است.
3. The fact that Skinner's verbal diatribes are accompanied by minimum technological enhancement only add to their power.
این واقعیت که گفتگوی کلامی اسکینر با حداقل پیشرفت تکنولوژیکی همراه است ، فقط به قدرت آنها می افزاید.
4. This study was more qualitative in nature, determining the amount of exercise required for joint enhancement.
این مطالعه ماهیت کیفی تری داشته و میزان ورزش مورد نیاز برای تقویت مفصل را تعیین می کند.

Enhancement= بهبود، تقویت، پیشرفت، افزایش


بزرگ کردن
بزرگ نمایی
ارج نهادن
بالا بردن ارزش

enhancement technologies
تکنولوژی های توان افزا


کلمات دیگر: