کلمه جو
صفحه اصلی

enlace


معنی : دور گرفتن، گرفتار کردن، حلقه زدن دور چیزی
معانی دیگر : (با نوار یا یراق یا نوار توری) دوردوزی کردن، حاشیه دوزی کردن، درهم پیچیدن، (درهم) گیرانداختن

انگلیسی به فارسی

دورگرفتن، حلقه‌زدن دور چیزی، گرفتارکردن


متقاعد کردن


انگلیسی به انگلیسی

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: enlaces, enlacing, enlaced
مشتقات: enlacement (n.)
(1) تعریف: to encircle, bind, or wind about with or as if with a cord or lace.

- Seaweed enlaced the divers.
[ترجمه ترگمان] Seaweed غواصان را به قتل می رساند
[ترجمه گوگل] جلبک دریایی غواصان را روشن کرد

(2) تعریف: to interweave, plait, or entwine.

• encircle or bind with cord

مترادف و متضاد

دور گرفتن (فعل)
embed, circle, encircle, imbed, encompass, girth, enlace, insphere

گرفتار کردن (فعل)
confuse, incriminate, draw, implicate, hook, involve, enlace, enmesh, entangle, embrangle, tangle, muddle, immesh, enwrap

حلقه زدن دور چیزی (فعل)
enlace

جملات نمونه

1. Vines enlaced the tree.
[ترجمه ترگمان]تاک درخت را باز کرد
[ترجمه گوگل]انگور درخت را روشن کرد

2. Automatic enlacing machines are mainly used to enlace articles and are one of the inseparable automatic machines in packaging industry.
[ترجمه ترگمان]ماشین های خودکار اتوماتیک عمدتا برای enlace مواد مورد استفاده قرار می گیرند و یکی از ماشین های خودکار جدایی ناپذیر در صنعت بسته بندی هستند
[ترجمه گوگل]ماشین آلات اتوماتیک نصب و راه اندازی عمدتا مورد استفاده قرار می گیرند تا مقالات را مورد تحسین قرار دهند و یکی از ماشین های اتوماتیک جدایی ناپذیر در صنعت بسته بندی باشند

3. It mainly produced and operated "Ding" brand auto enlace machine, paper and plastic packer, manual heat packer, sheet iron packer, hardware tool etc series products.
[ترجمه ترگمان]این دستگاه به طور عمده تولید و تحت عنوان \"دینگ\" ماشین خودکار خودرو، کاغذ و صنایع پلاستیک، صنایع دستی packer، ورق آهن sheet، ابزار سخت افزاری و غیره تولید می شود
[ترجمه گوگل]این عمدتا به تولید و بهره برداری از نام تجاری DING خودکار اتمام ماشین، کاغذ و بسته بندی پلاستیکی، بسته بندی دستی حرارتی، ورق آهن بسته بندی، ابزار سخت افزار و غیره محصولات سری

4. The most common cable aerodynamic measures is enlace spiral and press pits on the surface.
[ترجمه ترگمان]رایج ترین روش های آیرودینامیک کابل پیچ حلزونی و حفره های فشاری بر روی سطح هستند
[ترجمه گوگل]شایع ترین اقدامات آیرودینامیکی کراوات، مارپیچ محکم است و فشار روی سطح را فشار می دهد

5. The structure of the preformed armor rods is simple and a set of preformed rods become an empty pipe and enlace, hold and protect the conductor.
[ترجمه ترگمان]ساختار میله های زرهی preformed ساده است و مجموعه ای از میله های preformed به یک لوله توخالی و enlace تبدیل می شوند، انبار می شوند و از هادی محافظت می کنند
[ترجمه گوگل]ساختار میله های زره ​​پوش از قبل ساخته شده ساده است و مجموعه ای از میله های پیش ساخته تبدیل به یک لوله خالی و محکم کردن، حفظ و محافظت از هادی

6. In the urban space, light traces, like a game, the clusters of steel and concrete buildings. They enlace and clash each other to form a texture of illusion and reality.
[ترجمه ترگمان]در فضای شهری، رد نور، مانند بازی، خوشه های فولاد و بتن آن ها به یکدیگر برخورد می کنند و به یکدیگر برخورد می کنند تا بافت توهم و واقعیت را شکل دهند
[ترجمه گوگل]در فضای شهری، آثار نور، مانند یک بازی، خوشه های ساختمان های فولادی و بتنی است آنها به یکدیگر اعتماد می کنند تا بافت توهم و واقعیت را تشکیل دهند

7. Be the same with electrical source wire BNC wire link wire of cutter and enlace .
[ترجمه ترگمان]مشابه با سیم اتصال سیم های اتصال سیم با سیم اتصال میل لنگ و enlace باشید
[ترجمه گوگل]همانطور که با سیم منبع برق سیم BNC سیم برش و متقاطع است


کلمات دیگر: