کلمه جو
صفحه اصلی

enshroud


معنی : پوشیدن، در کفن پیچیدن، کفن کردن، کاملا پنهان کردن
معانی دیگر : (با کفن یا روکش) پوشاندن، پوشاندن

انگلیسی به فارسی

در کفن پیچیدن، کفن کردن، پوشیدن، پوشاندن


نفوذ، در کفن پیچیدن، کفن کردن، پوشیدن، کاملا پنهان کردن


انگلیسی به انگلیسی

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: enshrouds, enshrouding, enshrouded
• : تعریف: to cover or wrap; shroud.
مشابه: envelop, mantle

- Fog enshrouded the forest.
[ترجمه ترگمان] مه مه را پوشانده بود
[ترجمه گوگل] مه از جنگل خسته شد

• cover for protection, conceal
to enshroud something means to cover it completely so that it can no longer be seen; a literary word.

مترادف و متضاد

پوشیدن (فعل)
hide, cover, put on, overlay, don, wear, endue, enshroud, indue

در کفن پیچیدن (فعل)
enshroud

کفن کردن (فعل)
shroud, enshroud

کاملا پنهان کردن (فعل)
enshroud

cover


Synonyms: cloak, conceal, hide, mask, pall, shroud


جملات نمونه

1. The planet Venus is enshrouded in thick clouds.
[ترجمه ترگمان]سیاره ونوس در ابر انبوه قرار دارد
[ترجمه گوگل]سیاره زهره در ابرهای ضخیم پوشیده شده است

2. The island was enshrouded in mist.
[ترجمه ترگمان]این جزیره از مه مستور بود
[ترجمه گوگل]این جزیره در غبار غرق شد

3. Secrecy enshrouded the Party's central committee.
[ترجمه ترگمان]رازداری کمیته مرکزی حزب را ممنوع کرد
[ترجمه گوگل]محرمانه بودن کمیته مرکزی حزب است

4. His background is enshrouded in mystery.
[ترجمه ترگمان]پیشینه او در هاله ای از ابهام قرار دارد
[ترجمه گوگل]پس زمینه او در رمز و راز قرار دارد

5. A dense fog enshrouded the mountain peaks.
[ترجمه ترگمان]مه غلیظی قله های کوهستانی را می پوشاند
[ترجمه گوگل]یک حجاب متراکم، قله های کوه ها را پر کرده است

6. Fog enshroud the hills.
[ترجمه ترگمان]مه نیز تپه های اطراف را پوشانیده بود
[ترجمه گوگل]مه تپه ها را احاطه کرده است

7. A mysterious cloud seemed to enshroud the Son of God.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسید که یک ابر اسرارآمیز فرزند خدا را نیز بر هم خواهد بست
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد یک ابر مرموز پسر خدا را خلق کرد

8. It is these kinds of issues that enshroud Qiu Xiaofei, a young contemporary artist from a remote city in Northern China.
[ترجمه ترگمان]این گونه مسائل مربوط به enshroud Qiu،، هنرمند معاصر معاصر از یک شهر دوردست در شمال چین است
[ترجمه گوگل]این نوع موضوعاتی است که Qiu Xiaofei، یک هنرمند معاصر جوان از یک شهر دور افتاده در شمال چین، را در اختیار دارد

9. Over the centuries, the surrounding jungle grew to enshroud the site, and few knew of its existence.
[ترجمه ترگمان]در طول قرن ها، جنگل اطراف به enshroud محل رشد کرده بود و تعداد کمی از آن ها از وجود آن آگاه بودند
[ترجمه گوگل]در طول قرن ها، جنگل های اطراف آن رشد کردند و چندین نفر از وجود آن می دانستند

10. The lifeless color and shadow that enshroud Leon underscores his desolate environment, and helps us understand his desperation and need for love and human contact.
[ترجمه ترگمان]رنگ و سایه بی روح او بر محیط متروک او تاکید می کند و به ما کمک می کند ناامیدی و نیاز به عشق و ارتباط انسانی را درک کنیم
[ترجمه گوگل]رنگ بی نظیر و سایه ای که لئون اشرافی را برجسته می کند، محیط زیست ویرانگر خود را به تصویر می کشد و به ما کمک می کند که ناامیدی و نیاز خود را به عشق و تماس با انسانی درک کند

11. Seas of clouds enshroud the peaks of Mt. Wudang throughout the year.
[ترجمه ترگمان]Seas ابرها قله کوه را زیر و رو می کنند Wudang در طول سال
[ترجمه گوگل]دریاها ابرها قله Mt Wudang در طول سال

12. And enshroud me in its skin of smoke .
[ترجمه ترگمان]و در پوست خود نیز مرا نیز در آغوش گرفت
[ترجمه گوگل]و من را در پوست خود دود می کند

13. The commission's report has dispelled much of the uncertainty that has enshrouded the telephone industry since the Telecommunications Act was signed.
[ترجمه ترگمان]گزارش کمیسیون مقدار زیادی از عدم اطمینان را که صنعت تلفن را از زمان امضای قانون ارتباطات محدود کرده است باطل کرده است
[ترجمه گوگل]گزارش کمیسیون، بسیاری از عدم اطمینان را حل کرده است که صنایع تلفن را از زمان تأسیس قانون ارتباطات راه دور امضا کرده است

14. The greatly increased power which flows from the Act is enshrouded in a mist of complicated statutory provisions.
[ترجمه ترگمان]قدرت فزاینده ای که از قانون جاری می شود در هاله ای از مقررات قانونی پیچیده قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]قدرت زیادی که از قانون به وجود می آید، در حدی از مفاد قانونی پیچیده قرار دارد

15. Other space observatories can use transits to discover details about any atmosphere that might enshroud an exoplanet.
[ترجمه ترگمان]سایر مراکز فضایی می توانند از گذر زمان برای کشف جزئیات در مورد هر فضایی که ممکن است enshroud باشد، استفاده کنند
[ترجمه گوگل]دیگر رصدخانه های فضایی می توانند از گذرگاه ها برای کشف جزئیات در مورد هر فضایی که ممکن است یک فضای بیرونی داشته باشند استفاده کنند


کلمات دیگر: