کلمه جو
صفحه اصلی

fingernail


معنی : ناخن
معانی دیگر : ناخن دست (ناخن پا می شود: toenail)، ناخن

انگلیسی به فارسی

ناخن


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a hard, transparent piece that grows on the end of the top of the finger.
مشابه: nail

• nail at the end of a finger
your fingernails are the hard areas on the ends of your fingers.

مترادف و متضاد

ناخن (اسم)
claw, nail, fingernail, talon, unguis

جملات نمونه

1. Melanie gnawed a long, painted fingernail.
[ترجمه ترگمان]ملانی ناخن بلندی کشید و آن را گاز زد
[ترجمه گوگل]ملاانی یک ناخن بلند و رنگی پوشانده است

2. Fielding knelt and ticked a fingernail against the sedimented glass of the fishtank.
[ترجمه ترگمان]فیلدینگ در حالی که یکی از ناخن را روی شیشه sedimented تنگ ماهی خم می کرد، زانو زد
[ترجمه گوگل]فیلدینگ زانو زد و یک ناخن را در برابر شیشه ای است که از ماهی تانک رد شد

3. I have the fingernail clippers.
[ترجمه �ŵ�€] من ناخن گیر دارم
[ترجمه ترگمان]من ناخن ناخن دارم
[ترجمه گوگل]من قیچی نگین دار دارم

4. With the tip of her painted fingernail, the dancer salesgirl showed the miniature castanets the doll was holding.
[ترجمه ترگمان]با نوک ناخن her، رقصنده salesgirl عروسک miniature عروسک را نشان می داد
[ترجمه گوگل]با نوک نقاشی ناهار نقاشی شده، فروشندگان رقصنده نشان داد که کاستی های مینیاتوری عروسک برگزار می شود

5. Pink as a fingernail it was, and sprinkled with glittering chips.
[ترجمه ترگمان]صورتی مثل یک ناخن تمیز و پر از تراشه های درخشان بود
[ترجمه گوگل]پینک به عنوان ناخن این بود، و با تراشه های پر زرق و برق پاشیده شد

6. The snails will be marked with fingernail polish and moved above the high-water mark of the flood, Wegner said.
[ترجمه ترگمان]Wegner گفت که حلزون ها با ناخن علامت گذاری می شوند و از بالای سطح بالای سطح آب حرکت می کنند
[ترجمه گوگل]وگنر گفت، حلزون ها با لهستانی ناخن مشخص می شوند و در بالای سیل آب های بالای آب حرکت می کنند

7. Opening the brown skin with his fingernail, Mitchell peeled a plantain and sliced the dry-smelling fruit lengthwise into strips.
[ترجمه ترگمان]در حالی که آن پوست قهوه ای را با ناخن باز می کرد، می چل یک درخت plantain را باز کرد و میوه های خشک را به نوار تبدیل کرد
[ترجمه گوگل]میچل پوست کنده را با ناخن خود باز کرده و میوه خشک خشخاش را به صورت نوارها دراز می کند

8. Each fingernail grows about an half inch every three months, and toenails about a third of that rate.
[ترجمه ترگمان]هر کدام از ناخن هر سه ماه یک بار در حدود نیم اینچ رشد می کنند و ناخن های پایم در حدود یک سوم این نرخ رشد می کنند
[ترجمه گوگل]هر ناخن هر سه ماه یک بار تقریبا نیم اینچ رشد می کند و حدود یک سوم از این میزان را برطرف می کند

9. Sonny scraped his fingernail along the soft grime on the lip of the oak table.
[ترجمه ترگمان]پسرم ناخن هاش را روی قسمت های کثیف پشت میز چوب بلوط تراشید
[ترجمه گوگل]Sonny ناخن های خود را در امتداد نرم نرم در لبه جدول بلوط

10. Is there drape how to do on fingernail?
[ترجمه ترگمان]آویزون شدن از ناخن - ه؟
[ترجمه گوگل]آیا نقاشی بر روی ناخن انجام می شود؟

11. Why I is fingernail a bIt'stratified recently phenomenon?
[ترجمه ترگمان]چرا من به همین تازگی یک پدیده bit طبقه بندی شده را امتحان کرده ام؟
[ترجمه گوگل]چرا من ناخن یک پدیده اخیر است؟

12. He tapped Nim's memo with a fingernail.
[ترجمه ترگمان]او یادداشت را با ناخن ضربه ای زد
[ترجمه گوگل]او یادداشت نیل را با ناخن تکان داد

13. Unplug fingernail operation undertakes how long probably?
[ترجمه ترگمان]Unplug ناخن نشون داده که احتمالا چقدر طول میکشه؟
[ترجمه گوگل]عملیات باز کردن ناخن ها طول می کشد تا چه حد؟

14. Fingernail why chairman blaze? How should treat?
[ترجمه ترگمان]به چه دلیل آتش سوزی رئیس؟ چه طور باید رفتار کرد؟
[ترجمه گوگل]ناخن چرا رئیس جلوی؟ چگونه باید درمان شود؟

15. Then she pointed with a long fingernail to an odd - shaped continent.
[ترجمه ترگمان]سپس با ناخن بلندی به یک قاره عجیب و غریب اشاره کرد
[ترجمه گوگل]سپس او با یک ناخن طولانی به یک قاره ای عجیب و غریب اشاره کرد


کلمات دیگر: