کلمه جو
صفحه اصلی

hidebound


معنی : خشکیده، کوته نظر، پوست بتن چسبیده
معانی دیگر : بسیار لاغر، پوست و استخوان، لاغر و مردنی، نحیف، کوتاه فکر، خودرای، خسیس، پوست بتن چسبیده، خشکیده، متعصب، کوتاه فکر

انگلیسی به فارسی

پوست بتن چسبیده، خشکیده، (مجازا) کوتاه فکر، خودرای، کوته نظر، خسیس


پنهان، کوته نظر، پوست بتن چسبیده، خشکیده


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
مشتقات: hideboundness (n.)
(1) تعریف: unyielding in one's stance or opinion.
مترادف: inflexible, stubborn, unyielding
متضاد: flexible

- Making a change was impossible due to our father's hidebound insistence on following tradition.
[ترجمه ترگمان] ایجاد تغییر به دلیل پافشاری hidebound در سنت پیروی غیر ممکن بود
[ترجمه گوگل] به دلیل اصرار پنهان پدر ما در سنت زیر، تغییر در ساختن این تغییر غیرممکن بود

(2) تعریف: extremely conservative, bigoted, or narrow-minded.
مترادف: bigoted, conservative, narrow-minded

- He'll never fit in in this hidebound community.
[ترجمه ترگمان] او هرگز در این جامعه خودرای جا نخواهد گرفت
[ترجمه گوگل] او هرگز در این جامعه مخفی نخواهد ماند

• stubborn, resistant to change; narrow-minded
people who are hidebound are unwilling to change their ideas, or to accept new ones, even when they obviously should do so.

مترادف و متضاد

خشکیده (صفت)
withered, adust, seared, dried up, sere, wizen, hidebound, sear, wizened

کوته نظر (صفت)
hidebound, smug, low-minded, myopic, parochial, shortsighted, small-minded

پوست بتن چسبیده (صفت)
hidebound

جملات نمونه

1. The men are hidebound and reactionary.
[ترجمه ترگمان]مردان خودرای و ارتجاعی هستند
[ترجمه گوگل]مردان مخفیانه و ارتجاعی هستند

2. Life with the Leighs was not hidebound by rules or convention.
[ترجمه ترگمان]زندگی با the با قوانین و مقررات محدود نمی شد
[ترجمه گوگل]زندگی با Leighs توسط قوانین و یا کنوانسیون hidebound

3. The economy was hidebound by public spending and private monopolies.
[ترجمه ترگمان]اقتصاد از هزینه های عمومی و شرکت های خصوصی برخوردار بود
[ترجمه گوگل]اقتصاد با مخارج عمومی و انحصارات خصوصی مخفی شده بود

4. Life was not hidebound by rules or convention.
[ترجمه ترگمان]زندگی با قوانین و مقررات محدود نمی شد
[ترجمه گوگل]زندگی توسط قوانین یا کنوانسیون مخفیانه نیست

5. Football is often hidebound by facts.
[ترجمه ترگمان]فوتبال اغلب با حقایق تطبیق داده می شود
[ترجمه گوگل]فوتبال اغلب با واقعیت ها مخفی است

6. The hidebound attitudes of Russia's powerful aristocracy made any kind of progress impossible.
[ترجمه ترگمان]رفتار hidebound اشراف قدرتمند روسیه هر گونه پیشرفتی را غیر ممکن ساخت
[ترجمه گوگل]نگرش های مخفی از اشراف قدرتمند روسیه هر نوع پیشرفت غیرممکنی را انجام داد

7. Their class system was hidebound, their rulers unjustifiably smug, their attitude to rising talent blinkered.
[ترجمه ترگمان]نظام طبقاتی آن ها hidebound بود، حاکمان آن ها نامعقول به نظر می رسیدند و نگرش آن ها نسبت به بالا بردن استعداد blinkered
[ترجمه گوگل]سیستم کلاسیک آنها پنهان بود، حاکمانشان غیر قابل توجیه بودند، و نگرش آنها نسبت به استعداد رو به افزایش است

8. It was predictable that the medical establishment, so hidebound and reactionary, would reject Dr Stone's ideas.
[ترجمه ترگمان]قابل پیش بینی بود که موسسه پزشکی، به این ترتیب hidebound و مرتجع، ایده های دکتر استون را رد کند
[ترجمه گوگل]پیش بینی می شد که استقرار پزشکی، به طوری پنهانی و ارتجاعی، ایده های دکتر استون را رد می کرد

9. Whether the conservative, hidebound publishing establishment will treat such works with the seriousness they deserve is of course another matter.
[ترجمه ترگمان]چه محافظه کار، موسسه انتشاراتی hidebound چنین کاری را با جدیت آن ها انجام خواهد داد یا خیر، البته موضوع دیگری است
[ترجمه گوگل]این که آیا نشریات محافظه کارانه و ناخوشایند چنین آثاری را با جدی بودن سزاوار آن می بینند، البته موضوع دیگری است

10. In addition, hidebound also be the reason with coarse skin, be in especially when lacking vitaminic B B the skin is the easiest and coarse.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، hidebound هم چنین دلیلی برای پوست زبر است، به خصوص در زمانی که فاقد vitaminic B B ساده ترین و coarse است
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، ناخوشایند نیز به دلیل پوست درشت است، به خصوص در زمانی که فاقد ویتامین B B پوست است ساده ترین و درشت است

11. As a result of hidebound, they may have create infecund risk, also may bring an osteoporosis, bring about directly even fracture happens in the life or job.
[ترجمه ترگمان]در نتیجه of، آن ها ممکن است خطر infecund ایجاد کرده باشند، هم چنین ممکن است که پوکی استخوان را ایجاد کرده، و در زندگی یا شغل به طور مستقیم شکست بخورند
[ترجمه گوگل]به عنوان یک نتیجه از پنهان، آنها ممکن است خطر ایجاد عفونت ایجاد کنند، همچنین ممکن است پوکی استخوان را به وجود آورند، به طور مستقیم باعث ایجاد شکستگی در زندگی یا کار می شود

12. Had appeared the old people of hidebound state, should eat more boil soft corn, vegetable and fruit, can add condiment more in dish with appetitive .
[ترجمه ترگمان]اگر به ظاهر پیران قوم hidebound ظاهر شده باشد، بهتر است غله نرم، سبزی و میوه را به جوش بیاورند و با appetitive غذای بیشتری به غذا اضافه کنند
[ترجمه گوگل]اگر افراد سالخورده ای از وضعیت ناخوشایند به نظر می رسیدند، باید ذرت نرم تر، ذرت، سبزی و میوه بخورند، می تواند ظرف غذای بیشتری را با اشتها اضافه کند

13. Get used to disease: Anaemic, hidebound, neurasthenic, Diabetic, empty of ill rear body person.
[ترجمه ترگمان]عادت می کنی به بیماری عادت کنی: anaemic، خودرای، سست، دیابتی، خالی از بدن بیمار
[ترجمه گوگل]به بیماری مبتلا می شوید: Anemic، hidebound، neurasthenic، دیابتی، خالی از بیمار بدنه بدن

14. Why does hidebound meeting feel giddy sometimes?
[ترجمه ترگمان]چرا جلسه hidebound گاهی احساس گیجی می کند؟
[ترجمه گوگل]چرا جلسه پنهانی گاهی اوقات گاهی به نظر می رسد؟

پیشنهاد کاربران

مقاوم در برابر تغییر


کلمات دیگر: