کلمه جو
صفحه اصلی

herdsman


معنی : کشیش، گله دار، چوپان، رمه دار
معانی دیگر : گله بان، شبان، گاوچران، روحانی

انگلیسی به فارسی

چوپان، گله دار، رمه دار، (مجازا) کشیش، روحانی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
حالات: herdsmen
(1) تعریف: one who herds animals.
مشابه: herd

(2) تعریف: (cap.) the constellation Bo�tes.

• one who tends a herd
a herdsman is a man who looks after a herd of animals such as cattle or goats.

مترادف و متضاد

کشیش (اسم)
abbe, padre, priest, clergyman, provost, cleric, evangelist, druid, cassock, divine, ecclesiastic, churchman, herdsman, shaveling

گله دار (اسم)
cowman, rancher, herdsman, ranchero, ranchman

چوپان (اسم)
herder, rancher, herdsman, ranchero, shepherd, pastor, neatherd, sheepherder

رمه دار (اسم)
herder, herdsman

shepherd


Synonyms: herder, sheepherder, cowherd, goatherd, ranch hand, cattleman, range rider, buckaroo, vaquero, gaucho, cowhand, cowpuncher, wrangler, cowboy, rancher


جملات نمونه

1. The young herdsman briskly mounted a horse that was inclined to act up with an unaccustomed rider.
[ترجمه ترگمان]چوپان جوان با چابکی و چابکی سوار اسبی شد که میل داشت به سواری عادت کند
[ترجمه گوگل]گاو جوان به سرعت یک اسب را که مایل بود با یک سوار غیر معمول آشنا شود، نصب کرد

2. The herdsman rings his cattle every morning.
[ترجمه ترگمان]چوپان هر روز سر گله گله را به صدا درمی آورد
[ترجمه گوگل]گاو هر روز صبح گاو خود را جمع می کند

3. Two main streams developed; the hunter became herdsman and the gatherer became agriculturalist.
[ترجمه ترگمان]دو جریان اصلی رشد کرد؛ شکارچی چوپان شد و gatherer تبدیل به agriculturalist شد
[ترجمه گوگل]دو جریان اصلی توسعه یافته؛ شکارچی گاو شد و کشاورز کشاورزی شد

4. I was down there looking round and the herdsman introduced us.
[ترجمه ترگمان]من آنجا بودم و چوپان ما را معرفی می کرد
[ترجمه گوگل]من آنجا بودم و دور و دامدار ما را معرفی کردیم

5. But, like Nietzsche said, no herdsman and one herd.
[ترجمه ترگمان]اما همونطور که \"نیچه\" گفت نه چوپان و یه گله
[ترجمه گوگل]اما، مانند نیچه، هیچ گاو و یک گله نیست

6. A HERDSMAN tending his flock in a forest lost Bull - calf from the fold.
[ترجمه ترگمان]یه herdsman که گله اش رو تو جنگل از گله گم کرده بود
[ترجمه گوگل]یک هرسن که گله اش را در یک جنگل سیراب می کند، گوساله گاو را از بین می برد

7. A HERDSMAN tending his flock in a forest lost bull-calf from the fold.
[ترجمه ترگمان]یه herdsman که گله اش رو تو جنگل از گله گم کرده بود
[ترجمه گوگل]یک هرسن که گله اش را در یک جنگل می گذراند، گاو گوساله را از هم جدا می کند

8. Since reforming and opening, the unripe generation of herdsman produced tremendous change alive.
[ترجمه ترگمان]از زمان اصلاح و باز کردن، پرورش و پرورش unripe، تغییر شگرفی در زندگی ایجاد کرد
[ترجمه گوگل]از زمان اصلاح و باز شدن، نسل نابالغ گاوچران تغییرات زیادی را به وجود آورد

9. HERDSMAN tending his flock in a forest lost a Bull-calf from the fold.
[ترجمه ترگمان]به خاطر داشتن گله اش تو جنگل یه گاو وحشی رو از گله گم کرد
[ترجمه گوگل]HERDSMAN به گله خود در یک جنگل رفته گاو گاو از گاو از دست داده است

10. The herdsman drew up his horse at the top of the cliff.
[ترجمه ترگمان]چوپان اسبش را به بالای صخره کشید
[ترجمه گوگل]گله دار اسب خود را در بالای صخره ها جمع می کند

11. A herdsman tending his flock in a forest lost a bull-calf from the fold.
[ترجمه ترگمان]یک چوپان در جنگل از گله گله گوسفندی را از دست داده بود
[ترجمه گوگل]گله ای که گله اش را در جنگل می گذراند گله ای از گاو را از دست داد

12. At the approach of the evening the herdsman come to feed his cattle.
[ترجمه ترگمان]در نزدیک غروب، چوپان به خانه آمد تا به گاوها غذا بدهد
[ترجمه گوگل]در شب عروسی، گله ای می آید تا گاو خود را تغذیه کند

13. Preliminary already show project beneficial result, herdsman resists the ability of natural disaster is strengthened somewhat.
[ترجمه ترگمان]پیش از این، یک نتیجه مفید از پروژه نشان داده می شود و در مقابل توانایی بلایای طبیعی تا حدودی تقویت می شود
[ترجمه گوگل]مقدماتی در حال حاضر نشان می دهد پروژه سودمند، گله دار مقاومت در برابر توانایی فاجعه طبیعی تا حدودی تقویت شده است

14. At present, That at present, herdsman of Sanjiangyuan area are having space transmigrant, by the fact that the government planning, being on the march.
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر، در حال حاضر، گله دار منطقه Sanjiangyuan دارای فضای خالی است و این حقیقت است که دولت در حال برنامه ریزی است
[ترجمه گوگل]در حال حاضر، در حال حاضر، گاوداری منطقه Sanjiangyuan دارای مهاجرت فضایی، با این واقعیت است که دولت برنامه ریزی، که در راهپیمایی است

15. The herdsman looks after a herd of animals.
[ترجمه ترگمان]این چوپان به دنبال یک گله از حیوانات به نظر می رسد
[ترجمه گوگل]گله به دنبال گله ای از حیوانات است


کلمات دیگر: