کلمه جو
صفحه اصلی

denmark


معنی : دانمارک
معانی دیگر : کشور دانمارک (در شمال اروپا)

انگلیسی به فارسی

دانمارک


علامت، دانمارک


انگلیسی به انگلیسی

• kingdom of denmark, scandinavian country that borders with the baltic sea and the north sea
the kingdom of denmark is a country in northern europe. constitutional reforms of 1849 were confirmed in 1901, establishing a parliamentary democracy. it was occupied by germany from 1940 to 1945. it is a member of the council of europe, the european union, and nato. queen margrethe ii succeeded in 1972. poul schl?ter, of the conservative people's party (kf), became prime minister in 1982 and resigned in 1993, when poul nyrup rasmussen, of the social democrats, became prime minister. denmark exports meat and dairy products, transport equipment, and fish.

مترادف و متضاد

دانمارک (اسم)
denmark

جملات نمونه

1. He was shot down over Denmark and spent three years in a prison camp.
[ترجمه ترگمان]او به دانمارک شلیک شد و سه سال را در یک اردوگاه زندان گذراند
[ترجمه گوگل]او بیش از دانمارک کشته شد و سه سال در اردوگاه زندان گذراند

2. Denmark recycles nearly 85% of its paper.
[ترجمه ترگمان]دانمارک حدود ۸۵ درصد از روزنامه اش را بازیافت می کند
[ترجمه گوگل]دانمارک تقریبا 85 درصد از کاغذ را به خود اختصاص می دهد

3. France won by six goals to two against Denmark.
[ترجمه ترگمان]فرانسه با ۶ گل در مقابل دانمارک به پیروزی رسید
[ترجمه گوگل]فرانسه با شش گل زده به دو گل مقابل دانمارک

4. France swept to a 62 win over Denmark.
[ترجمه ترگمان]فرانسه ۶۲ بار در دانمارک پیروز شد
[ترجمه گوگل]فرانسه در پی پیروزی 62 بر دانمارک قرار گرفت

5. Britain does not agree and neither do Denmark, Portugal and Ireland.
[ترجمه ترگمان]بریتانیا موافق نیست و نه دانمارک، پرتغال و ایرلند
[ترجمه گوگل]بریتانیا موافق نیست و نه دانمارک، پرتغال و ایرلند

6. In Denmark they have legalized marriage between gay couples.
[ترجمه ترگمان]در دانمارک ازدواج زوج های همجنس گرا را قانونی کرده است
[ترجمه گوگل]در دانمارک آنها ازدواج زوج های همجنسگرا را قانونی کرده اند

7. It was the finest collection of paintings in Denmark, but during the last war it was broken up and scattered to the four winds.
[ترجمه ترگمان]این بهترین مجموعه از نقاشی ها در دانمارک بود، اما در طول جنگ اخیر، این مجموعه شکسته و به چهار طرف تقسیم شده بود
[ترجمه گوگل]این بهترین مجموعه ای از نقاشی ها در دانمارک بود، اما در طول آخرین جنگ آن را شکسته و پراکنده به چهار باد

8. Denmark recognised the potential of wind energy early.
[ترجمه ترگمان]دانمارک پتانسیل انرژی باد را زود تشخیص داد
[ترجمه گوگل]دانمارک پتانسیل انرژی باد را در اوایل به دست آورد

9. The more obvious potential allies are Ireland, Denmark and, to a lesser degree, the Netherlands.
[ترجمه ترگمان]متحدان احتمالی آشکارتر ایرلند، دانمارک و نروژ تا درجه پایین تر از هلند هستند
[ترجمه گوگل]متحدان احتمال بالقوۀ بالقوه ایرلند، دانمارک و، به میزان کم، هلند هستند

10. In Denmark the age of consent is fifteen for both heterosexuals and homosexuals.
[ترجمه ترگمان]در دانمارک، سن رضایت برای هم جنس بازان و هم جنس بازان است
[ترجمه گوگل]در دانمارک، سن رضایت 15 ساله برای همجنسگرایان و همجنسگرایان است

11. In Denmark, regular health visiting promotes wellness by developing healthier children.
[ترجمه ترگمان]در دانمارک، بازدید منظم از سلامت، سلامتی را از طریق توسعه کودکان سالم تر ترویج می دهد
[ترجمه گوگل]در دانمارک، بازدید منظم سلامت از طریق توسعه کودکان سالم باعث بهبود سلامتی می شود

12. Denmark planed to hold a referendum on the issue.
[ترجمه ترگمان]دانمارک برنامه ریزی کرد که در مورد این مساله یک همه پرسی برگزار کند
[ترجمه گوگل]دانمارک برنامه ریزی برای برگزاری همه پرسی در این زمینه انجام داد

13. In "Hamlet," the action takes place in Denmark.
[ترجمه ترگمان]در \"هملت\"، این اقدام در دانمارک صورت می گیرد
[ترجمه گوگل]در 'هملت'، این اقدام در دانمارک برگزار می شود

14. Are your relatives from Denmark coming to the wedding?
[ترجمه ترگمان]آیا بستگان شما از دانمارک به عروسی می آیند؟
[ترجمه گوگل]آیا بستگان شما از دانمارک به عروسی می آیند؟

15. Denmark recently legalized marriage between gay couples.
[ترجمه ترگمان]دانمارک به تازگی ازدواج بین زوج های همجنس گرا را قانونی کرده است
[ترجمه گوگل]دانمارک قبلا ازدواج زوج های همجنسگرا را قانونی کرده است


کلمات دیگر: