کلمه جو
صفحه اصلی

gluteus


معنی : کفل، سرین، ماهیچه سرین
معانی دیگر : (کالبد شناسی - هر یک از سه ماهیچه ی سرینی که تشکیل کپل را داده و کارشان چرخاندن و عقب کشیدن ران پا می باشد) عضله ی سرینی، یکی از سه عضله سرینی که برای حرکت دادن ران بکار میرود

انگلیسی به فارسی

(کالبدشناسی) یکی از سه عضله سرینی که برای حرکت دادن رانبکار می‌رود، ماهیچه سرین، سرین، کفل


گلوته، سرین، ماهیچه سرین، کفل


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
حالات: glutei
• : تعریف: any of the three major muscles in the buttocks.

• any of a number of muscles in the buttocks (anatomy)

مترادف و متضاد

کفل (اسم)
seat, slat, backside, posterior, rump, hip, buttock, gluteus, breech, haunch, hunkers, toby

سرین (اسم)
seat, rump, gluteus, buttocks

ماهیچه سرین (اسم)
gluteus

جملات نمونه

1. gluteus maximus
ماهیچه ی سرینی بزرگ

2. Bilateral is operation of gluteus contracture disease optimal is the age how old?
[ترجمه ترگمان]دو جانبه عمل بر سر این نوع بیماری contracture است که در سنی است که چگونه قدمت دارد؟
[ترجمه گوگل]دو طرفه عامل بیماری انسدادی گلوته بهینه است سن چه سال است؟

3. Objective:To study nursing of gluteus muscle contracture due to injection.
[ترجمه ترگمان]هدف: مطالعه پرستاری از عضله سرینی به علت تزریق
[ترجمه گوگل]هدف: مطالعهی پرستاری از انقباض عضلانی گلوته به دلیل تزریق

4. The quadriceps and gluteus maximus have the highest concentration of striated muscle fibers, a pure measure of strength.
[ترجمه ترگمان]ماهیچه سرینی و عضله سرینی بزرگ بیش ترین غلظت فیبرهای عضلانی را دارند که یک اندازه خالص از قدرت است
[ترجمه گوگل]چهارگوشه و گلوتاتوس مکسیموس دارای بالاترین غلظت فیبرهای رشته ای عضلانی، اندازه گیری خالص قدرت هستند

5. The gluteus medius on the outside of the pelvis and the adductor group on the inside of the thigh balance the pelvis from the outside to the inside.
[ترجمه ترگمان]عضلات سرین در خارج از لگن و گروه adductor در داخل ران، لگن را از بیرون به داخل فشار می دهند
[ترجمه گوگل]گلویتوس مدیوس در خارج از لگن و گروه adductor در داخل ران تعادل لگن از خارج به داخل

6. We have used the gluteus maximus muscle based on the inferior gluteal artery as turnover flaps for covering recurrent sacral pressure sores in two cases.
[ترجمه ترگمان]ما از عضله سرینی بزرگ بر پایه سرخرگ inferior تحتانی به عنوان turnover برای پوشش دادن زخم فشار مضاعف در دو حالت استفاده کرده ایم
[ترجمه گوگل]ما از عضله Gluteus maximus بر اساس شریان های ضعیف گلوتایی به عنوان فلپ های جفت برای پوشش زخم های مکرر جراحی ساکره در دو مورد استفاده کرده ایم

7. The back leg gluteus maximus extends the hip.
[ترجمه ترگمان]قسمت عقب ران سرینی بزرگ است
[ترجمه گوگل]گلوئوتس مایکوسوم پشت جلوی لگن را گسترش می دهد

8. Release gluteus medius muscle ? gluteus minimus muscle? piriformis muscle in serious 6 cases ( 3 patients ).
[ترجمه ترگمان]عضله سرین آزاد شده را آزاد کنید؟ عضله سرینی ماهیچه piriformis در ۶ مورد (۳ بیمار)
[ترجمه گوگل]عضله Gluteus Medius را آزاد کنید؟ gluteus minimus عضله؟ عضله پیرفیریس در 6 مورد جدی (3 بیمار)

9. Objective To discuss the effect of healthy education gluteus contracture children by clinical nursing pathway.
[ترجمه ترگمان]هدف برای بحث در مورد تاثیر سرینی بزرگ آموزش و تربیت کودکان از طریق مسیر پرستاری بالینی
[ترجمه گوگل]هدف: به منظور تعیین تاثیر آموزش کودکان مبتلا به نارسایی گلوته سالم از روش پرستاری بالینی

10. Objective To explore the pathogenesis of gluteus muscle contracture(GMC)and evaluate the effectiveness of the small incision surgery.
[ترجمه ترگمان]هدف بررسی بیماری زایی ماهیچه سرینی (GMC)و ارزیابی اثربخشی جراحی برش کوچک
[ترجمه گوگل]هدف: برای بررسی پاتوژنز انقباض عضلانی گلوته (GMC) و بررسی اثربخشی جراحی برش کوچک

11. Here are four muscles and the gluteus maximus is the first one.
[ترجمه ترگمان]در اینجا چهار ماهیچه وجود دارد و سرینی بزرگ اولین ماهیچه است
[ترجمه گوگل]چهار عضله چهار عضله هستند و اولین عضله gluteus maximus است

12. The tensor fascia lata and gluteus medius turn the thigh bone inward, balancing the turning-out force of the gluteus maximus.
[ترجمه ترگمان]The کمر و ماهیچه سرینی استخوان ران را به سمت داخل باز می کنند و نیروی رو به چرخش سرینی را متعادل می کنند
[ترجمه گوگل]تانسور فاسیا لاتا و گلویتوس مدیوس استخوان ران را به داخل وارد می کند و نیروی چرخش گلوتاتیومکسیموس را متعادل می کند

13. What is meant by bilateral gluteus contracture disease? How to treat?
[ترجمه ترگمان]منظور از این نوع بیماری دو جانبه چیست؟ چگونه رفتار کنیم؟
[ترجمه گوگل]به چه معناست که یک بیماری انسدادی دوطرفه گلوتاتی وجود دارد؟ چگونه برای درمان؟

14. Method:By the posterolateral approach gluteus medius greater trochanter musculoosseous flap was transferred for hip arthrodesis.
[ترجمه ترگمان]روش: با نزدیک شدن رویکرد posterolateral، medius بزرگ تر trochanter musculoosseous بیشتر برای arthrodesis باسن به کار برده شد
[ترجمه گوگل]روش: با استفاده از روش گلبول های سفید پوست، گلویتوس مدیوس بزرگتر فلاپ عضلانی عضلانی به آرترودز آرنج منتقل شد

15. Conclusion Gluteus medius and gluteus minimus could result in coxae abduction malformation and alteration of weight line, leading to pelvic obliquity.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری Gluteus medius و عضله سرینی ممکن است منجر به ناهنجاری آدم ربایی coxae و تغییر خط تولید شود که منجر به شکستگی لگن می شود
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری Gluteus medius و Gluteus minimus می تواند منجر به ناباروری و تغییر شکل خط وزن شود که منجر به لرزش لگن می شود

اصطلاحات

gluteus maximus

ماهیچه‌ی سرینی بزرگ


پیشنهاد کاربران

( عضله ) سرینی


کلمات دیگر: