کلمه جو
صفحه اصلی

gnomic


معنی : ضرب المثلی، اخلاقی، شامل پند و ضرب المثل
معانی دیگر : وابسته به پند و امثال، وابسته به کلمات قصار، وابسته به نویسنده ی کلمات قصار یا پند و امثال

انگلیسی به فارسی

اخلاقی، ضرب المثلی، شامل پند و ضرب المثل


گنومیک، ضرب المثلی، اخلاقی، شامل پند و ضرب المثل


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
مشتقات: gnomically (adv.)
• : تعریف: short and pithy, as an aphorism.
مشابه: pithy

- She was given to gnomic utterances that occupied my thoughts for hours afterward.
[ترجمه ترگمان] او به من گفته بود که چند ساعت بعد افکارم را اشغال کرده است
[ترجمه گوگل] او به سخنان گنومیک داده شد که چند ساعت پس از آن افکار من را اشغال کردند

• characterized by aphorisms, aphoristic; of or pertaining to gnomes, of or pertaining to goblins
something that is gnomic seems to be very wise but is also slightly puzzling; a literary word.

مترادف و متضاد

ضرب المثلی (صفت)
gnomic, proverbial

اخلاقی (صفت)
moral, gnomic, moralist

شامل پند و ضرب المثل (صفت)
gnomic

جملات نمونه

1. Peter is always coming out with gnomic utterances/pronouncements.
[ترجمه ترگمان]پیتر همیشه با اعلامیه ها و اعلامیه های gnomic بیرون می آید
[ترجمه گوگل]پیتر همیشه با سخنان و سخنان گنومیک سخن می گوید

2. He was pretty gnomic by all accounts.
[ترجمه ترگمان] اون با همه حساب ها کاملا تحت تاثیر قرار گرفته بود
[ترجمه گوگل]او در همه حساب ها بسیار ضعیف بود

3. Surfaces possessing this property are called gnomic surfaces.
[ترجمه ترگمان]سطوح دارای این ویژگی سطوح gnomic نامیده می شوند
[ترجمه گوگل]سطوح دارای این ویژگی سطوح gnomic هستند

4. He added a gnomic proviso: He wished that only those letters "having bearing on my work" be printed.
[ترجمه ترگمان]او یک شرط gnomic اضافه کرد: او آرزو داشت که فقط آن نامه هایی که بر سر کارم داشتند چاپ شوند
[ترجمه گوگل]او یک پیش فرض ژنتیکی اضافه کرد: او آرزو کرد که فقط آن حرفهایی که 'بر روی کار من تاثیر می گذارد' چاپ شود

5. This " gnomic " seem to circulate very long, academic basis is " the distance produces the United States ", alleged far see a flower, see posse hemp nearly.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که این \"gnomic\" بسیار طولانی و آکادمیک است \"فاصله تولید می کند\"، که ادعا می شود یک گل را می بیند و تقریبا \"hemp\" را می بیند
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد که این ژنوم بسیار طولانی است و به نظر دانشگاهی 'فاصله ای است که ایالات متحده تولید می کند'، ادعا می کند که یک گل گل می دهد، تقریبا شاهد ظهور است

6. John Maynard Keynes used somewhat gnomic utterances in his General Theory.
[ترجمه ترگمان]جان Maynard Keynes در نظریه عمومی خود تا حدی از سخنان gnomic استفاده کرد
[ترجمه گوگل]جان مینارد کینز در نظریه عمومی خود از سخنان گنومیک استفاده کرد

7. John Holland is a gnomic figure of indeterminate age who once worked on the world's earliest computers, and who now teaches at the University of Michigan.
[ترجمه ترگمان]جان هالند یک چهره نامشخص از سن نامعلوم است که زمانی روی اولین کامپیوتر جهان کار می کرد و حالا در دانشگاه میشیگان تدریس می کند
[ترجمه گوگل]جان هلند یک عنصر ژنتیکی از سن نامعلومی است که زمانی که در اولین رایانه های جهان کار می کرد و اکنون در دانشگاه میشیگان تدریس می کند

8. We must assume, of course, that these different aspects of his gnomic philosophy are to be unified into some coherent whole.
[ترجمه ترگمان]البته ما باید فرض کنیم که این جنبه های مختلف فلسفه gnomic را می توان در یک کل منسجم یکپارچه کرد
[ترجمه گوگل]البته باید بدانیم که این جنبه های مختلف فلسفه ی ژنتیکی خود را به یک کلیت منسجم متصل می شود

9. No one can exceed him in the definition in spirits of China's traditional culture. Neither can in gnomic contention on difference existed in cultures between China and Western countries.
[ترجمه ترگمان]هیچ کس نمی تواند در تعریف روحیه فرهنگ سنتی چین از او تجاوز کند هیچ یک از این دو نمی توانند بر تفاوت بین چین و کشورهای غربی اختلاف نظر داشته باشند
[ترجمه گوگل]هیچ کس نمیتواند در تعریف در ارواح فرهنگ سنتی چین تجاوز کند در فرهنگ های مختلف بین چین و کشورهای غربی نیز تفاوت وجود ندارد

10. IN FRANCE railway crossings are adorned with a small lesson for a life of gnomic brevity .
[ترجمه ترگمان]تقاطع راه آهن فرانسه با یک درس کوچک برای یک زندگی کوتاه آراسته شده است
[ترجمه گوگل]در فرانسه خطوط راه آهن با یک درس کوچک برای زندگی از کوتاهی زاویه ای تزئین شده است

11. The genes that determine the biosynthesis of the lipopolysaccharide (LPS) of V. cholerae O139 were cloned and expressed in E. coli by constructing gnomic library of V. cholerae O13
[ترجمه ترگمان]ژن ها که the of (LPS))را تعیین می کنند cholerae O۱۳۹ کلون شده و در E توصیف شدند coli را با ساخت کتابخانه gnomic V cholerae O۱۳
[ترجمه گوگل]ژن هایی که بیوسنتز لیپوپلی ساکارید (LPS) V cholerae O139 را تعیین می کنند، بوسیله ساخت کتابخانه ژنومی V cholerae O13 کلون شده و بیان می شوند

12. Others range from the plodding ("External we focus on customer value and internal care about own value-added") to the gnomic ("Unity of Individual and Goal").
[ترجمه ترگمان]برخی دیگر از تلاش سخت (خارجی بر روی ارزش مشتری و مراقبت داخلی در مورد ارزش افزوده خود)به the (اتحاد اختصاصی و هدف)تمرکز دارند
[ترجمه گوگل]دیگران از تکه تکه شدن ('خارجی ما بر ارزش مشتری و مراقبت های داخلی در مورد ارزش افزوده خود تمرکز می کنند') به گنومیک ('وحدت فرد و هدف') بستگی دارد


کلمات دیگر: