کلمه جو
صفحه اصلی

hierarch


معنی : سرپرست، شیخ، رئیس روحانی، سرکشیش، اسقف بزرگ، شیخ قبله
معانی دیگر : (مذهبی) سر فرقه، بزرگ، زعیم، پیشوا، کشیش بزرگ، شی  قبله

انگلیسی به فارسی

رئیس روحانی، سرکشیش، اسقف بزرگ، شیخ قبله، شیخ، سرپرست


سلسله مراتب، شیخ، رئيس روحانی، سرکشیش، اسقف بزرگ، شیخ قبله، سرپرست


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
مشتقات: hierarchal (adj.)
• : تعریف: one who holds a position of authority in a hierarchy, esp. an ecclesiastical one; high priest.

• religious authority, church official, priest; one who holds a position of authority

مترادف و متضاد

سرپرست (اسم)
protector, administrator, supervisor, caretaker, superintendent, warden, attendant, overseer, headman, hierarch, symposiarch

شیخ (اسم)
sheik, sheikh, hierarch, patriarch

رئیس روحانی (اسم)
hierarch

سرکشیش (اسم)
hierarch

اسقف بزرگ (اسم)
hierarch

شیخ قبله (اسم)
hierarch

جملات نمونه

1. A firm's vertical differentiation determines where in its hierarch the decision-making power is concentrated.
[ترجمه ترگمان]تمایز عمودی شرکت مشخص می کند که در hierarch قدرت تصمیم گیری متمرکز است
[ترجمه گوگل]تمایز عمودی شرکت تعیین می کند که در سلسله مراتب قدرت تصمیم گیری متمرکز شده است

2. At the new replaces the old time, the hierarch of family enterprise faces the problem that how to find, search and culticate the successor, realize the power transfer successfully.
[ترجمه ترگمان]در مرحله جدید جایگزین زمان قدیم، hierarch شرکت خانوادگی با مشکلی مواجه می شود که نحوه یافتن، جستجو و دنبال کردن جانشین را درک می کند، و قدرت انتقال قدرت را با موفقیت درک می کند
[ترجمه گوگل]در جدید جایگزین زمان قدیم، سلسله مراتب شرکت های خانوادگی با مشکل مواجه می شوند که چگونه به دنبال یافتن، جستجو و تعقیب جانشین، موفقیت انتقال قدرت را درک کنند

3. Firstly, according to the information of the concept hierarch tree, weight of keywords which were extracted from text are adjusted, and some latent keywords which donot appear in text are recruited.
[ترجمه ترگمان]ابتدا با توجه به اطلاعات مفهوم درخت hierarch، وزن کلمات کلیدی که از متن استخراج شده اند تنظیم شده اند و برخی کلمات کلیدی پنهان که در متن وجود ندارند به کار گرفته می شوند
[ترجمه گوگل]اولا، با توجه به اطلاعات درخت سلسله مراتبی مفهوم، وزن کلمات کلیدی که از متن استخراج شده است تنظیم می شود و برخی از کلمات کلیدی پنهان که در متن ظاهر می شوند، استخدام می شوند

4. The Hierarch says that you must pass a trial to be recognized as a member of his group.
[ترجمه ترگمان]The می گوید که باید یک دادگاه را به عنوان عضوی از گروه خود به رسمیت شناخت
[ترجمه گوگل]هیرارچ می گوید که شما باید یک محاکمه را به عنوان عضو گروه خود شناخته باشید

5. History is the Violence hierarchs'mistress, humanity avoids the violence hierarch, Also wit to combat, suppress the mistress's husband.
[ترجمه ترگمان]تاریخ جنبه خشونت معشوقه hierarchs است، انسانیت از خشونت hierarch، و همچنین زیرکی برای مبارزه، سرکوب همسر معشوقه اجتناب می کند
[ترجمه گوگل]تاریخچه مدافع سلطه خشونت است، بشریت از سلسله مراتب خشونت اجتناب می کند، همچنین برای مبارزه با شوهر معشوقه سرکوب می کند

6. Has not let the violence hierarch the lackey, found attacks Shakespeare's excuse.
[ترجمه ترگمان]اجازه نمی دهد که خشونت ملازم را به قتل برساند و به عذر شکسپیر متوسل شود
[ترجمه گوگل]اجازه ندهید که خشونت مرتکب خشونت شود، اتهام شکسپیر حملات را پیدا کرد

7. The Newcastle United hierarch say that the club is hoping to reach a settlement to their acrimonious dispute with Kevin Keegan.
[ترجمه ترگمان]باشگاه نیوکاسل یونایتد می گوید که این باشگاه امیدوار است با کوین Keegan به یک توافق برسد
[ترجمه گوگل]هیئت مدیره نیوکاسل یونایتد می گوید که این باشگاه امیدوار است که با اختلاف جدی خود با کوین کیگان هماهنگ شود

8. To analysis on hierarch process is a scientific decision method in transportation invest.
[ترجمه ترگمان]تجزیه و تحلیل در فرآیند hierarch یک روش تصمیم گیری علمی برای سرمایه گذاری در حمل و نقل است
[ترجمه گوگل]برای تجزیه و تحلیل روند سلسله مراتب روش تصمیم علمی در سرمایه گذاری حمل و نقل است

9. This album is dedicated to the hierarch of GGism, Mr. GG ALLIN.
[ترجمه ترگمان]این آلبوم به the of، آقای GG ALLIN اختصاص دارد
[ترجمه گوگل]این آلبوم به سلسله مراتب GGism، آقای GG ALLIN اختصاص یافته است

10. Had you been a hierarch monk meditating before the temple wall, I would have been burning in the hall as that stick of incense, in your company, for a while, with your contemplative solitude.
[ترجمه ترگمان]اگر شما یک راهب بزرگ در حال تفکر در مقابل دیوار معبد بودید، من در تالار، در حالی که این چوب بخور و solitude را در کنار خود می دیدم در تالار می سوخت
[ترجمه گوگل]اگر شما یک راهبان سلسله مراتب قبل از دیوار معبد مدیتیشن بودید، من در حالی که با شمشیر بخور دادن، در یک شرکت خود، با تنهایی اندیشانه خود، در سالن سوزاندم

11. Shi Zhenguan is a hierarch as well as an artist of Buddhism and a litterateur living in the transitional period from Chen Dynasty to Sui Dynasty.
[ترجمه ترگمان]شی Zhenguan یکی از هنرمندان مکتب بودا و an است که در دوره انتقالی از دودمان چن تا سوی دودمان تانگ زندگی می کند
[ترجمه گوگل]شیعه Zhenguan یک سلسله مراتب و همچنین هنرمند بودیسم و ​​یک بستر زندگی در دوره انتقالی از سلسله چن به سلسله سوئی است

12. The hierarch asked one disciple to hire a kiln man.
[ترجمه ترگمان]رئیس بزرگ از یک شاگرد تقاضا کرد که یک کارگر را استخدام کند
[ترجمه گوگل]سلسله مراتب از یکی از شاگردان خواسته است تا یک مرد کوره را استخدام کند

13. The reward measures of increasing throughput and port fee for port authority, Analytic Hierarch Process (AHP), Valid utilities of resource in terminal, Promotion of service quality in terminal.
[ترجمه ترگمان]معیارهای پاداش افزایش توان عملیاتی و هزینه بندر برای اختیار بندر، فرآیند تحلیلی تحلیلی (AHP)، امکانات مجاز منابع در ترمینال، ارتقا کیفیت خدمات در ترمینال
[ترجمه گوگل]ابعاد پاداش افزایش هزینه های حمل و نقل و پورت برای مدیریت بندر، فرایند سلسله مراتب تحلیلی (AHP)، خدمات معتبر منابع در ترمینال، ارتقاء کیفیت خدمات در ترمینال

14. The paper chooses Hunan pork industry chain as study object and uses Analytic Hierarch Process and Fuzzy Comprehensive Evaluation to evaluate the effect of functions of industry chain.
[ترجمه ترگمان]این مقاله زنجیره صنعت خوک هونان به عنوان هدف مطالعه انتخاب کرده و از فرآیند تحلیلی تحلیلی و ارزیابی جامع فازی برای ارزیابی تاثیر عملکردهای زنجیره صنعت استفاده می کند
[ترجمه گوگل]این مقاله زنجیره صنعت خوانی هونان را به عنوان شیء مطالعه انتخاب می کند و از روش تحلیلی سلسله مراتبی و ارزیابی جامع فازی برای ارزیابی اثر توابع زنجیره صنعت استفاده می کند

15. Nevertheless, there is one thing that one can do here and cannot do in a regular office. Hierarch can confess here.
[ترجمه ترگمان]با این همه، یک کار هست که انسان می تواند در اینجا انجام دهد و نمی تواند در یک دفتر معمولی کار کند hierarch میتونه اینجا اعتراف کنه
[ترجمه گوگل]با این وجود، یک چیز وجود دارد که می توان در اینجا انجام داد و نمی تواند در یک دفتر منظم انجام دهد ارشد می تواند در اینجا اعتراف کند


کلمات دیگر: