کلمه جو
صفحه اصلی

fitch


معنی : ظربان، پوست راسو یا گربه قطبی
معانی دیگر : رجوع شود به: fitchew) polecat و fitchet هم می گویند)، راسو، ضربان، موی راسویاقلم مویی که ازان بسازند

انگلیسی به فارسی

رجوع شود به: fitchew) polecat و fitchet هم می‌گویند)


fitch، ظربان، پوست راسو یا گربه قطبی


انگلیسی به انگلیسی

• dark brown mustelid, polecat; brush made from hair of polecat

مترادف و متضاد

ظربان (اسم)
polecat, fitchew, fitch

پوست راسو با گربه قطبی (اسم)
fitchew, fitch

جملات نمونه

1. Mr Fitch a former barman had Korsakoff's disease, a kind of brain failure occurring as a result of alcoholism.
[ترجمه ترگمان]آقای Fitch یکی از میخانه چی سابق این بیماری را داشت، نوعی شکست مغزی که به عنوان نتیجه اعتیاد به الکل عمل می کرد
[ترجمه گوگل]آقای Fitch یک برنس سابق بیماری بیماری کورساکف را داشت، نوعی نارسایی مغزی که به علت الکل به وجود آمد

2. His story prompted a sarcastic question from Fitch, the prosecuting attorney.
[ترجمه ترگمان]داستان او باعث یک سوال طعنه آمیز از فیتچ، دادستان شد
[ترجمه گوگل]داستان او باعث شد یک سوال سارکوزی از وکیل دادگستری Fitch

3. The first job of the Fitch Benoy team, led by divisional director Charles Dunnett, was to assess the existing fabric.
[ترجمه ترگمان]اولین کار تیم Fitch Benoy به رهبری چارلز Dunnett، رئیس بخش، برای ارزیابی بافت موجود بود
[ترجمه گوگل]اولین کار تیم Fitch Benoy، به رهبری کارلوس ادوارد چارلز دانت، بررسی پارچه موجود بود

4. According to Fitch, the average investment bank holds as much capital as it does illiquid assets.
[ترجمه ترگمان]با توجه به دیدگاه فیتچ، یک بانک سرمایه گذاری متوسط بیش ترین سرمایه را در اختیار دارد، زیرا دارایی های illiquid محسوب می شود
[ترجمه گوگل]با توجه به Fitch، بانک سرمایه گذاری به طور متوسط ​​سرمایه به همان اندازه که دارایی های نامنظم را نگه می دارد

5. Says Eileen Fahey of Fitch, It is a trust issue more than a liquidity issue.
[ترجمه ترگمان]Eileen Fahey از فیتچ می گوید که این یک مساله اعتماد بیش از یک مساله نقدینگی است
[ترجمه گوگل]ایلین فهی از Fitch می گوید، این مسئله اعتماد بیش از یک مسئله نقدینگی است

6. Fitch was the second rating agency to warn that it would consider any loss imposed on bondholders as a default after Standard and Poor's said the same earlier this month.
[ترجمه ترگمان]\"فیتچ ریتینگ\" دومین موسسه رده بندی بود که به این مساله هشدار داد که هر گونه زیان تحمیلی بر دارندگان اوراق قرضه به عنوان یک پیش فرض پس از استاندارد و Poor در اوایل این ماه، در نظر گرفته می شود
[ترجمه گوگل]Fitch رتبه دوم آژانس بود که هشدار می داد که در صورت هر گونه خرابی ناشی از اوراق قرضه اوراق بهادار به طور پیش فرض بعد از این که Standard و Poor's در همین ماه اکتبر اعلام شد،

7. Fitch blamed inconsistent state policies, external finances, and weak domestic banks for the downgrade.
[ترجمه ترگمان]فیتچ سیاست های دولت، امور مالی خارجی و بانک های ضعیف داخلی را برای تنزل رتبه مورد انتقاد قرار داد
[ترجمه گوگل]Fitch سیاست های دولت متناقض، امور مالی خارجی و بانک های داخلی ضعیف را برای تضعیف منحرف ساخت

8. Mike Simonton is a media analyst at Fitch Ratings.
[ترجمه ترگمان]مایک Simonton یک تحلیلگر رسانه ای در Ratings Fitch است
[ترجمه گوگل]مایک سیمونتون یک تحلیلگر رسانه در Fitch Ratings است

9. Fitch told the media reporter, Fitch's ratings are taking a lot of data and graph analysis.
[ترجمه ترگمان]فیتچ به خبرنگار رسانه ها گفت که رتبه بندی فیتچ از داده های بسیاری برخوردار است
[ترجمه گوگل]Fitch به خبرنگار رسانه ای گفت، رتبه بندی های Fitch مقدار زیادی داده ها و تجزیه و تحلیل نمودار را دریافت می کنند

10. In 178 inventor John Fitch demonstrated his steamboat on the Delaware River to delegates of the Continental Congress.
[ترجمه ترگمان]در ۱۷۸ مخترع، جان Fitch، steamboat خود را در رودخانه دلاور به نمایندگی از کنگره قاره ای به نمایش گذاشت
[ترجمه گوگل]در 178 مخترع جان فیتک کشتی بخار خود را در رودخانه دلاور به نمایندگان کنگره قاره ای نشان داد

11. Together with Fitch, the number three, they have over 95 %.
[ترجمه ترگمان]با هم with، شماره سه، بیش از ۹۵ درصد است
[ترجمه گوگل]همراه با Fitch، شماره سه، آنها بیش از 95٪ است

12. W. Tecumseh Fitch of the University of St.
[ترجمه ترگمان]نام Fitch Tecumseh از دانشگاه سنت
[ترجمه گوگل]W Tecumseh Fitch از دانشگاه سنت

13. Rankin Fitch: Ah I hate Baptists almost as much as I hate Democrats.
[ترجمه ترگمان]من از فرقه تعمید بدم میاد و من از Democrats متنفرم
[ترجمه گوگل]رنکین فیتچ: آه من از متفکران متنفرم تقریبا همانطور که دموکرات ها را نفرت می کنم

14. Also present were people from credit ratings agencies Fitch, Standard and Poor's and Moody's as well as audit and business consultancy PricewaterhouseCoopers.
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر افراد حاضر از موسسات رتبه بندی اعتباری Fitch، استاندارد و Poor و مودی و همچنین شرکت مشاوره تجاری و تجاری به نام PricewaterhouseCoopers PricewaterhouseCoopers معرفی شده اند
[ترجمه گوگل]همچنین افراد حاضر از آژانس های رتبه بندی اعتباری Fitch، Standard و Poor's و Moody's و نیز حسابرسی و مشاوره کسب و کار PricewaterhouseCoopers حضور داشتند

15. Fitch has warned that if the Government does not pursue a more aggressive programme of cuts after the election then the the UK's triple-A credit status would be threatened.
[ترجمه ترگمان]\"فیتچ\" هشدار داد که اگر دولت پس از انتخابات برنامه جدی تری را دنبال نکند، وضعیت اعتبار سه تایی بریتانیا تهدید خواهد شد
[ترجمه گوگل]Fitch هشدار داده است که اگر دولت یک برنامه تهاجمی تر از کاهش پس از انتخابات را دنبال نکند، وضعیت اعتباری سه گانه انگلیس و انگلیس تهدید خواهد شد


کلمات دیگر: