کلمه جو
صفحه اصلی

heliograph


معنی : دستگاه عکسبرداری از افتاب، گراورسازی بانور افتاب
معانی دیگر : (روش عکاسی قدیمی) شیشه ی عکس، دستگاه مخابره توسط آینه و نور خورشید، هلیوگراف، مخابره بوسیله نور خورشید

انگلیسی به فارسی

گراورسازی بانور افتاب، دستگاه عکسبرداری از افتاب، مخابره بوسیله نور خورشید


هلیوگراف، دستگاه عکسبرداری از افتاب، گراورسازی بانور افتاب


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a mirrored instrument that transmits signals by intermittently reflecting the sun's rays.
فعل گذرا و ( transitive verb, intransitive verb )
حالات: heliographs, heliographing, heliographed
مشتقات: heliographic (adj.), heliographer (n.), heliography (n.)
• : تعریف: to transmit using a heliograph.

• device for photographing the sun; instrument which measures the intensity of sunlight; signaling device which reflects the sun's rays by means of a movable mirror; early type of photoengraving

مترادف و متضاد

دستگاه عکسبرداری از افتاب (اسم)
heliograph

گراورسازی با نور افتاب (اسم)
heliograph

جملات نمونه

1. By using data of Nobeyama radio heliograph, we calculate value of magnetic field in lower corona in some active region from thermal bremsstrahlung, and preliminary result has been obtained.
[ترجمه ترگمان]با استفاده از داده های of رادیویی Nobeyama، مقدار میدان مغناطیسی را در هاله کم تر در یک منطقه فعال از bremsstrahlung حرارتی محاسبه کردیم و نتایج اولیه بدست آمده است
[ترجمه گوگل]با استفاده از داده های هلیوگرام رادیویی Nobeyama، مقدار میدان مغناطیسی درون کرونا پایین در برخی از منطقه فعال از ترمزهای حرارتی محاسبه می شود و نتیجه اولیه حاصل شده است

2. The heliograph must thus be carefully aligned in the first instance.
[ترجمه ترگمان]در نتیجه The باید با دقت در ردیف اول قرار گیرند
[ترجمه گوگل]بنابراین هلیوگرام باید به صورت دقیق در اولین نمونه قرار گیرد

3. According to the transmission requirement of solar radio heliograph, four transmitting schemes are compared and an analog optical fiber transmission system is chosen as the final mechanism.
[ترجمه ترگمان]با توجه به نیاز انتقال سیگنال های رادیویی انرژی خورشیدی، چهار طرح ارسال مقایسه شده اند و یک سیستم انتقال فیبر نوری آنالوگ به عنوان مکانیزم نهایی انتخاب شده است
[ترجمه گوگل]با توجه به انتقال مورد نیاز هلیوگرام رادیویی خورشیدی، چهار طرح انتقال مقایسه و سیستم انتقال فیبر نوری آنالوگ به عنوان مکانیسم نهایی انتخاب شده است

4. Connected by telephone and heliograph to the heavy land batteries, it would hold even if the Japanese took the rest of the line.
[ترجمه ترگمان]با تلفن وصل می شد و به باتری های سنگین زمینی وصل می شد، حتی اگر ژاپنی ها بقیه خط را بگیرند
[ترجمه گوگل]حتی اگر ژاپنی ها بقیه خط ها را به دست بیاورند، با تلفن و هلیوگراف به باتری های سنگین متصل می شوند

5. The feature of optical fiber transmission system and its effect on the solar radio heliograph are analyzed in this article.
[ترجمه ترگمان]ویژگی سیستم انتقال فیبر نوری و تاثیر آن بر the رادیویی خورشیدی در این مقاله مورد تحلیل قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]ویژگی این سیستم انتقال فیبر نوری و اثر آن بر هلیوگرام رادیویی خورشیدی در این مقاله مورد بررسی قرار گرفته است

6. View from His Window at Le Gras, c. 182 Heliograph. Gernsheim Collection.
[ترجمه ترگمان]نمایش از پنجره او در گراس گراس، سی ۱۸۲ Heliograph مجموعه Gernsheim
[ترجمه گوگل]نمایش از پنجره او در Le Gras، c 182 هلیوگراف مجموعه گننسهایم


کلمات دیگر: