معنی : بی تکیه، متکی به کلمه قبلی
معانی دیگر : (زبانشناسی) پی بست، واژه بست، پی واژ، پی چسب، چسبانه، کلمه ای که تکیه نداردو یا اگر دارد تکیه اش را بکلمه پیش از خود میدهد ودر تلفظ بدان کلمه می چسبد
enclitic
معنی : بی تکیه، متکی به کلمه قبلی
معانی دیگر : (زبانشناسی) پی بست، واژه بست، پی واژ، پی چسب، چسبانه، کلمه ای که تکیه نداردو یا اگر دارد تکیه اش را بکلمه پیش از خود میدهد ودر تلفظ بدان کلمه می چسبد
انگلیسی به فارسی
بی‌تکیه، متکی به کلمه قبلی، کلمه‌ای که تکیه ندارد و یا اگر دارد تکیه‌اش را به کلمه پیش از خود میدهد و در تلفظ بدان کلمه می‌چسبد
انسداد، بی تکیه، متکی به کلمه قبلی
انگلیسی به انگلیسی
• having no independent accent (pertaining to a word)
word which has no independent accent
word which has no independent accent
صفت ( adjective )
• : تعریف: of or denoting an unstressed word that is usu. used only in combination or close connection with other words, as "'em" in "Let's get 'em."
اسم ( noun )
• : تعریف: an enclitic word or phrase.
مترادف و متضاد
بی تکیه (صفت)
atonic, enclitic
متکی به کلمه قبلی (صفت)
enclitic
پیشنهاد کاربران
پسوند
enclitic ( زبانشناسی )
واژه مصوب: پی بست
تعریف: واژه بستی که به پایان واژه می پیوندد
واژه مصوب: پی بست
تعریف: واژه بستی که به پایان واژه می پیوندد
کلمات دیگر: