1. tenuous air
هوای رقیق
2. tenuous evidence
شواهد ضعیف
3. a tenuous string
ریسمان نازک
4. For now, the band's travel plans are tenuous.
[ترجمه ترگمان]فعلا برنامه های سفر کم هستند
[ترجمه گوگل]در حال حاضر برنامه های سفر گروهی کم است
5. He has a rather tenuous grasp of reality.
[ترجمه ترگمان]او درک کمی از واقعیت دارد
[ترجمه گوگل]او یک درک نادرست از واقعیت دارد
6. Her hold on power was now quite tenuous.
[ترجمه ترگمان]قدرت مقاومت او اکنون بسیار ضعیف بود
[ترجمه گوگل]قدرت او در حال حاضر بسیار کم بود
7. The United Peace Alliance had only a tenuous connection with the organized Labour movement.
[ترجمه ترگمان]پیمان صلح متحد تنها ارتباط ضعیف با جنبش کارگری سازمان دهی شده داشت
[ترجمه گوگل]اتحاد صلح متحد تنها ارتباط کمی با جنبش کارگری سازمان یافته داشت
8. We were only able to make a tenuous connection between the two robberies.
[ترجمه ترگمان]ما فقط تونستیم رابطه خوبی بین دو دزدی داشته باشیم
[ترجمه گوگل]ما فقط توانستیم ارتباط بین این دو سرقت را بسنجیم
9. See how indefinite are our shapes, see how tenuous our hold on this world grows?
[ترجمه ترگمان]ببینید اشکال ما چقدر نامحدود است، ببینید چگونه انبار ما در این دنیا رشد می کند؟
[ترجمه گوگل]ببینید که چقدر نامحدود هستند شکل ما هستند، ببینید که چقدر کم است که ما در این جهان رشد می کنیم؟
10. Collectors seem prepared to Hoover them up, however tenuous the connection with the liner.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد Collectors برای هوور آماده هستند، با این حال، ارتباط با خط لوله را ضعیف می کنند
[ترجمه گوگل]جمع کنندگان به نظر میرسد که هوور آنها را آماده کرده است، با این وجود اتصال با خطوط کوچک
11. Mars has a very tenuous atmosphere that is so transparent that the surface cools off dramatically at night.
[ترجمه ترگمان]مریخ یک اتمسفر بسیار ضعیف دارد که به حدی شفاف است که سطح به طور چشمگیری در شب سرد می شود
[ترجمه گوگل]مریخ فضای بسیار نازکی دارد که بسیار شفاف است و سطح آن در شب به طور چشمگیری خنک می شود
12. My identity was becoming more and more tenuous.
[ترجمه ترگمان]هویت من بیشتر و بیشتر می شد
[ترجمه گوگل]هویت من کم و بیش شد
13. These rivals scratched out a tenuous existence through a combination of herding animals and marginal cultivation of the soil.
[ترجمه ترگمان]این رقبا از طریق ترکیبی از حیوانات گله و کشت حاشیه ای خاک به وجود شکننده خود دست زدند
[ترجمه گوگل]این رقبا از طریق ترکیبی از حیوانات مرغداری و کشت حاشیه ای خاک، از موجودیت نامناسبی خسته شده اند
14. Even the most tenuous thread of story is infinitely better than none at all.
[ترجمه ترگمان]حتی پیچیده ترین رشته داستان به مراتب بهتر از هیچ چیز است
[ترجمه گوگل]حتی موضوع ناقص داستان، بی نهایت بهتر از هیچ کدام نیست
15. They say they have only tenuous evidence Gary might have been involved in drugs.
[ترجمه ترگمان]آن ها می گویند که آن ها تنها مدارک ضعیفی دارند که گری می توانست در مواد مخدر دخیل باشد
[ترجمه گوگل]آنها می گویند که آنها تنها شواهد کمی دارند که گری ممکن است در مواد مخدر دخالت داشته باشد