کلمه جو
صفحه اصلی

undertow


معنی : جریان اب زیر دریا
معانی دیگر : (به ویژه موج زیرین که از ساحل به سوی ژرفنای دریا حرکت می کند) موج زیرکش، زیردریایی، زیرکشند

انگلیسی به فارسی

جریان آب زیردریا


زیر چتر، جریان اب زیر دریا


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a strong current or backwash of water moving in the opposite direction from the water on the surface, as beneath waves breaking on a shore.
عبارت ( phrase )
• : تعریف: being moved along by towing.

• strong current under the surface of the water; strong current under the surface of the water that is moving in a different direction than the surface current, countercurrent

مترادف و متضاد

جریان اب زیر دریا (اسم)
undertow

جملات نمونه

1. The dangerous undertow means that swimming is not allowed.
[ترجمه ترگمان]جریان آب دریا خطرناک به این معنی است که شنا مجاز نیست
[ترجمه گوگل]زیرزمینی خطرناک به معنای شنا کردن مجاز نیست

2. The humour of the novel cannot hide an undertow of sadness.
[ترجمه ترگمان]طنز رمان نمی تواند یک جریان غم و اندوه را پنهان کند
[ترجمه گوگل]طنز رمان نمیتواند زیردریایی غمگین را پنهان کند

3. The pull of the undertow can drag swimmers out to sea.
[ترجمه ترگمان]کشش جریان آب دریا ممکن است شناگران را به سمت دریا بکشاند
[ترجمه گوگل]کشش زیر دست می تواند شناگران را به دریا بکشاند

4. Regardless of the undertow of danger, Johnnie would not give back the diaphragm case.
[ترجمه ترگمان]جانی بدون توجه به جریان موجود در خطر، پرونده دیافراگم را باز می گرداند
[ترجمه گوگل]صرف نظر از خطا در معرض خطر، جاننی پرونده دیافراگم را باز نمی دارد

5. Sylvie had raved, raved with that undertow of intensity which always made her seem to be speaking the truth.
[ترجمه ترگمان]سیلوی رفت و آمد می کرد، با جریان تندی که همیشه به نظر می رسید حقیقت را می گوید
[ترجمه گوگل]سیلوی با آن دست و پنجه نرم شدید که همیشه به نظر می رسید حقیقت را بیان می کرد، شگفت زده شده بود

6. You feel a quickening in the undertow.
[ترجمه ترگمان]جریان آب در جریان چیه؟
[ترجمه گوگل]شما احساس می کنید در حال رشد است

7. The wave had a great deal of undertow.
[ترجمه ترگمان] اون موج با جریان آب جریان داشت
[ترجمه گوگل]موج زیادی از دست رفته بود

8. The existence of an emotional undertow is an aspect of all politics.
[ترجمه ترگمان]وجود یک جریان جریان عاطفی یک جنبه از کل سیاست است
[ترجمه گوگل]وجود یک عقب ماندگی عاطفی جنبه ی همه ی سیاست هاست

9. His account had a poignant undertow of regret.
[ترجمه ترگمان] حساب اون جریان خیلی دردناکی داشت
[ترجمه گوگل]حساب او دچار پشیمانی شدید بود

10. Another scholar causht in the undertow.
[ترجمه ترگمان]یک دانشمند دیگر در جریان آب جریان آب افتاد
[ترجمه گوگل]یکی دیگر از محققانی که در زیر زمین قرار دارد

11. Caught in the undertow just caught in the undertow.
[ترجمه ترگمان] جریان آب با جریان آب گیر کرده
[ترجمه گوگل]گرفتار در زیر دریایی فقط گرفتار در undertow

12. A corpse rising saltwhite from the undertow, bobbing landward, a pace a pace a porpoise.
[ترجمه ترگمان]یک جسد از میان آب جریان آب به طرف خشکی بالا و پایین می رود و مثل گراز ماهی راه می رود
[ترجمه گوگل]یک جسد روغنی که از زیر پای خود می افتد، به سمت جلو حرکت می کند، سرعت یک سیب

13. The children were carried out to sea by the strong undertow.
[ترجمه ترگمان]جریان کودکان توسط جریان آب زیر دریایی قوی به دریا برده شد
[ترجمه گوگل]بچه ها به دلیل کمبود نیروی دریایی به سوی دریا رفتند

14. Mud and roots circled in the soup; a swelling in the undertow.
[ترجمه ترگمان]گل و ریشه در سوپ چرخ می زدند
[ترجمه گوگل]گلدان و ریشه در سوپ رد می شود تورم در زیر کمر

پیشنهاد کاربران

گردآب

مربوط به جریانات آب دریاست که میتواند برای شناگران خطرناک باشد

undertow ( اقیانوس شناسی )
واژه مصوب: جریان زیرکِش
تعریف: جریان دریاسویی که معمولاً در نزدیکی بستر کرانه های شیب دار ایجاد می شود


کلمات دیگر: