1. the thief relieved him of his wallet
دزد کیف پول او را بلند کرد.
2. he put the ticket in one of the inner compartments of his wallet
او بلیط را در یکی از جیب های کیف پول خود قرار داد.
3. We see not what is in the wallet behind.
[ترجمه ترگمان]ما نمی دانیم در کیف پول چه چیزی قرار دارد
[ترجمه گوگل]ما چیزی را که در پشت کیف پول است، نمی بینیم
4. The lady put her wallet in her purse.
[ترجمه auand] خانم کیف پول خود رادر کیفش گذاشت
[ترجمه ترگمان]خانم کیف پولش را در کیفش گذاشت
[ترجمه گوگل]خانم کیف پول خود را در کیف پول خود قرار داده است
5. My wallet must be around here somewhere.
[ترجمه arash] کیف پولم، همین اطراف باید باشه
[ترجمه ترگمان]کیف پولم باید یه جایی همین اطراف باشه
[ترجمه گوگل]کیف پول من باید در اینجا جایی باشد
6. He had left his wallet on the table, so I went after him.
[ترجمه Kosar] اون کیف پولشو رو میز جا گذاشته بود براهمینم من دنبالش رفتم
[ترجمه ترگمان]کیف پولش را روی میز گذاشته بود و من هم دنبالش رفتم
[ترجمه گوگل]او کیف پول خود را روی میز گذاشته بود، بنابراین بعد از او رفتم
7. I felt for my wallet and papers in my inside pocket.
[ترجمه ترگمان]کیف پولم و کاغذهای درون جیبم را لمس کردم
[ترجمه گوگل]من برای کیف پول و مقالات خودم در جیب من احساس کردم
8. Somebody has run off with my wallet.
[ترجمه ترگمان] یه نفر با کیف پولم فرار کرده
[ترجمه گوگل]کسی با کیف پول من فرار کرده است
9. The beggar seized hold of my wallet and ran away.
[ترجمه ترگمان]گدا کیف پولم را برداشت و فرار کرد
[ترجمه گوگل]گدایی کیف پول من را گرفت و فرار کرد
10. I've lost my wallet. --That's too bad.
[ترجمه مبینا] من کیف پولم رو گم کردم . این خیلی بده
[ترجمه ترگمان]کیف پولم را از دست داده ام خیلی بد شد
[ترجمه گوگل]من کیف پولم را از دست داده ام - خیلی بد است
11. She pocketed her wallet and door keys.
[ترجمه ترگمان]کیف پولش و کلید در را در جیب گذاشت
[ترجمه گوگل]او قفل کیف پول و درب خود را گذاشت
12. I've only got about £10 in my wallet.
[ترجمه ترگمان]من فقط ۱۰ پوند در کیف پولم دارم
[ترجمه گوگل]من تنها 10 پوند در کیف پولم را دریافت کردم
13. I've lost my wallet.
[ترجمه ترگمان]کیف پولم را از دست داده ام
[ترجمه گوگل]من کیف پولم را از دست داده ام
14. Sam Benton, the local butcher, had lost his wallet while taking his savings to the post - office.
[ترجمه Pinar] . سم بنتون ، قصاب محلی ، در حالی که پس انداز خود را به اداره پست برده بود ، کیف پول خود را گم کرده بود
[ترجمه ترگمان]سم بنتون، قصاب محلی، کیف پولش را از دست داده بود و پس از آن که savings را به اداره پست برساند، کیف پولش را از دست داده بود
[ترجمه گوگل]سام بنتون، قصاب محلی، در حالی که پس انداز خود را به اداره پست، کیف پول خود را از دست داده بود