کلمه جو
صفحه اصلی

tempting


معنی : اغوا کننده، وسوسه انگیز، هوس انگیز
معانی دیگر : فریبا، دلربا، اغواگر

انگلیسی به فارسی

وسوسه انگیز، اغوا کننده، هوس انگیز


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
مشتقات: temptingly (adv.), temptingness (n.)
• : تعریف: causing temptation; appealing; inviting; alluring.
مشابه: inviting, luscious

- The dessert cart was filled with tempting cakes and tarts.
[ترجمه ترگمان] گاری دسر با انواع کیک و تارت میوه پر شده بود
[ترجمه گوگل] سبد خرید دسر با کیک و وسوسه انگیز پر شده بود
- Despite its risk, it was a tempting opportunity.
[ترجمه ترگمان] با وجود این خطر، این یک فرصت وسوسه انگیز بود
[ترجمه گوگل] با وجود ریسک، این یک فرصت وسوسه انگیز بود
- A tempting feast was put before the visitors.
[ترجمه ترگمان] میهمانی بزرگی در مقابل مهمانان برگزار شد
[ترجمه گوگل] جشن وسوسه انگیز قبل از بازدید کنندگان قرار گرفت

• alluring, enticing, appealing, attractive
if something, or an aspect of it, is tempting, you want to have it or do it even though you know it might be silly or wrong.

مترادف و متضاد

alluring, inviting


اغوا کننده (صفت)
seductive, tempting

وسوسه انگیز (صفت)
tempting

هوس انگیز (صفت)
tempting

Synonyms: appetizing, attractive, charming, divine, enticing, fascinating, fetching, heavenly, intriguing, luring, magnetic, mouth-watering, provoking, rousing, scrumptious, seductive, tantalizing, yummy


Antonyms: disenchanting, repulsive, revolting, unattractive


جملات نمونه

1. tempting words
کلمات وسوسه انگیز

2. don't be taken in by his tempting promises!
گول وعده های وسوسه انگیز او را نخور!

3. I made him what I thought were several tempting offers, but he wouldn't bite.
[ترجمه ترگمان]من او را وادار کردم چیزی را که فکر می کردم چندین پیشنهاد وسوسه انگیز بود، اما او گاز نمی گرفت
[ترجمه گوگل]من او را به آنچه که فکر می کردم چند پیشنهاد وسوسه انگیز ساخته شده است، اما او نمی خواهد گاز ندهید

4. In the end, I turned down Raoul's tempting offer of the Palm Beach trip.
[ترجمه ترگمان]در پایان، پیشنهاد وسوسه انگیز برای سفر ساحل پالم را رد کردم
[ترجمه گوگل]در پایان، پیشنهاد وسوسه انگیزانه سفر پالم بیچ رائول را رد کردم

5. She felt it would be tempting fate to try the difficult climb a second time.
[ترجمه ترگمان]او احساس می کرد که برای صعود دشوار برای دومین بار، سرنوشت وسوسه کننده خواهد بود
[ترجمه گوگل]او احساس کرد که سرنوشت وسوسه انگیز یک بار دیگر برای صعود دشوار است

6. That pie looks tempting.
[ترجمه ترگمان] اون کیک خیلی وسوسه کننده به نظر میاد
[ترجمه گوگل]این پای به نظر وسوسه انگیز است

7. It would be tempting fate to say that we will definitely win the game.
[ترجمه ترگمان]این سرنوشت وسوسه انگیز خواهد بود که بگوییم ما قطعا در این بازی پیروز خواهیم شد
[ترجمه گوگل]سرنوشت وسوسه انگیز می گویند که قطعا این بازی را برنده خواهیم شد

8. A weekend in Rome? Mm, sounds tempting!
[ترجمه ترگمان]آخر هفته در رم؟ خیلی وسوسه کننده به نظر میاد
[ترجمه گوگل]آخر هفته در رم؟ مامان، برای تلفن های موبایل وسوسه انگیز است!

9. You're tempting fate by riding your bike without wearing a cycle helmet.
[ترجمه ترگمان]با روندن موتور سیکلت بدون کلاه ایمنی، داری سرنوشت رو وسوسه می کنی
[ترجمه گوگل]شما با سر و صدای دوچرخه خود را بدون پوشیدن یک کلاه چرخه، وسوسه می شوید

10. It is tempting to think of morality as a guide to human conduct.
[ترجمه ترگمان]این وسوسه کننده است که به اخلاق به عنوان یک راهنما برای رفتار انسان فکر کند
[ترجمه گوگل]وسوسه انگیز است که اخلاق را به عنوان یک راهنما برای رفتار انسان مورد توجه قرار دهیم

11. Fire officials said developers are tempting fate by building deep into the scenic canyons.
[ترجمه ترگمان]مسئولان آتش نشانی گفتند که توسعه دهندگان با ساختن ژرفای دره خوش منظره، سرنوشت را وسوسه می کنند
[ترجمه گوگل]مقامات آتش نشانی گفته اند که توسعه دهندگان با احیای عمیق در کانین های زیبای سرنوشت وسوسه انگیز هستند

12. You can catch these insects by tempting them to fly into a trap.
[ترجمه ترگمان]شما می توانید این حشرات را با وسوسه کردن آن ها برای پرواز به دام بگیرید
[ترجمه گوگل]شما می توانید این حشرات را با وسوسه آنها برای پرواز به یک تله وارد کنید

13. It's tempting to believe her story.
[ترجمه ترگمان]خیلی وسوسه کننده است که داستان او را باور کند
[ترجمه گوگل]این وسوسه است که داستان او را باور کند

14. The swimming is safe and very tempting in the lake's crystal clear waters.
[ترجمه ترگمان]شنا در آب های شفاف دریاچه در امان است و بسیار وسوسه انگیز است
[ترجمه گوگل]شنا در آب های شفاف دریاچه امن و بسیار وسوسه انگیز است

15. Eddy dangles a very tempting adulterous carrot in front of Richard and suggests a convivial evening of wife swapping.
[ترجمه ترگمان]ادی از یک زناکار خیلی اغوا کننده در مقابل ریچارد استفاده می کند و یک شب convivial برای تعویض همسر پیشنهاد می کند
[ترجمه گوگل]ادی یک هویج دوست داشتنی بسیار وسوسه انگیز در مقابل ریچارد را می پوشاند و شب عروسی همسرش را تعویض می کند

tempting words

کلمات وسوسه‌انگیز


پیشنهاد کاربران

فریبنده

گمراه کننده

وسوسه انگیز/

تحریک کننده


کلمات دیگر: