1. viable seeds
بذرهای رستنی
2. a viable economy
یک اقتصاد کامیاب
3. a premature but viable infant
کودک زودرس ولی زنده ماندنی
4. the skin graft was viable
پیوند پوست موفقیت آمیز بود.
5. Cash alone will not make Eastern Europe's banks viable.
[ترجمه ترگمان]پول نقد به تنهایی بانک های اروپای شرقی را قابل دوام نخواهد کرد
[ترجمه گوگل]بانک های اروپای شرقی قابل اعتماد نیستند
6. The committee came forward with one viable solution.
[ترجمه ترگمان]کمیته با یک راه حل قابل دوام به جلو پیش رفت
[ترجمه گوگل]این کمیته با یک راه حل مناسبی روبرو شد
7. The government wants to encourage viable self-contained rural communities.
[ترجمه ترگمان]دولت می خواهد جوامع روستایی موجود در مناطق روستایی را تشویق کند
[ترجمه گوگل]دولت می خواهد جوامع روستایی مستقل را تشویق کند
8. Is there a viable alternative to prison?
[ترجمه ترگمان]آیا راهی برای زندان وجود دارد؟
[ترجمه گوگل]آیا یک جایگزین مناسب برای زندان وجود دارد؟
9. The project is no longer commercially viable .
[ترجمه ترگمان]این پروژه دیگر تجاری نیست
[ترجمه گوگل]این پروژه دیگر قابل اعتماد نیست
10. The factory is no longer economically viable.
[ترجمه ترگمان]این کارخانه دیگر از نظر اقتصادی قابل دوام نیست
[ترجمه گوگل]این کارخانه دیگر اقتصادی نیست
11. Will a hotel here be financially viable?
[ترجمه ترگمان]یه هتل اینجا به نظر مالی میاد؟
[ترجمه گوگل]آیا یک هتل در اینجا به لحاظ مالی حیاتی است؟
12. Solar power is now a viable alternative to oil-fired water heaters.
[ترجمه ترگمان]انرژی خورشیدی در حال حاضر جایگزین مناسبی برای آب گرم کن های خورشیدی شده است
[ترجمه گوگل]انرژی خورشیدی در حال حاضر یک جایگزین مناسب برای آبگرمکن های نفت است
13. Is there a viable alternative to the present system?
[ترجمه ترگمان]آیا یک جایگزین مناسب برای سیستم فعلی وجود دارد؟
[ترجمه گوگل]آیا جایگزین مناسب برای سیستم فعلی وجود دارد؟
14. The scheme is economically viable.
[ترجمه ترگمان]این طرح از نظر اقتصادی قابل دوام است
[ترجمه گوگل]این طرح از لحاظ اقتصادی قابل اعتماد است
15. I am afraid your plan is not commercially/economically/financially/politically viable.
[ترجمه ترگمان]من می ترسم که برنامه شما از نظر اقتصادی \/ اقتصادی \/ مالی \/ سیاسی مقرون به صرفه نباشد
[ترجمه گوگل]من می ترسم که برنامه شما از نظر تجاری / اقتصادی / مالی / سیاسی قابل اجرا نیست
16. It doesn't sound like a very viable proposition to me.
[ترجمه ترگمان]به نظر من که برای من قابل قبول نیست
[ترجمه گوگل]این به نظر من بسیار مناسب برای من نیست
17. At a certain age, it's not viable for men to take a backward step into unskilled work.
[ترجمه ترگمان]در این سن و سال برای مردان برای یک قدم به کار ساده ای نیست
[ترجمه گوگل]در یک سن خاص، برای مردان گام عقب مانده به کار غیر متخصص نیست