کلمه جو
صفحه اصلی

tempter


معنی : شیطان، اغوا کننده، وسوسه گر
معانی دیگر : اغواگر، وسوسه انگیز، فریبا، تطمیع کننده، فریبنده

انگلیسی به فارسی

وسوسه گر، فریبنده، اغوا کننده، شیطان


وسوسه کننده، وسوسه گر، شیطان، اغوا کننده


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: someone or something that tempts, esp. to an immoral act.

(2) تعریف: (cap.) the devil; Satan (usu. prec. by the).

• seducer, one who entices

مترادف و متضاد

شیطان (اسم)
devil, archfiend, satan, demon, lucifer, fiend, deuce, beelzebub, bogey, bogie, bogy, daemon, tempter, mephistopheles, papaw, pawpaw

اغوا کننده (اسم)
hustler, lothario, seducer, tempter

وسوسه گر (اسم)
tempter

جملات نمونه

1. It takes side with the tempter, and persuades one to give in.
[ترجمه ترگمان]این کار با وسوسه شیطان همراه است و خود را راضی می کند که تسلیم شود
[ترجمه گوگل]با وسوسه کننده کنار می آید و یکی را متقاعد می کند که داخل شود

2. Don't lose your tempter, act too aggressive, or harshly criticize your children.
[ترجمه ترگمان]این tempter را از دست نده، رفتار خشنی داشته باش، یا به سختی از بچه هات انتقاد می کنی
[ترجمه گوگل]وسوسه کننده خود را از دست ندهید، بیش از حد پرخاشگرانه عمل کنید یا فرزندانتان را به شدت انتقاد کنید

3. And when the tempter came to him, he said, If thou be the Son of God, command that these stones be made bread.
[ترجمه ترگمان]و هنگامی که این سودا به او رسید، گفت: اگر تو پسر خدا باشی، این سنگ ها نان درست می کنند
[ترجمه گوگل]و هنگامی که وسوسه به او رسید، گفت: اگر تو پسر خدا هستی، فرمان می دهی که این سنگ ها نان ساخته شوند

4. It's the tempter of greed that led him into crime.
[ترجمه ترگمان]این وسوسه حرص و طمع بود که او را به جنایت کشانده بود
[ترجمه گوگل]این وسوسه حرص و طمع است که او را به جرم تبدیل کرد

5. Satan is the great tempter of mankind.
[ترجمه ترگمان]شیطان وسوسه بزرگی از نوع بشر است
[ترجمه گوگل]شیطان وسوسه کننده بزرگ انسان است

6. The tempter came to him and said, "If you are the Son of God[sentence dictionary], tell these stones to become bread. "
[ترجمه ترگمان]این وسوسه کننده نزد او آمد و گفت: \" اگر شما پسر خدا [ فرهنگ لغت [ جمله ] هستید، به این سنگ ها بگویید که نان شوند \"
[ترجمه گوگل]وسوسه کننده به او آمد و گفت: �اگر شما پسر خدا هستی [فرهنگ واژه]، این سنگ را به نان بگو '

7. Over and over again, the tempter of souls had thrust this idea upon Hester's contemplation, and laughed at the passionate and desperate joy with which she seized, and then strove to cast it from her.
[ترجمه ترگمان]دوباره و دوباره، وسوسه کننده ارواح این ایده را بر چهره هستر پرتاب کرده بود و با لذتی پر شور و نومیدی که او را گرفته بود، به خنده افتاد و کوشید آن را از او دور کند
[ترجمه گوگل]بارها و بارها وسوسه روح این ایده را با توجه به استدلال هستر مطرح کرد و در لذت پرشور و ناامید کننده که با آن دست به گریبان بود، خندید و سپس قصد داشت آن را از او بگیرد

8. He was confronted by the tempter with a real opportunity to sin.
[ترجمه ترگمان]در برابر وسوسه شیطان، با یک فرصت واقعی برای گناه، روبرو شد
[ترجمه گوگل]او با وسوسه کننده با یک فرصت واقعی برای گناه مواجه شد

9. There is no such being as a supernatural tempter.
[ترجمه ترگمان] هیچ چیزی به عنوان یه شیطان فوق طبیعی وجود نداره
[ترجمه گوگل]چنین چیزی به عنوان یک وسوسه فوقالعاده وجود ندارد

10. But every time the tempter did pop into mind while scribbling, the students had to tick a box.
[ترجمه ترگمان]اما هر بار که این وسوسه کننده به ذهنش خطور می کرد، دانش آموزان باید یک جعبه را تیک می زدند
[ترجمه گوگل]اما هر بار که وسوسه انگیز در حالی که گریه می کرد، دانش آموزان مجبور بودند یک جعبه را تیک بزنند

11. Let us bravely tread upon tempter!
[ترجمه ترگمان]بگذار شجاعت شجاعت را روی این کار بذاریم!
[ترجمه گوگل]بیایید با شوق و ذوق به وسوسه شویم

12. Let us by faith in Jesus tread the tempter down.
[ترجمه ترگمان]خدا می داند که مسیح این وسوسه را از دست داده است
[ترجمه گوگل]ایمان ما به عیسی مسیح را تحمل کنیم

13. She covered the tempter with a book, and another member of the kitchen cabinet got it.
[ترجمه ترگمان]این وسوسه را با یک کتاب پوشاند و یکی دیگر از اعضای کابینه آشپزخانه آن را برداشت
[ترجمه گوگل]او یک وسوسه را با یک کتاب پوشش داد و یکی دیگر از اعضای کابینت آشپزخانه آن را گرفت

14. They all say there were no passionate affairs but occasionally the tempters must have been successful.
[ترجمه ترگمان]همه می گفتند که کار پر شوری در کار نیست، اما گاهی اوقات tempters موفق بوده اند
[ترجمه گوگل]همه آنها می گویند هیچ کاری پرشور وجود ندارد، اما گاهی اوقات متخصصان باید موفقیت آمیز باشند

اصطلاحات

the Tempter

شیطان، ابلیس، اهریمن



کلمات دیگر: