کلمه جو
صفحه اصلی

underwear


معنی : زیر پوش، زیر جامه، لباس زیر
معانی دیگر : زیر شلواری، زیر پیراهنی

انگلیسی به فارسی

لباس زیر، زیرپوش، زیرجامه


زیر شلواری، لباس زیر، زیر جامه، زیر پوش


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a garment or garments worn next to the skin under other clothing; underclothes.

• clothes worn under the outer garments and next to the skin, underclothing
underwear is clothing such as a vest, bra, or pants that people wear next to their skin and under their other clothes.

دیکشنری تخصصی

[نساجی] لباس زیر-زیرپوش-زیرپیراهن

مترادف و متضاد

زیر پوش (اسم)
underpants, corset cover, undergarment, underclothing, skivvy, underclothes, underwear

زیر جامه (اسم)
gaskin, undergarment, undies, underwear

لباس زیر (اسم)
underclothing, underclothes, underwear

clothing worn under outerwear


Synonyms: bikini, boxers, boxer shorts, bra, briefs, BVDs, corset, drawers, intimate things, jockeys, jockey shorts, lingerie, long johns, panties, shorts, skivvies, smallclothes, underclothes, underclothing, undergarment, underpants, undershirt, underthings, undies


جملات نمونه

1. thermal underwear
زیر پوش گرم

2. a coarse woollen underwear that itches
زیرپوش زبر و پشمی که باعث خارش می شود.

3. I had to strip down to my underwear for my medical examination.
[ترجمه ترگمان]مجبور شدم underwear رو برای معاینه پزشکی خودم لخت کنم
[ترجمه گوگل]من مجبور شدم لباس زیر را برای معالجه پزشکی ام کم کنم

4. Dream is like underwear. Although you have it,you can not show it to everyone you meet.
[ترجمه ترگمان] خواب مثل لباس زیر بود اگر چه شما آن را دارید، نمی توانید آن را به هر کسی که ملاقات می کنید نشان بدهید
[ترجمه گوگل]رویای مانند لباس زیر است اگر چه شما آن را دارید، نمیتوانید آن را به همه کسانی که میبینید نشان دهید

5. She stripped down to her underwear.
[ترجمه ترگمان] اون لباس زیر پوشیده بود
[ترجمه گوگل]او لباس زیر را پوشید

6. She packed a fresh set of underwear and her toothbrush.
[ترجمه ترگمان]لباس زیر و مسواکش را جمع کرد
[ترجمه گوگل]او یک مجموعه تازه از لباس زیر و مسواک خود را بسته بندی کرد

7. The colour ran and made all my underwear pink.
[ترجمه ترگمان]رنگ عوض شد و لباس زیر مرا صورتی کرد
[ترجمه گوگل]رنگ فرار کرد و همه لباس های من را صورتی ساخت

8. She changes her underwear every day.
[ترجمه ترگمان] اون هر روز لباس زیر رو عوض می کنه
[ترجمه گوگل]او هر روز لباس زیر را تغییر می دهد

9. Wear underwear that is made from natural fibres.
[ترجمه ترگمان]لباس های زیر را بپوشید که از الیاف طبیعی ساخته شده باشد
[ترجمه گوگل]لباس زیر را از الیاف طبیعی بپوشانید

10. He always buys her naughty underwear for her birthday.
[ترجمه ترگمان] اون همیشه لباس زیر her رو برای تولدش میخره
[ترجمه گوگل]او همیشه لباس زیرکانه اش را برای روز تولدش خرید

11. She packed one change of underwear.
[ترجمه ترگمان] اون یه تغییر لباس زیر داده
[ترجمه گوگل]او یک تغییر لباس زیر را بسته بود

12. He had removed his underwear.
[ترجمه ترگمان]لباس زیر خود را از تن بیرون کرده بود
[ترجمه گوگل]او لباس زیر را برداشت

13. I can be wearing underwear and slippers to go out and still have a Balenciaga bag.
[ترجمه ترگمان]من می تونم لباس زیر و کفش بپوشم و برم بیرون و یه کیف دستی هم داشته باشم
[ترجمه گوگل]من می توانم لباس و دمپایی را بپوشم تا بیرون بروم و یک کیسه Balenciaga داشته باشم

14. Main knitting and tatting products include POLO, T-shirt, Underwear, sportswear, fashionable dress, jeans series etc.
[ترجمه ترگمان]بافتن اصلی و محصولات tatting شامل polo، تی شرت، پوشاک ورزشی، لباس های مد روز، سری شلوار جین و غیره است
[ترجمه گوگل]محصولات اصلی بافندگی و خیاطی شامل POLO، تی شرت، لباس زیر، لباس ورزشی، لباس مد روز، سری شلوار جین و غیره

The color ran and made all my underwear pink.

رنگ پخش شد و همه‌ی لباس زیرهایم را صورتی کرد.


She changes her underwear every day.

او هر روز زیرپوشش را عوض می‌کند.


پیشنهاد کاربران

لباس زیر

شورت

زیر شلواری



کلمات دیگر: