1. tempestuous ovations
کف زدن های شدید
2. tempestuous weather
هوای توفانی
3. a tempestuous debate
بحث پر شور
4. a tempestuous love affair
رابطه ی عاشقانه ی پر تب و تاب
5. For years, the couple's tempestuous relationship made the headlines.
[ترجمه ترگمان]برای سال ها، رابطه tempestuous این زوج تی تر خبرها شده بود
[ترجمه گوگل]سالهاست که رابطه زناشویی زن و شوهر، سرفصل های گوناگونی را تشکیل می دهد
6. She burst into a tempestuous fit of anger.
[ترجمه ترگمان]او خشمگین شد و به خشم آمد
[ترجمه گوگل]او به یک جنجالی شدید از خشم نفوذ کرد
7. They got divorced in 1992 after a tempestuous marriage.
[ترجمه ترگمان]آن ها در سال ۱۹۹۲ پس از یک ازدواج قریب الوقوع طلاق گرفتند
[ترجمه گوگل]آنها در سال 1992 پس از ازدواج فریبنده طلاق گرفتند
8. On the tempestuous north coast, double glazing, central heating and damp proof courses are among the first essentials.
[ترجمه ترگمان]در ساحل دریای توفانی، شیشه دو جداره، گرمایش مرکزی و دوره های اثبات مرطوب از جمله موارد اولیه هستند
[ترجمه گوگل]در سواحل شمالی سواحل شمالی، شیشه های دو جداره، حرارت مرکزی و دوره های مرطوب مرطوب یکی از اولویت های اصلی هستند
9. He and the tempestuous Chapman had an incredibly attuned working relationship which began m 1960.
[ترجمه ترگمان]او و چاپمن رابطه کاری بسیار هماهنگ داشتند که در سال ۱۹۶۰ شروع شد
[ترجمه گوگل]او و Chapman جنجالی به حال رابطهی فوق العاده متصل به کار که در سال 1960 آغاز شد
10. Au contraire, they are massive and tempestuous.
[ترجمه ترگمان]بر عکس، خیلی بزرگ و توفانی هستند
[ترجمه گوگل]به قول معروف، آنها عظیم و فجیع هستند
11. Somehow the marriage lasted for eight tempestuous months.
[ترجمه ترگمان]این ازدواج برای هشت ماه توفانی به طول انجامید
[ترجمه گوگل]به طریقی ازدواج برای هشت ماه استراحت طول کشید
12. She is in a tempestuous mood.
[ترجمه ترگمان]عجب وضعی است! …
[ترجمه گوگل]او در حال ظهور وسوسه انگیز است
13. All the fury of her tempestuous soul fell, as the sea falls undera lapse of wind.
[ترجمه ترگمان]همچنان که دریا غرق در باد می شود، همه خشم و خروش جان او فرو ریخت
[ترجمه گوگل]تمام خشم روح سعادت او سقوط کرد، چون دریا زیر پای باد می افتد
14. As the years pass and Hannah's tempestuous fantasy life encroaches upon reality, she feels increasingly estranged from him and the marriage gradually disintegrates.
[ترجمه ترگمان]همان طور که سال ها می گذرد و زندگی رویایی توفانی هانا که به واقعیت تجاوز می کند، او به طور فزاینده ای از او جدا می شود و این ازدواج به تدریج متلاشی می شود
[ترجمه گوگل]همانطور که گذشت سالها و زندگی فانتزی هانا، حیله گرانه به واقعیت مبتلا می شود، او احساس می کند به طور گسترده ای از او جدا شده و ازدواج به تدریج تجزیه می شود
15. Their married life was short and tempestuous.
[ترجمه ترگمان]زندگی زناشوئی کوتاه و توفانی بود
[ترجمه گوگل]زندگی زناشویی آنها کوتاه و مشتاق بود