کلمه جو
صفحه اصلی

unheard


معنی : غیر مسموع، بی سابقه، ناشنیده، نشنیده، توجه نشده، بگوش نخورده، غیر معروف
معانی دیگر : ناشنوده، به گوش نرسیده، بررسی نشده، استماع نشده، (قدیمی) رجوع شود به: unheard-of، غریب

انگلیسی به فارسی

نشنیده، ناشنیده، بی سابقه، توجه نشده، بگوش نخورده، غیرمسموع، غیر معروف، غریب


بی سابقه، ناشنیده، نشنیده، توجه نشده، بگوش نخورده، غیر معروف، غیر مسموع


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
(1) تعریف: not heard by the ear.

(2) تعریف: not given fair attention or a hearing.

• not heard; unknown; not given an audience
if something goes unheard, it is not listened to or taken into consideration.

مترادف و متضاد

غیر مسموع (صفت)
inaudible, unheard

بی سابقه (صفت)
unprecedented, unheard, unexampled

ناشنیده (صفت)
unheard

نشنیده (صفت)
unheard

توجه نشده (صفت)
unheard

بگوش نخورده (صفت)
unheard

غیر معروف (صفت)
unheard

جملات نمونه

1. his cries for help went unheard
گوش شنوایی نبود که فریاد کمک خواهی او را بشنود.

2. Her cries for help went unheard .
[ترجمه ترگمان]فریادهای او برای کمک بی سابقه بود
[ترجمه گوگل]گریه برای کمک به او بی پروا شد

3. It's almost unheard of in France for a top politician not to come from the social elite.
[ترجمه ترگمان]در فرانسه برای یک سیاست مدار برتر تقریبا بی سابقه است که از نخبگان اجتماعی نشات نگیرد
[ترجمه گوگل]این در فرانسه تقریبا نامفهوم است که یک سیاستمدار برتر نیست که از نخبگان اجتماعی بیرون بیاید

4. Martin's weak cries for help went unheard until 40pm yesterday.
[ترجمه ترگمان]فریادهای ضعیف مارتین برای کمک تا ساعت ۴۰ بعد از ظهر دیروز بی سابقه بود
[ترجمه گوگل]گریه های ضعیف مارتین برای کمک به دیروز تا 40 بعد از ظهر بی سابقه بود

5. She managed to get back into the room unheard.
[ترجمه ترگمان]او موفق شد وارد اتاق شود
[ترجمه گوگل]او توانست به اتاق بیفتد

6. We complained but as usual our voices went unheard.
[ترجمه ترگمان]ما شکایت می کردیم ولی مثل همیشه صدای ما بی سابقه بود
[ترجمه گوگل]ما شکایت کردیم اما به طور معمول صدای ما بی سابقه شد

7. His impassioned pleas went unheard.
[ترجمه ترگمان]pleas پر شور او بی سابقه شد
[ترجمه گوگل]درخواست های مضطربانه او بی سابقه بود

8. Slithering unseen and unheard through the branches, a green mamba is itself planning to make a kill.
[ترجمه ترگمان]Slithering که نادیدنی و ناشنیده در میان شاخه ها بود، خود را در حال برنامه ریزی برای کشتن می پنداشت
[ترجمه گوگل]Slithering از طریق شاخه ها بی نظیر و بی سابقه است، یک مامبا سبز خود را در حال برنامه ریزی برای کشتن است

9. Sadly, our voice went unheard at the time.
[ترجمه ترگمان]متاسفانه، صدای ما در آن موقع بی سابقه بود
[ترجمه گوگل]متاسفانه، صدای ما در آن زمان بی سابقه بود

10. New releases include previously unheard recordings by Marvin Gaye and Miles Davis.
[ترجمه ترگمان]نسخه های جدیدی که توسط ماروین Gaye و مایلز دیویس ضبط شده است
[ترجمه گوگل]نسخه های جدید شامل ضبط های قبلا بی سابقه Marvin Gaye و Miles Davis است

11. But it went unheard by the intensely hostile and suspicious Orthodox hier archy.
[ترجمه ترگمان]اما it که شدیدا خصمانه و بدگمان بود، hier archy شد
[ترجمه گوگل]اما به شدت متخاصم و مشکوک ارتدوکس باقی ماند

12. The vacation hardship allowance was almost unheard of and was not being demanded.
[ترجمه ترگمان]مقرری سخت تعطیلات تقریبا بی سابقه بود و تقاضا نمی شد
[ترجمه گوگل]تقاضای کمک هزینه تعطیلات تقریبا غیرممکن بود و مورد درخواست قرار نگرفت

13. You told me yourself it was unheard of for somebody like you to have done all that lab work by yourself.
[ترجمه ترگمان]تو خودت به من گفتی که کسی مثل تو کسی نیست که همه اون آزمایشگاه رو تنهایی انجام بده
[ترجمه گوگل]شما خودتان به من گفتید که برای کسی مانند شما انجام شده است که تمام کارهای آزمایشگاهی را انجام داده است

14. Her complaints went unheard.
[ترجمه ترگمان]شکایت او بی سابقه شد
[ترجمه گوگل]شکایت او بی پروا شد

15. Their protests went unheard.
[ترجمه ترگمان]اعتراضات آن ها بی سابقه بود
[ترجمه گوگل]اعتراضات آنها بی سابقه بود

His cries for help went unheard.

گوش شنوایی نبود که فریاد کمک‌خواهی او را بشنود.



کلمات دیگر: